10.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 آرزویی که پس از سالها مستجاب شد/ حس و حال عجیب زائر ۱۹ ساله راهیان نور
✨ آری تمام جوانان این خاک، متحد و یک صدا پا در جای شهدا میگذارند
خبرنگار جهاد رسانهای شهید رهبر: احمدرضا پرمو
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات🌷
@rafiq_shahidam96
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
🌿 نامش را فراموش كردم، اما پسری سيزده ساله بود كه پدرش راننده بود و در يك سانحه از دنيا رفت. ابراهيم خيلی مراقب اين پسر بود. برايش خرج می كرد، او را باشگاه برد و وقتش را پر كرد. بعد متوجه شد كه اين ها مستأجر هستند و چند ماهی است اجاره منزلشان عقب افتاده.
🏡 روز بعد همان پسر در جمع ما گفت: خدا اين همسايه روبرويی ما رو حفظ كن. تموم اجاره های عقب افتاده را پرداخت كرد و به صاحبخانه ما گفته كه از اين به بعد اجاره ها را او پرداخت می كند.
🔮 او خوشحال بود و ابراهيم هم ساكت. اما من می دانستم كه ابراهيم با همسايه صحبت كرده و هزينه ها را پرداخت كرده!!
او می دانست خدای خوبش می فرماید: فَأَمَّا الْيَتيمَ فَلا تَقْهَرْ
و اما (به شکرانه این همه نعمت كه خدا به تو داده) یتیم را خوار و رانده و تحقیر مکن. (ضحی/۹)
📙 خدای خوب ابراهيم
❁═══┅┄
🇮🇷 @shahidmedadian
@rafiq_shahidam96
❁═══┅┄
کانال شهیدابراهيم هادی ❤️رفیق شهیدم❤️
#کی_بشود_حر_بشوم_توبه_مردانه_کنم #شھید_شاهرخ_ضرغام (10) ناصرجهود گفت: يه پيشنهاد برات دارم. از فردا
✨کی بشود حر بشوم توبه مردانه کنم...✨
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (11) 🌺
#پل_کارون 2
(#راوی : آقای عباس شیرازی)
.عصر يكی از روزها پيرمردی وارد #كاباره شد. قد كوتاه، كت و شلوار شيک قهوه ای، صورت تراشيده، كروات و كلاه نشان می داد كه آدم با شخصيتی است. به محض ورود سراغ ميز ما آمد و گفت: آقا شاهرخ؟!#شاهرخ هم بلند شد و گفت: بفرمائيد!پيرمرد نگاهی به قد و بالای شاهرخ كرد و گفت: ماشاءالله عجب قد و هيكلی. بعد جلوتر آمد و ادامه داد: ببين دوست عزيز، من هر شب توی قمارخونه های اين شهر برنامه دارم. بيشتر مواقع هم برنده می شم. به شما هم خيلی احتياج دارم. بعد مكثی كرد و ادامه داد: با بيشتر افراد
دربار و كله گنده ها هم برنامه دارم. من يه آدم قوی میخوام كه دنبالم باشه. پول خوبی هم میدم.شاهرخ كمی فكر كرد و گفت: من به اين پول ها احتياج ندارم. برو بيرون! پيرمرد قمارباز كه توقع اين حرف رو نداشت. با تعجب گفت: من حاضرم نصف پولی كه در بيارم به تو بدم. روی حرفم فكر كن! اما شاهرخ داد زد و گفت: برو گمشو بيرون، ديگه هم اين طرفا نيا! برای من جالب بود که شاهرخ با پول قماربازی مشکل داشت، اما با پول #مشروب فروشی نه!!٭٭٭
سال پنجاه و شش بود. نزديک به پنج سال از کار شاهرخ در کاباره پل کارون میگذرد. #پيکان_جوانان زيبایی هم خريد. وقتی به ديدنش رفتم با خوشحالی گفت: ما ديگه خيلی معروف شديم، شهروز جهود ديروز اومده بود دنبالم، میخواد منو ببره #کاباره_ميامی پيش خودش، میدونی چقدر باهاش طی کردم؟
با تعجب گفتم: نه، چقدر؟! بلند گفت: روزی سيصد تومن! البته کارش زياده، اونجا خارجی زياد میاد و بايد خيلی مراقب باشم.شب، وقتی از کاباره خارج می شديم. شاهرخ تو حال خودش نبود. خيلی خورده بود. از چهارراه جمهوری تا ميدان بهارستان پياده آمديم.
در راه بلند بلند داد میزد. به #شاه فحش های ناجوری می داد. چند تا مامور کلانتری هم ما را ديدند. اما ترسيدند به او نزديک شوند.
شاه و خانواده سلطنت منفورترين افراد در پيش او بودند.
#ادامه_دارد..
🇮🇷 @shahidmedadian
@rafiq_shahidam96
💔
#عاشقانه_شهدایی 💝
در زمانی ڪه چروڪ بودن لباسها و نامرتب بودن مـوها
نشـانه بیاعتنـایی به ظواهـر دنیا بود،
حمید خیلی خوشگــل و تمیـز بود.
پوتینهایش واڪس زده و
موهایش مرتب و شانه ڪرده بود.
به چشـمـم خـوشگـلترین
پاسـدار رو؎ زمین میآمد.
روح و جسمش تمیـز بود.✨
وقتی میخواست برود بیــرون، میایستــاد جلــو؎ آینـه و
با مــوهایش ور میرفت.
به شوخی میگفتم:
ول ڪن حمـیــد!
خودت را زحمت نده،
پسنــدیده ام رفته.😉
راوی: همسر #شهید_حمید_باکری
@rafiq_shahidam96
دوست داشتنت را
دو قسمت کردهام
تا هم در دلم باشی
هم در سَرم ...
#امام_حسین_ادرکنی
@rafiq_shahidam96
.
دلـمبـرایٺٺـنگشده!
بغـضدرگلـویم...
گوـاهِاینحـرفمناسـٺ!
دلـمبرایـٺٺـنگشده!
اشڪچشمـانمهمیـنرامـےگوید!
دلـمبرایـٺٺنگشده!
ونمـےدانـمچـهبایـدبگویـمッ"
.
⊰•🐚•⊱¦⇢#داداشبابـڪم
⊰•🐚•⊱¦⇢#مجنــوناݪحسیـن
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
@rafiq_shahidam96
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نام سردار سلیمانی بر خیابانی در آمریکایجنوبی
🔹رومینا پرز، سفیر بولیوی در ایران در حاشیه بازدید از نمایشگاه توانمندیهای شهری با اعلام اینکه قرار است شهری در این کشور با تهران خواهرخوانده شوند، از نامگذاری خیابانی دراین کشور به اسم سردار شهید قاسم سلیمانی خبر داد.
#حاج_قاسم
@rafiq_shahidam96