eitaa logo
کانال ابراهيم هادی (رفیق شهیدم )❤️
4.3هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
13.9هزار ویدیو
176 فایل
♡ولٰا تَحْسَبَّنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللِه اَمواتا بَل اَحیٰاعِندَ رَبهِم یُرزقون♡ شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 #باشهداتاشهادت ارتباط با خادم کانال👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه ها بياييد. حسن جان! حسين جان! زينبم! عزيزم ام كلثوم بيائيد با مادر وداع كنيد. سخت است ميدانم، خدا در اين مصيبت بزرگ به اجر و صبرش ياريتان كند آرامتر عزيزان! از گريه، گريزي نيست، اما صيحه نزنيد، شيون نكنيد، مثل من آرام اشك بريزيد
نميدانم چطور تسلايتان دهم. اين مادر، آخر مادري نبود كه همتا داشته باشد، كه كسي بتواند جاي او را پر كند، كه جهان بتواند چون او دوباره بزايد .اما تقدير اين بوده است، راضي شويد به مشيت خداوند و زبان به شكوه نگشائيد رويش را؟ سيماي مادر را؟ باشد. باز ميكنم، هر چند كه دل من ديگر تاب ديدن آن چهرة نيلي را ندارد. واي، مهتاب چه ميكند با اين رنگ روي مهتابي اينقدر صدا نزنيد مادر را! او كه اكنون توان پاسخ گفتن ندارد، فقط نگاهش كنيد و آرام اشك بريزيد
مگر می شود، دلت داغدار آن گلبرگِ نیلی باشد و اشکانت منتقم مادر را تمنا نکند؟! یا فاطر بحقّ فاطمه عجل لولیک الفرج...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 🎥 اگه یه عده از این بچه‌ها مدینه بودن، کسی جرأت نمی‌کرد به مادر ما سیلی بزند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•﷽• باعشق "حُسین" هَرکہ سَروکارنَدارد؛ بیچاره وتَنهاست خَریدار ندارد🥀💔 بِسـٰمِ‌خُــداۍحُسیـٰن؏🌱" 🖤͜͡🌱¦⇜کانالمونـ ‌{,دڔ حال عۻۅ ڲیــری....‌} اسٺوࢪے،عڪس نوشتہ‌ پࢪوفایݪ مذهبـے،عڪس حرم مداحے هاےدݪنشین حدیث اماماݩ و پیامبࢪاݩ بیوگرافے هاے مذهبـے و ڪݪے پسٺ هاے دیگہ‌.... 😁😉♥️ ݫۅد عۻو ۺو ۅاسهــ رفیقتمـ جا بگیــر {😌🍀} →@meshkatt72← رِفـیـقِ‌اَبَـد؎‌ِ‌ح‌ـٰا‌ج‌قـٰاسـِم..وـ رِفـٰاقَـتـے‌کـِہ‌بـٰا‌شَـھـٰادَت‌اِدٰامـِہ‌‌یـٰافِـت••シ!' از رفاقت تا شهادت😉 →@meshkatt72
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 هرروز یک صفحه صفحه89 به نیت ظهور منجی عالم بشریت 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 ❤️❤️❤️❤️ @rafiq_shahidam96 🌹🌹🌹 @rafiq_shahidam ❤️❤️❤️❤️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 و ‌اگر‌ ‌بر‌ آنان‌ مقرر می‌کردیم‌ ‌که‌ تن‌ ‌به‌ کشتن‌ دهید ‌ یا ‌ ‌از‌ خانه‌های‌ ‌خود‌ بیرون‌ شوید، جز اندکی‌ ‌از‌ آنان‌ عمل‌ نمی‌کردند و ‌اگر‌ پندی‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌به‌ آنان‌ داده‌ می‌شود ‌به‌ کار می‌بستند، قطعا برایشان‌ بهتر و ‌در‌ ثبات‌ قدم‌ مؤثرتر ‌بود‌ 67 - و ‌در‌ ‌آن‌ صورت‌ [‌ما ‌هم‌] ‌از‌ پیش‌ ‌خود‌ اجر بزرگی‌ ‌به‌ ‌آنها‌ می‌دادیم‌ 68 - و حتما ‌به‌ راهی‌ راست‌ هدایتشان‌ می‌کردیم‌ 69 - و ‌هر‌ ‌که‌ اطاعت‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ کند، ‌آنها‌ ‌با‌ کسانی‌ خواهند ‌بود‌ ‌که‌ ‌خدا‌ موهبتشان‌ داده‌ [‌که‌ عبارتند] ‌از‌: پیامبران‌ و راستی‌ پیشگان‌ و شاهدان‌ و صالحان‌، و آنان‌ نیکو همدمانی‌ هستند 70 - ‌این‌ تفضّل‌ ‌از‌ جانب‌ خداست‌ و آگاهی‌ ‌خدا‌ کفایت‌ می‌کند 71 - ای‌ کسانی‌ ‌که‌ ایمان‌ آورده‌اید! سلاح‌ خویش‌ برگیرید و گروه‌ گروه‌ ‌ یا ‌ همه‌ ‌با‌ ‌هم‌ [‌به‌ سوی‌ جهاد] رهسپار شوید 72 - و البته‌ ‌از‌ ‌شما‌ کسی‌ ‌است‌ ‌که‌ سستی‌ می‌کند و چون‌ حادثه‌ای‌ ‌به‌ ‌شما‌ رسد گوید: ‌به‌ راستی‌ ‌خدا‌ ‌به‌ ‌من‌ رحم‌ کرد ‌که‌ ‌با‌ ‌آنها‌ حاضر نبودم‌ 73 - و ‌اگر‌ ‌شما‌ ‌را‌ خیر [و پیروزی‌] ‌از‌ ‌خدا‌ برسد حتما گوید: کاش‌ ‌من‌ ‌با‌ ‌آنها‌ می‌بودم‌ و ‌به‌ نوای‌ بزرگی‌ می‌رسیدم‌! گویی‌ ‌که‌ میان‌ ‌شما‌ و ‌او‌ هیچ‌ دوستی‌ و آشنایی‌ نبوده‌ ‌است‌ 74 - ‌پس‌ کسانی‌ ‌که‌ زندگی‌ دنیا ‌را‌ ‌به‌ آخرت‌ می‌فروشند، باید ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ جنگ‌ کنند و ‌هر‌ ‌که‌ ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ بجنگد و کشته‌ ‌ یا ‌ پیروز شود، ‌به‌ زودی‌ ‌به‌ ‌او‌ پاداش‌ بزرگی‌ خواهیم‌ داد 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
شب یلدا نزدیکه حواسمون باشه تو‌مملکتی که یه روزی پسربچه ای توش بود به نام غلامعلی پیچک که بعد ها شد فرمانده عملیات غرب کشور و طوری شهید شد که برایش دومزار درست کردند. مامانش از بقالی سرکوچه واسش بستنی خرید.پسربچه بستنیشو تو آستینش قایم کرد آورد خونه؛مامانش می گفت:وقتی رسیدیم خونه رو‌کرد بهم و گفت:مامان بستنیم آب شد ولی دل بچه های تو کوچه آب نشد... حالا آدمای همین مملکت بعضیامون به جایب رسیدیم که عکس خانه ها و غذاها و نوشیدنی ها و لحظه لحظه سفره و مهمونی سفره یلدا و میوه های نوبرمون رو میفرستیم اینستا و... برامون هم فرقی نمیکنه مخاطبمون داره یانداره،گرسنه است یا سیره... کتاب فاتحان قله های عاشقی، خاطره ای از فرمانده عملیات غرب کشور شهید غلامعلی پیچک ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
○°💔 • • * 💐* مواظب باشید دشمن در شما رخنه نکند که وحدت شما را از بین می برد . دشمن پی بهانه است که انقلاب عزیزمان را به نابودی بکشاند و وظیفه ماست که همگی راه شهدا را ادامه دهیم و با نثار خون و جانمان ، از وطنمان دفاع کنیم . 🌹 *🌴 * *🌷اللهم ارزقنا شهادت🌷* ╰┄═•🍃🌸🌹🌸🍃•═┄╯ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد...... دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟ گله هارابگذار! ناله هارابس کن! روزگارگوش ندارد که تو هی شِکوه کنی! زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را... فرصتی نیست که صرف گله وناله شود! تابجنبیم تمام است تمام!! مهردیدی که به برهم زدن چشم گذشت.... یاهمین سال جدید!! بازکم مانده به عید!! این شتاب عمراست ... من وتوباورمان نیست که نیست!! ***زندگی گاه به کام است و بس است؛ زندگی گاه به نام است و کم است؛ زندگی گاه به دام است و غم است؛ چه به کام و چه به نام و چه به دام... زندگی معرکه همت ماست...زندگی میگذرد... زندگی گاه به نان است و کفایت بکند؛ زندگی گاه به جان است و جفایت بکند‌؛ زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛ چه به نان و چه به جان و چه به آن... زندگی صحنه بی تابی ماست...زندگی میگذرد... زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد؛ زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد گرمی در انتظار تون باشه ‏اینجوری یلدا گرفتن که الان بتونیم یلدا بگیریم. 🥀درود به روح پاکشون ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
‏[بمیرم که زانو بغل می‌کنی آقاجانم؟! نبینم غمتو مولای من.] 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
○°💔 • • 🏝گریه‌های حاج قاسم در روضه حضرت زهرا(س) در کرمان🏝 *#5⃣1⃣روز تا دومین سالگرد* قاسم دلتنگیم💔 *🌷اللهم ارزقنا شهادت🌷* ╰┄═•🍃🌸🌹🌸🍃•═┄╯
