eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی(علمدار کمیل)
1.3هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
7.9هزار ویدیو
86 فایل
🌻مشڪݪ ڪارهاے ما اینست ڪہ بـراے رضاے همہ ڪار میڪنم اݪا رضاے خدا . @rafiq_shahidam #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم ارتباط با خادم کانال 👇👇 @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت اگر آن روز دکتر اعصاب و روان از اتاقش بیرون نمی کرد، هیچ وقت نه من و نه ایوب برای شدن هایش زجر نمی کشیدیم. وضعیت ایوب به هم ریخته بود، راضی نمی شد با من ب دکتر بیاید. خودم وقت گرفتم تا حالت هایش را برای دکتر شرح دهم و ببینم قبول می کند در بیمارستان بستریش کنم یا نه. نوبت من شد، وارد اتاق دکتر شدم. دکتر گفت _پس مریض کجاست؟ گفتم: _"توضیح می دهم همسر من..." با صدای بلند وسط حرفم پرید: "بفرمایید بیرون خانم...اینجا فقط برای است نه همسرهایشان. گفتم: _ "من هم برای خودم نیامدم، همسرم جانباز است. آمده ام وضعیتش را برایتان....." از جایش بلند شد و به در اشاره کرد و داد کشید: _"برو بیرون خانم با مریضت بیا..." با اشاره اش از جایم پریدم. در را باز کردم. همه بیماران و همراهانشان نگاهم می کردند. رو به دکتر گفتم: _"فکر می کنم همسر من به دکتر نیازی ندارد، شما انگار بیشتر نیاز دارید. در را محکم بستم و بغضم ترکید. با صدای بلند زدم زیر گریه و از مطب بیرون آمدم. شدم سراغ بیمارستان اعصاب و روانی بروم که جانبازان . دو ساختمان مجزا برای زن ها و مرد هایی داشت که بیشترشان یا مادرزادی بیمار بودند یا در اثر حادثه مشکلات عصبی پیدا کرده بودند. ایوب با کسی نبود. می فهمید با آن ها فرق دارد. می دید که وقتی یکی از آن ها دچار حمله می شود چه کار هایی می کند. کارهایی که هیچ وقت توی بیمارستان مخصوص جانبازان ندیده بود. از صبح کنارش می نشستم تا عصر بیشتر از این اجازه نداشتم بمانم. بچه ها هم خانه بودند. می دانستم تا بلند شوم مثل بچه ها گوشه چادرم را توی مشتش می گیرد و با التماس می گوید: _"من را اینجا تنها نگذار" طاقت دیدن این صحنه را نداشتم. نمیخواستم کسی را که برایم بود، را دوست داشتم، زندگیم بود، بچه هایم بود، را در این حال ببینم
✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت چند بار توانسته بودم سرش را گرم کنم و از بیمارستان بیرون بروم.... یک بار به ی دستشویی رفتن، یک بار به بهانه ی پرستاری که با ایوب کار داشت و صدایش می کرد. اما این بار شش دانگ به من بود. با هر قدم او هم دنبالم می آمد. تمام حرکاتم را زیر نظر داشت. نگهبان در را نگاه کردم. جلوی در منتظر ایستاده بود تا در را برایم باز کند. را زدم زیر بغلم و دویدم سمت در صدای لخ لخ دمپایی ایوب پشت سرم آمد. او هم داشت می دوید. _"شهلا .......شهلا........تو را به خدا......." بغضم ترکید. اشک نمی گذاشت جلویم را درست ببینم که چطور از بیماران عبور می کنم. نگهبان در را باز کرد. ایوب هنوز می دوید. با تمام توانم دویدم تا قبل از رسیدن او به من، از در بیرون بروم. ایوب که به در رسید، نگهبان آن را بسته بود.. و داشت اشک هایش را پاک می کرد. ایوب میله ها را گرفت، گردنش را کج کرد و با گریه گفت: _"شهلا......تو را به خدا......من را ببر.......تورو بخدا.....من را اینجا تنها نگذار" چادرم را گرفتم جلوی دهانم تا صدای گریه ام بلند نشود. نمی دانستم چه کار کنم. اگر او را با خود می بردم حتما به صدمه می زد. قرص هایش را آن قدر کم و زیاد کرده بود که دیگر یک ساعت هم آرام و قرار نداشت. اگر هم می گذاشتمش آن جا... با صدای ترمز ماشین به خودم آمدم، وسط خیابان بودم به روایت همسر شهید ایوب بلندی شهلا غیاثوند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 *•وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ•* *●در شب سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس یادی کنیم از این عزیزان،* *با قرائت فاتحه و ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص)* 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸آقای مهربانم سلام🌸 🏝ای کاش دست‌های خالی‌مان به آستان اجابت‌، گره بخورد ... ای کاش زمزمه‌های مداوم دعای فرج‌، گره گشا بشود ... ای کاش این بغض گلوگیر و مداوم، راه باز کند ... ای کاش شما بیایید...