کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱 🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹 📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋 🖌 به قلم : #بهناز_ضرا
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱
🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹
📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋
🖌 به قلم : #بهناز_ضرابی_زاده🌱🌸
📌 قسمت: #هفدهم
#فصل_سوم
گفتم: «خیلی حرف می زند.»
خدیجه باز خندید و گفت: «این هم چاره دارد.
صبر کن تو که از لاکت درآیی و رودربایستی را کنار بگذاری، بیچاره اش می کنی؛ دیگر اجازه حرف زدن ندارد.»
از حرف خدیجه خنده ام گرفت و این خنده سر حرف و شوخی را باز کرد و تا دیروقت بیدار ماندیم و گفتیم و خندیدیم.
چند روز بعد، مادر صمد خبر داد می خواهد به خانه ما بیاید.
عصر بود که آمد؛
خودش تنها، با یک بقچه لباس. مادرم تشکر کرد.
بقچه را گرفت و گذاشت وسط اتاق و به من اشاره کرد بروم و بقچه را باز کنم.
با اکراه رفتم نشستم وسط اتاق و گره بقچه را باز کردم.
چندتایی بلوز و دامن و پارچه لباسی بود، که از هیچ کدامشان خوشم نیامد.
بدون اینکه تشکر کنم، همان طور که بقچه را باز کرده بودم، لباس ها را تا کردم و توی بقچه گذاشتم و آن را گره زدم.
مادر صمد فهمید؛ اما به روی خودش نیاورد.
مادرم هی لب گزید و ابرو بالا انداخت و اشاره کرد تشکر کنم، بخندم و بگویم که قشنگ است و خوشم آمده، اما من چیزی نگفتم.
بُق کردم و گوشه اتاق نشستم.
مادر صمد رفته بود و همه چیز را برای او تعریف کرده بود. چند روز بعد، صمد آمد.
🌱 &ادامه دارد....
🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋
🌻|پیج اینستاگرام شهید ابراهیـم هادی :
https://www.instagram.com/rafiq_shahidam96/
🌻|ڪانال شهیـد ابـراهیـم هادی ایـتا:
* @rafiq_shahidam96 *
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
هدایت شده از 🌷سردارقلبم🌷
✔️لیست اسامی شرکت کننده درچله زیارت عاشورا(۳)
روز #هفدهم چله زیارت عاشورا(۳) #کاربربهزاد
۱)کاربر نجاری
۲)کاربر یاحسین
۳)کاربر زینب
۴)کاربر فاطمه
۵)کاربر امیرحسین
۶)کاربر نازگل
۷)کاربر یاصاحب الزمان(عج)
۸)کاربر خادم الشهید
۹)کاربر رقیه
۱۰)کاربر حسن رفیعی
۱۱)کاربر کریمی
۱۲)کاربر سردارقلبم
۱۳)کاربر خادم الشهدا
۱۴)کاربر امینی
۱۵)کاربر خادم الزهرا
۱۶)کاربر وطنخواه
۱۷)کاربر بهزاد
۱۸)کاربر 233
۱۹)کاربر شهیدعلی محمدکهکشانی
۲۰)کاربر ازدواج۱۴۰۰
۲۱)کاربر یاحسین
۲۲)کاربر جعفری
۲۳)کاربر طهورا
۲۴)کاربر خادم الحسین
۲۵)کاربر حضرت زهرا(س)
۲۶)کاربر حضرت ام البنین(س)
۲۷)کاربر نرجس خاتون(س)
۲۸)کاربر یاسین
۲۹)کاربر دلتنگ کربلا
۳۰)کاربر محب علی
۳۱)کاربر فاطمه
۳۲)کاربر سکینه دخت امام حسین(ع)
۳۳)کاربر شهیدنویدصفری
۳۴)کاربر یاحسین(ع)
۳۵)کاربر محمدسبحان
۳۶)کاربر صدیقه
۳۷)کاربر شهناز
۳۸)کاربر لیلا حسین آبادی
۳۹)کاربر عیددربار علی
۴۰)کاربر شهیدگمنام
چله زیارت عاشورا(۳)به نیابت ازسه ساله امام حسین (ع)حضرت رقیه خاتون(س)
شروع از۹شهریور
۲۲محرم
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #هفدهم
یک بار ایوب داد و بیداد راه انداخته بود،
زهرا و شهیده ایستاده بودند و با نگرانی نگاهش می کردند.
ایوب داد زد:
_ "هرچه میگویم نمی فهمند، بابا جان،
#هواپیماهای دشمن آمده."
به مگسی که دور اتاق می چرخید اشاره کرد.
_آخر من به تو چه بگویم؟؟ #بسیجی لا مذهب چرا کلاه سرت نیست؟ اگر تیر بخوری و طوریت بشود، حقت است.
دستشان را گرفتم و بردم بیرون.
توی کمدمان خرت و پرت زیاد داشتیم، کلاه هم پیدا می شد.
دادم که سرشان بگذارند.
#هرسه #باکلاه روبرویش نشستیم تا آرام شد.
توی همین چند ماه تمام #مجروحیت های ایوب خودش را نشان داده بود....
حالا می شد #واقعیت پشت این #ظاهر نسبتا سالم را فهمید.
جایی از بدنش نبود که سالم باشد.
حتی #فک_هایش قفل می کرد؛ همان وقتی که موج گرفتش، وقتی که بیمارستان بوده با نی به او آب و غذا می دادند.
بعد از مدتی از خدمه بیمارستان خواسته بودند که با زور فک ها را باز کنند، فک از جایش در می رود.
حالا بی دلیل و ناگهان فکش قفل می شد.
حتی، وسط مهمانی، وقتی قاشق توی دهانش بود،...
دو طرف صورتش را می گرفتم.
دستم را می گذاشتم روی برآمدگی روی استخوان فک و ماساژ می دادم.
فک ها آرام آرام از هم باز می شدند و توی دهانش معلوم می شد.
بعضی مهمان ها #نچ_نچ می کردند و بعضی #نیشخند می زدند و سرشان را تکان می دادند.
می توانستم صدای "آخی" گفتن بعضی ها را به راحتی بشنوم.
باید #جراحی می شد.
دندان های عقب ایوب را کشیدند؛ همه #سالم بودند. سر یکی از استخوان های فک را هم تراشیدند.
دکتر قبل از عمل گفته بود که این جراحی حتما عوارض هم دارد.
و همینطور بود.
بعد از عمل ابروی راستش حالت افتادگی پیدا کرد.
#صورت ایوب چند بار جراحی شد تا به حالت عادی برگردد، ولی نشد.
#عضله_بالای_ابرویش را برداشتند و ابرو را ثابت کردند...
وقتی می خندید یا اخم می کرد..، ابرویش تکان نمی خورد و پوستش چروک نمی شد
به روایت همسرشهیدبلندی شهلا غیاثوند
Tahdir joze17(1).mp3
3.8M
〰🍃✨〰 〰✨🍃〰
﷽
📢بشنوید| تندخوانی (تحدیر)
جزء #هفدهم قرآن کریم با صدای استاد
معتز آقایی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#رفیقشهیدم
✾✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐✾✾
@rafiq_shahidam96
✾✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐✾✾