🌱 فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم لبنانی 🍃 خواهر عزیزم 👈 هرگاه خواستی از حجاب خارج شوی و لباس اجنبی را بپوشی به یاد آور که ♨️ اشک امام زمانت را جاری می‌کنی، ♨️ به خون‌های پاکی که ریخته شد برای حفظ این وصیت خیانت میکنی، ♨️ به یاد آور که غرب را در تهاجم فرهنگی‌اش یاری می‌کنی، فساد را منتشر می‌کنی ♨️ و توجه جوانی که صبح و شب سعی کرده نگاهش را حفظ کند جلب می‌کنی، ♨️ به یاد آور حجابی که بر تو واجب شده تا تو را در حصن نجابت فاطمی حفظ کند تغییر می‌دهی، تو هم شامل آبرویی، 👌 بعد از همه اینها اگر توجه نکردی، هویت شیعه را از خودت بردار... ❤️شهید علا حسن نجمه❤️ 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت یک بار ایوب داد و بیداد راه انداخته بود، زهرا و شهیده ایستاده بودند و با نگرانی نگاهش می کردند. ایوب داد زد: _ "هرچه میگویم نمی فهمند، بابا جان، دشمن آمده." به مگسی که دور اتاق می چرخید اشاره کرد. _آخر من به تو چه بگویم؟؟ لا مذهب چرا کلاه سرت نیست؟ اگر تیر بخوری و طوریت بشود، حقت است. دستشان را گرفتم و بردم بیرون. توی کمدمان خرت و پرت زیاد داشتیم، کلاه هم پیدا می شد. دادم که سرشان بگذارند. روبرویش نشستیم تا آرام شد. توی همین چند ماه تمام های ایوب خودش را نشان داده بود.... حالا می شد پشت این نسبتا سالم را فهمید. جایی از بدنش نبود که سالم باشد. حتی قفل می کرد؛ همان وقتی که موج گرفتش، وقتی که بیمارستان بوده با نی به او آب و غذا می دادند. بعد از مدتی از خدمه بیمارستان خواسته بودند که با زور فک ها را باز کنند، فک از جایش در می رود. حالا بی دلیل و ناگهان فکش قفل می شد. حتی، وسط مهمانی، وقتی قاشق توی دهانش بود،... دو طرف صورتش را می گرفتم. دستم را می گذاشتم روی برآمدگی روی استخوان فک و ماساژ می دادم. فک ها آرام آرام از هم باز می شدند و توی دهانش معلوم می شد. بعضی مهمان ها می کردند و بعضی می زدند و سرشان را تکان می دادند. می توانستم صدای "آخی" گفتن بعضی ها را به راحتی بشنوم. باید می شد. دندان های عقب ایوب را کشیدند؛ همه بودند. سر یکی از استخوان های فک را هم تراشیدند. دکتر قبل از عمل گفته بود که این جراحی حتما عوارض هم دارد. و همینطور بود. بعد از عمل ابروی راستش حالت افتادگی پیدا کرد. ایوب چند بار جراحی شد تا به حالت عادی برگردد، ولی نشد. را برداشتند و ابرو را ثابت کردند... وقتی می خندید یا اخم می کرد..، ابرویش تکان نمی خورد و پوستش چروک نمی شد به روایت همسرشهیدبلندی شهلا غیاثوند
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت کنار هم نشسته بودیم... ایوب آستینش را بالا زد و بازویش را نشانم داد: _ "توی کتفم، نزدیک عصب یک است. دکتر ها می گویند اگر خارج عمل کنم بهتر است. این بازو هم چهل تکه شد بس که رفت زیر تیغ جراحی." به دستش نگاه می کردم گفت: _ "بدت نمی آید می بینیش؟؟" بازویش را گرفتم و بوسیدم: _ باور نمی کنی ایوب، هر جایت که مجروح تر است برای من قشنگ تر است. بلند خندید دستش را گرفت جلویم: _ "راست می گویی؟ پس یا الله ماچ کن" سریع باش . چند روز بعد کارهای اعزامش درست شد و از طرف جهاد برای درمان رفت . من هم با یکی از دوستان ایوب و همسرش رفتم . مراسم بزرگی آنجا برگزار می شد. می خواندند که خوابم برد. توی خواب را دیدم. امام گفتند: "تو بارداری ولی بچه ات مشکلی دارد." توی خواب شروع کردم به گریه و زاری با التماس گفتم: "آقا من برای کردم، برای رضای شما این را تحمل می کنم، الان هم شوهرم ، تلفن بزنم چه بگویم؟ بگویم بچه ات ناقص است؟" امام آمد نزدیک روی دستم دست کشید و گفت: "خوب میشود" بیدار شدم. کردم بوده، بچه دار شدیم و بچه نقصی دارد. حتما هم خوب می شود چون امام گفته است. رفتم مخابرات و زنگ زدم به ایوب تا گفتم خواب امام حسین را دیده ام زد زیر گریه بعد از چند دقیقه هم تلفن قطع شد. دوباره شماره را گرفتم. برایش خوابم را تعریف نکردم. فقط خبر بچه دار شدنمان را دادم. با صدای بغض آلود گفت: _ "میدانم شهلا، بچه پسر است، اسمش را می گذاریم . به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت کنار هم نشسته بودیم... ایوب آستینش را بالا زد و بازویش را نشانم داد: _ "توی کتفم، نزدیک عصب یک است. دکتر ها می گویند اگر خارج عمل کنم بهتر است. این بازو هم چهل تکه شد بس که رفت زیر تیغ جراحی." به دستش نگاه می کردم گفت: _ "بدت نمی آید می بینیش؟؟" بازویش را گرفتم و بوسیدم: _ باور نمی کنی ایوب، هر جایت که مجروح تر است برای من قشنگ تر است. بلند خندید دستش را گرفت جلویم: _ "راست می گویی؟ پس یا الله ماچ کن" سریع باش . چند روز بعد کارهای اعزامش درست شد و از طرف جهاد برای درمان رفت . من هم با یکی از دوستان ایوب و همسرش رفتم . مراسم بزرگی آنجا برگزار می شد. می خواندند که خوابم برد. توی خواب را دیدم. امام گفتند: "تو بارداری ولی بچه ات مشکلی دارد." توی خواب شروع کردم به گریه و زاری با التماس گفتم: "آقا من برای کردم، برای رضای شما این را تحمل می کنم، الان هم شوهرم ، تلفن بزنم چه بگویم؟ بگویم بچه ات ناقص است؟" امام آمد نزدیک روی دستم دست کشید و گفت: "خوب میشود" بیدار شدم. کردم بوده، بچه دار شدیم و بچه نقصی دارد. حتما هم خوب می شود چون امام گفته است. رفتم مخابرات و زنگ زدم به ایوب تا گفتم خواب امام حسین را دیده ام زد زیر گریه بعد از چند دقیقه هم تلفن قطع شد. دوباره شماره را گرفتم. برایش خوابم را تعریف نکردم. فقط خبر بچه دار شدنمان را دادم. با صدای بغض آلود گفت: _ "میدانم شهلا، بچه پسر است، اسمش را می گذاریم . به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
خطبه ۲۰۲ نهج البلاغه امیرالمومنین(ع) "درد دل با پیامبر (ص) به هنگام دفن فاطمه علیها السلام" سلام بر تو ای رسول خدا ص، سلامی از طرف من و دخترت که هم اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است. ای پیامبر خدا، صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه علیها السلام کم شده، و توان خویشتنداری ندارم. اما برای من که سختی جدایی تو را دیده، و سنگینی مصیبت تو را کشیدم، شکیبایی ممکن است. این من بودم که با دست خود تو را در میان قبر نهادم، و هنگام رحلت، جان گرامی تو میان سینه و گردنم پرواز کرد «پس همه ما از خداییم و به خدا باز می گردیم». پس امانتی که به من سپرده بودی برگردانده شد، و به صاحبش رسید، از این پس اندوه من جاودانه، و شبهایم، شب زنده داری است، تا آن روز که خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند. به زودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند، از فاطمه علیها السلام بپرس، و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر، که هنوز روزگاری سپری نشده، و یاد تو فراموش نگشته است. سلام من به هر دوی شما، سلام وداع کننده ای که از روی خشنودی یا خسته دلی سلام نمی کند. اگر از خدمت تو باز می گردم از روی خستگی نیست، و اگر در کنار قبرت می نشینم از بدگمانی بدانچه خدا صابران را وعده داده نمی باشد. هدیه به حضرت زهرا سلام الله علیها صلوات🥀 ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam96 @rafiq_shahidam96 🕊️🕊️🕊️ http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
سیده زنان اهل بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها می فرمایند: اَلْبُشْرى فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ یُوجِبُ لِصاحِبهِ الْجَنَّةَ، وَ بُشْرى فى وَجْهِ الْمُعانِدِ یَقى صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ. تبسّم و شادمانى در برابر مؤ من موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان (به جهت تقیه از آنان) سبب ایمنى ازعذاب خواهد بود. 📚مستدرك الوسائل : ج 12، ص 262