🏝 ⚘وَ أَظْهِرْ بِهِ الْحَقَّ وَ أَمِتْ بِهِ الْجَوْرَ وَ اسْتَنْقِذْ بِهِ عِبَادَكَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الذُّلِّ وَ انْعَشْ بِهِ الْبِلادَ وَ اقْتُلْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْكُفْرِ و حق را به وسیله او آشکار کن، و ستم را به وسیله او بمیران، و بندگان مؤمنت را به وسیله او از خوارى رهایى ده، و کشورهایت را به او زنده و سرسبز کن، و ستمگران کفر را به دست او به قتل برسان.⚘ 📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت ✨اللهم عجل لولیک فرج✨ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
رَفتِه سَردار نفس تازه کُند بَرگَردد😭 چون ظهور گل نرگس به خدا نزدیک است😭 (عج) ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤سالگرد شهادت سردار دلها سلیمانی بر همه هموطنان عزیز تسلیت ❤️نســــل سـلـمــــان 🇮🇷حکــــم جهــــــــاد 🎤حســین طاهـــری 👌فـوق العـاده زیبـا ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
مژده‌ی یوسف به کنعان آمده... پیکر مطهر بیسیم چی گردان کمیل پس از ۳۹ سال بازگشت. او که لحظات آخر مقاومت در کانال فکه، در جواب التماس های حاج همت برایِ حرف‌زدن پشت بی‌سیم گفته بود: بعثیا وارد کانال شدند دارن به بچه‌ها تیر خلاص می‌زنند! سلام ما را به امام برسان بگو حسین وار جنگیدیم و حسین وار شهید شدیم.... روحش شاد باصلوات ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشقان وقت نماز است، اذان ميگويند...✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر روزی شهید نمی‌ شدی فلسفه‌ شهادت در باورم نمی‌ گنجید … شهادتت مبارک  ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹۰ درصد سوریه سقوط کرد، ۵۸ درصد عراق سقوط کرد، داعش رسید ۱۸ کیلومتری مرز کردستان، حاج قاسم گفت: بچه ها نذارید آب تو دل مردم تکون بخوره... ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
❌تلنگری نگاه به نامحرم❌ 💥 از بزرگی پرسیدند فلسفه حرام بودن نگاه به نامحرم چیست؟ گفت : میبینی،میخواهی،به وصالش نمیرسی،دچار افسردگی میشوی! میبینی،شیفته میشوی،عیب هارا نمیبینی،ازدواج میکنی،طلاق میدهی! میبینی ،دائم به او فکر میکنی،از یاد خــدا غافل میشوی،از عبادت لذت نمیبری! میبینی،باهمسرت مقایسه میکنی،ناراحت میشوی،بداخلاقی میکنی! میبینی،لذت میبری،به این لذت عادت میکنی، چشم چران میشوی،درنظر دیگران خوار میگردی! میبینی،لذت میبری،حب خدا دردلت کم میشود،ایمانت ضعیف میشود! میبینی،عاشق میشوی،از راه حلال نمیرسی،دچار گناه میشوی! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌ ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
✌️🏻 دشمن گمان نکند که با گرفتن سردار ، مارا ضعیف تر کرده بلکه ازین پس ما قوی تر از قبلیم ، سردار ما زنده تر از قبل است و مردم ما بیدار تر از قبل ... اگر قطره اشکی آرام آرام دور از چشم های نامحرم برگونه هامان می‌لغزد معجزه عشق سوزانیست که بر دلهامان درس معنویت و بندگی می‌دهد ... دلتنگی هامان مارا می‌سوزاند اما می‌سازد ؛ و اشک چشممان همچو نفت بر شعله های آتش بغضمان بر دشمن می‌افزاید اما ... اما ... همین اشک ، چشمِ مارا باز تر میکند ... بصیرت مارا بیشتر میکند ‌. . . بریزید خون هارا ، زندگی ما دوام پیدا می‌کند ‌‌... بکشید مارا ؛ ملت ما بیدار تر می‌شود ‌... خدارا شاهد میگیریم که همانگونه که بغض سردار گلویمان را گرفته کابوس شبهایتان میشویم و طعم مرگ زیر دندانتان بخاطر دوباره یتیم شدن بچه های شهدایمان بخاطر رنگ بغض در صدای رهبرمان اینجا ایران است و ما همه سلیمانی هستیم دشمن بداند اگر آن شب یک قاسم سلیمانی را شهید کرده ؛ از خون همان سردار هزاران قاسم برخاسته اند امروز دشمن با هزاران قاسم باید بجنگند ... ما اهل تسلیم نیستیم ... ما قاسم سلیمانی هستیم ✌️🏻 🥀 ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
بچه مسلمون مشکلاتشو سر سجاده حل میکنه...
