#برگیازخاطرات✨
یکی از دوستان محمدرضا، خوابی که از شهید دیده بود را تعریف کرد و گفت: شهید به خوابم آمده بود با شهید شیبانی دردل وگلایه کردم که تو رفتی و من ماندم، الان که جنگ در سوریه تمام شده دیگه راه شهادت بسته شده است چکار کنم؟ محمدرضا جواب داد: چند کار را انجام بده هرکجا باشی شهادت به دنبالت میآید شما بهترین دوستان من بودید اگر صبر کنید خداوند اجر دو شهید که به ما داده به شما اجر بیشتری خواهد داد من خوشحال شدم و گفتم داری شکسته نفسی میکنی محمدرضا ما کجا و شما کجا بعد گفتم چکار کنم، شهید گفت:
اول: کاری کنید خدا از شما راضی باشد.
دوم: نماز اول وقت ترک نشود.
سوم: به نامحرم نگاه نکنید.
چهارم: به کودکان با مهربانی رفتار کنید.
#شهید_محمدرضا_شیبانیمجد♥️🕊
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
❤️❤️❤️❤️
@rafiq_shahidam96
❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c
#برگیازخاطرات✨
یک ساعتى مانده بود به #اذان صبح، جلسه تمام شد، آمديم گردان. قبل از جلسه همه رفته بوديم شناسايى.
عبدالحسين طرف شير آب رفت و #وضو گرفت، بيشتر فشار كار روى او بود و احتمالا ازهمه ما خسته تر،
اما بعد از اين كه وضو گرفت شروع به خواندن #نماز كرد.
ما همه به سنگر رفتيم تا بخوابيم، فكر نمیكرديم او حالى براى نماز شب داشته باشد، اما او نماز شب را خواند.
اذان صبح همه را براى نماز بيدار كرد. «بلند شين نمازه»، بلند شديم، پلکهايمان را به هم ماليديم،
چند لحظه طول كشيد، صورتش را نگاه كردم، مثل هميشه میخندید، انگار ديشب هم نماز باحالى خوانده بود.
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌹
❤❤❤❤
http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c