eitaa logo
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
4.5هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
14.5هزار ویدیو
182 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به جوون های مملکتم👇👇 اگر امام سید علی خامنه ای گفت: بِبُر بِبُر..‌ گفت: نبُر نَبُر👌👌 چشم ، گوش و دهان حرکت ، همه چی ... آقا سید علی❤️ آقا سید علی رو تنها نذاریم....🙏 @ebrahimh ♥️شهیدحسین مشتاقی♥️ ♥️شهید جوادمحمدی♥️ ♥️شهید محسن حججی♥️ ♥️شهید محمد کیهانی♥️ ♥️شهید علی چیت سازیان♥️ ♥️شهید حاج قاسم سلیمانی♥️ ♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ 🌹امروز زنده نگهداشتن وخاطره شهدا کمتراز نیست🌹 _⚘______ 💞5 صلوات هدیه به روح امام(ره)و شهدای عالیقدر💞 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c کپی باذکر منبع مجاز است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به جوون های مملکتم👇👇 اگر امام سید علی خامنه ای گفت: بِبُر بِبُر..‌ گفت: نبُر نَبُر👌👌 چشم ، گوش و دهان حرکت ، همه چی ... آقا سید علی❤️ آقا سید علی رو تنها نذاریم....🙏 @ebrahimh ♥️شهیدحسین مشتاقی♥️ ♥️شهید جوادمحمدی♥️ ♥️شهید محسن حججی♥️ ♥️شهید محمد کیهانی♥️ ♥️شهید علی چیت سازیان♥️ ♥️شهید حاج قاسم سلیمانی♥️ ♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ 🌹امروز زنده نگهداشتن وخاطره شهدا کمتراز نیست🌹 _⚘______ 💞5 صلوات هدیه به روح امام(ره)و شهدای عالیقدر💞 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c کپی باذکر منبع مجاز است...
🌹 - رِفیق ... برایِ شدن ، هُنَر لازم است... هُنَرِ رد شدن از سیم خاردارِ نَفس.. هُنَرِ بِه خُدا رسیدن... هُنَرِ تَهذیب... تا هُنَرمَند نشی، نِمیشی!!♥️ .شہدا.با.صلوات♥️🌿 ♥️🌿🤲
کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
🌈 #قسمت_دوازدهم 🌈 #هرچی_تو_بخوای بالبخند گفتم:☺️ _اونجا الان سرده.کاش میگفتی پالتو بردارم.😝 -خجال
🌈 🌈 سهیل هم کمک میکرد ولی ساکت بود. گفتم: _نمیخواین سؤالاتونو بپرسین؟ -اول غذابخوریم.وقتی گرسنه مه مغزم کار نمیکنه.😒 نگران شدم.صداش ناراحت بود... ✨خدایا✨ خودت بخیر کن.😥🙏 سفره رو آماده کردم که محمد با مریم و ضحی اومد.بالبخند گفت: _بالاخره راضی شد.😬 مریم به من گفت: _به زحمت افتادی.😊 گفتم: _ضحی مامانشو خیلی دوست داره. میخواست مامانش زحمت سفره رو نکشه. خیالش راحت شد سفره رو عمه پهن کرده اومد. باشوخی های محمد 😁و سهیل😃 وشیرین کاری های ضحی😍👧🏻 با شادی شام خوردیم. بعداز شام ضحی سریع بلندشد که بره پارک،کفشهاش رو پوشید و به من گفت: _عمه بیا بریم بازی. کفشهامو پوشیدم👟👟 و رفتم دنبالش. ضحی رو سوار تاب کردم که سهیل از پشت سرم گفت: _اجازه بدید من تابش میدم. سرمو برگردوندم... خیلی با من فاصله نداشت ولی نزدیکتر .ایستاده بود ومنتظر بود من برم کنار. نگاه کردم،بااشاره ی سر بهم فهموند که صحبت کنه. سهیل گفت: _آقا محمد گفتن بیام و حرفهامو بگم. گفتم:_باشه. رفتم کنار و سهیل بادقت ضحی رو تاب میداد. با فاصله نزدیک سهیل ایستادم.