🌹233🌹: *🎁هدیه به شهید حاج قاسم سلیمانی به مناسبت دومین سالگرد مالک اشتر ایران🌾* *💌متولدین فروردین: 14 صلوات* *💌متولدین اردیبهشت: سه سوره توحید* *💌متولدین خرداد: یک آیة الکرسی* *💌متولدین تیر: یک صفحه قرآن* *💌متولدین مرداد: خواندن فاتحه* *💌متولدین شهریور: یک دور تسبیح صلوات* *💌متولدین مهر: دو رکعت نماز* *💌متولدین آبان: خواندن ۴ قُل* *💌متولدین آذر: سه سوره قدر* *💌متولدین دی: زیارت عاشورا* *💌متولدین بهمن: سوره یس* *💌متولدین اسفند: سه سوره حمد* *🍂نشر دهید تا شما هم تو ثواب شریک باشید.* *🥀ان شاء الله حاج قاسم شفاعتمون کنند.* ╔━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید ابـراهیم هـادے. @rafiq_shahidam @rafiq_shahidam 🕊️🕊️🕊️ https://eitaa.com/joinchat/3309109376Cec5ab8b2a9 ╚━━━━๑ღ🖤ღ๑━━━━╝
』 . وقتی حتی با سنگین‌ترین روضه هم اشکت در نیومد برو جلویِ آینه از خودت بپرس؛ چیکار کردی با خُودت..؟!💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✿❀رمان ✿❀ ✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵ ✿❀قسمت راننده پیاده شد و داد کشید: _"های چته خانم؟ کوری؟ ماشین به این بزرگی را نمیبینی؟" توی تاکسی یک بند گریه کردم تا برسم خانه... آن قدر به این و آن التماس کردم تا اجازه دهند مسئول بنیاد را ببینم. وقتی پرسید: _ "چه می خواهید؟" گفتم: _ "می خواهم همسرم زیر نظر پزشک های خودمان در یک آسایشگاه خوش آب و هوا بستری شود که مخصوص باشد." دلم برای زن های شهرستانی می سوخت که به اندازه ی من سمج نبودند. به همان بالا و پایین کردن های قرص ها رضایت می دادند. نامه ی درخواستم را نوشت. ایوب را فرستادند به آسایشگاهی در بچه ها دو سه ماهی بود که ایوب را ندیده بودند. با آقاجون رفتیم دیدنش زمستان بودو جاده یخبندان. توی جاده گیر کردیم. نصف شب که رسیدیم، ایوب از نگرانی جلوی در منتظرمان ایستاده بود. آسایشگاه خالی بود. توی آن فصل برای مناسب نبود. ایوب بود و یکی دو نفر دیگر.. سپرده بودم کاری هم از او بخواهند، آن جا هم می کرد. هم حالش خوب شده بود و هم دیگر سیگار نمی کشید. مدت شمال زندگی کردیم، ولی همه کار و زندگیمان بود. برای های ایوب تهران می ماندیم. ایوب را برای که می بردند من را راه نمی دادند. می گفتند: _"برو، همراه مرد بفرست" کسی نبود اگر هم بود برای چند روز بود. هر کسی زندگی خودش را داشت و زندگی من هم بود. کم کم به بودنم در بخش عادت کردند. پاهایم باد کرده بود از بس سر پا ایستاده بودم. یک پایم را می گذاشتم روی تخت ایوب تا استراحت کند و روی پای دیگرم می ایستادم. عصبانی می شدند: _"بدن های شما استریل نیست، نباید این قدر به تخت بیمار نزدیک شوید." اما ایوب کار خودش را می کرد. می داد که کسی نیاید. آن وقت به من می گفت روی تختش دراز بکشم.. به روایت همسر شهید ایوب بلندی شهلا غیاثوند