بعد از چند ثانیه سکوت گفت: _برای خدا فقط تو مراسم مذهبی حضور داره.برای شما خدا کجای زندگیتونه؟ یاد امروز توی دانشگاه افتادم.لبخندی روی لبم نشست.توی دلم گفتم ✨خداجونم! چرا امروز همه از من درمورد تو میپرسن؟ 💖انگار شهره ی شهر شدم به عشق ورزیدن.✨ سهیل گفت: _سؤال خنده داری پرسیدم؟😐 -نه،اصلا.آدم وقتی یه چیز شیرین و خوشمزه میخوره ناخودآگاه بعدش لبخند میزنه.🙂الان همچین حسی بهم دست داد. سهیل باتعجب و سؤالی نگاهم کرد.😟 گفتم: _خدا برای من زندگیمه.از وقتی میشم تا وقتی میخوام بخوابم. حتی توی هم گاهی با خدا حرف میزنم. سهیل بادقت گوش میداد... گفتم: _وقتی از خواب بیدار میشم نماز میخونم و از خدا میخوام روز خوب و پر از داشته باشم.وقتی میخورم به یاد خدا هستم.به نعمت هایی که دارم میخورم. تا به که درمورد غذا خوردن هست عمل کنم.مثلا زیاد نخورم،خوب بجوم وخیلی چیزهای دیگه.بعد هم خدارو میکنم که سلامت هستم و هر غذایی که بخوام میتونم بخورم.شکر میکنم که غذا برای خوردن دارم و خانواده ای که کنارشون غذا بخورم.گاهی چیزهای دیگه ای هم به میاد.بعد این آرزوهای خوب رو برای دیگران هم میکنم.همینجوری همه مسائل دیگه.مثل راه رفتن،لباس پوشیدن،درس خوندن، نگاه کردن،همه چیز دیگه... ضحی از تاب بازی خسته شده بود و میخواست بیاد پایین... تاب رو نگه داشتم و آوردمش پایین.بدو رفت سراغ سرسره.دنبالش رفتم.نگاهی به سهیل انداختم.همونجا ایستاده بود و به یه نقطه خیره شده بود و فکر میکرد...🤔 ضحی از پله ها بالا رفت و سرخورد. دوباره سرمو برگردوندم ببینم سهیل هنوز اونجاست یا....نبود. اطراف رو نگاه کردم،نبود.غیبش زده بود.پشت سرمو نگاه کردم،روی نیمکت نشسته بود و به من که اطراف رو دنبالش میگشتم نگاه میکرد و لبخند میزد.😊 سرمو برگردوندم و به ضحی نگاه کردم. ضحی چندبار از پله ها بالا رفت و سرخورد، اما خبری از سهیل نبود... ادامه‌ دارد... 📚 نویسنده : بانو مهدی‌یار منتظرقائم http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
مےشود این صبــح هاے دلتنگی ببین ڪه روشنــم از خوب لبخنــدت 🍃
❣ اگر چه روز من و روزگار می گذرد دلم خوش است كه با یار می گذرد چقدر خاطره و شاد و رویایی است قطار عمر كه در انتظار می گذرد ✨صبحت بخیر همه داروندارم✨
🍃💥💫 🤞 👌 زندگی شما حاصل انتخاب های شماست با انتخاب های صحیح، زندگی شیرین تری برای خود رقم بزنید ... .شہدا.با.صلوات♥️🌿 ♥️🌿🤲
مےشود🦋🦋 این صبــح هاے دلتنگی ببین ڪه روشنــم از خوب لبخنــدت 🕊😍 ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌
🗓 | تصاویری از دیدار کارگردان، هنرمندان و عوامل تولید سریال حضرت یوسف علیه‌السلام با رهبر انقلاب. ۱۳۸۸/۹/۹ 🌷 انتشار به مناسبت سالگرد دیدار با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 💻 Farsi.Khamenei.ir
🌹 کلام شهدا 🌹 ڪاری که انجام میدهید،حتی نایستید ڪه ڪسی بگوید خسته نباشید! ازهمان در پشتی بیرون بروید. چون اگر تشڪر کنند،تو دیگر اجرت را گرفته و چیزی برای آن دنیایت باقے نمیماند .شـہـدا.بـا.صـلـواتـ🌹 @rafiq_shahidam96