eitaa logo
🇵🇸راهـ ــ ــ صالحین 🇮🇷🛣️
948 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
95 فایل
باسلام به کانال "راه صالحین " خوش آمدید🌺 🤚در این مجال، راه صلحا را با هم مرور خواهیم کرد✋ ارتباط با ادمین: @habeb_1 این کانال مستقل بوده و به هیچ ارگانی متعلق نمی‌باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔥🔥✨ 💠امیرالمؤمنین امام علی عليه ‏السلام: 💢از همنشینی با دوست بد، بپرهیز، که دوست بد ،همنشین خود را به هلاکت می افکند و یار خود را به نابودی می کشاند. 📚غررالحكم 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
. ♻️ از گاوهای اسپانیا تا گاوهای ایران! 🔰 حمید رسایی: در کنار دو فیلم از حضور میلیونی مردم در جشنواره ۱۰ کیلومتری عید غدیر از میدان امام حسین (ع) تا میدان آزادی که نشانه عشق ارادت آنها به دین و اهل بیت پیامبر را نشان می‌دهد، یکی از سه فیلم پیوست، مسابقه گاو نر در جشنواره سن‌فرمین در اسپانیا را نشان می‌دهد که جماعت زیادی ریخته‌اند در خیابان و گاوهای زبان‌بسته هم از وحشت به این سو و آن سو می‌دوند! هر ساله در این جشنواره عجیب و غریب تعدادی زخمی حتی کشته می‌شوند. علاوه بر این جشنواره‌های دیگر هم اخیرا در اروپا برگزار شد، کشتن دلفین‌ها، جشنواره گوجه فرنگی تا جشنواره همجنسگرایان. جالب اما اینجاست که عده‌ای در ایران که بارها و بارها در موضعگیری‌های‌شان، اروپا و آمریکا را قبله آمال خود قرار داده‌اند و زیست آنها را الگوی خود می‌دانند، به برگزاری چنین جشن با عظمتی که نشانه ارادت مردم به اهل بیت و دلیلی بر انسجام ملی و همگرایی اجتماعی است، معترضند! اعتراض به هزینه‌هایی که صورت می‌گیرد، اعتراض به درست شدن ترافیک، اعتراض به ... دقیقا جماعتی به ترافیک و هزینه‌ها معترضند که در سال ۱۴۰۱ از جمله مدافعان کسانی بودند که با شعار خیابان می‌بستند، اموال عمومی و خصوصی را آتش می‌زدند و الفاظ رکیک جنسی، شعارشان بود! فرق ما با اسپانیا دقیقا همینجاست. گاوهای آنجا در خیابان‌ها گرد و خاک می‌کنند، گاوهای اینجا در توییتر و رسانه‌های خاص! https://eitaa.com/harffe_hesab 🍏🍏🍏 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴گرگیج گفته: اون عالم سني که غدير را تبريک بگويد منافق است. این دوتا تفسیر داره در هر دو صورت اهل سنت باید پاسخ دهند؛ ۱) آیا خلیفه دوم عالم نبود؟ ۲) آیا خلیفه دوم منافق بوده؟ 🚨جناب گرگیج این ت... سر بالاست که یا به صورت شما می افتد یا به ریشتان. 🔹 چراچون اولین نفری که در عید غدیر به حضرت علی (ع) تبریک گفت عمر ابن خطاب بود. و بعد هم ابوبکر و عثمان بودند. 🔹حالا پاسخ شما چیست؟ بدجوری گیر افتادید؟ نه؟ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خیلی زیبا بود | شیعه یعنی حُجر 👌 را محک بزنید. 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چند ساعت بعد از مراسم هیچ آشغالی رو زمین نبود. ❎این فیلم را باید نشان انهایی داد که از مهمانی ۱۰ کیلومتری فقط آشغال‌های روی زمینش را دیدند.. ✅ ببینید روز ۱۷ تیرماه، از ساعت ۴:۳۰ صبح تمامی مسیر های جشن ۱۰ کیلومتری تمیز و بدون زباله هستند... قابل توجه خانم ملاوردی(حامی زنان فا....) 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمریکا گفته برای مقابله با توقیف کشتی‌ها توسط ایران اف۱۶های بیشتری به منطقه اعزام میکنه واکنش سپاه پاسداران به این خبر: 😂 @Gizviz 👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساکتین از خواب بیدار بشوید .... 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
71.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی شن‌ها از اهل بیت می‌گویند! 🔹نقاشی شنی زیبای "حدیث کسا" با صدای علی فانی و هنرنمایی علی برنایی ویژه روز مباهله 🔹 آیت‌الله بهجت هر شب حدیث کسا را قرائت می‌کردند و می‌فرمودند: «خیلی دیده شده و گفته‌اند که حضرت حجت (عج) را در مجالس حدیث کسا حاضر دیده‌اند.» 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
📣امیرالمومنین على عليه السلام : قَليلٌ تَدومُ عَلَيهِ ، أرجى مِن كَثيرٍ مَملولٍ مِنهُ . 📣عمل اندك كه بر آن مداومت ورزى، از عمل بسيار كه از آن خسته شوى اميدوار كننده تر است. 📚نهج البلاغه حکمت ۲۷۸ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin
💠رمان 💠 قسمت از صبح تا الان در خونه نشسته بود... حوصله اش سر رفته بود امروز دانشگاه داشت اما با وضعیت صورتش و دستش نرفتن را ترجیح داد از صبح اینقدر کنار مهلا خانم نشسته بود و غر زده بود که مهلا خانم کلافه شد و به خانه خواهرش رفت مهیا بی هدف در اتاقش قدم می زد با بلند شدن صدای آیفون ذوق زده به طرف آیفون دوید بین راه پایش با قالی گیر کرد و افتاد _آخ مامان پامم شکست آرام از جایش بلند شد _کیه _مریمم _ای بمیری مری بیا بالا مریم در حالی که غر می زد از پله ها بالا آمد مهیا در را باز کرد و روی مبل نشست... _چند بار گفتم بهم نگو مری _باشه بابا از خدات هم باشه مریم وارد خانه شد _سلام _علیک السلام مریم کوله مهیا رو به سمتش پرت کرد _بگیر این هم کوله ات دستت شکسته چرا برام بلند نمیشی _کوفت یه نگاه به پام بنداز مهیا نگاهی به پای قرمز شده مهیا انداخت _وا پات چرا قرمزه _اومدم آیفونو جواب بدم پام گیر کرد به قالی افتادم مریم زد زیر خنده _رو آب بخندی چته _تو فک نکنم تا اخر این هفته سالم بمونی _اگه به شما باشه آره دختر عموت این بلارو سرم اورد تو هم پایش را بالا اورد و نشان مریم داد _این بلارو سرم اوردی دیگه ببینیم بقیه چی از دستشون برمیاد _خوبت می کنیم _جم کن.... راستی مهیا پوسترم ؟؟ _سارا گفت گذاشته تو کوله ات مهیا زود کیف را باز کرد با دیدن عکس نفس عمیقی کشید _پاشو اینو بزن برام تو اتاقم _عکس چیو _عکس شهید همتو دیگه مریم با تعجب به مهیا نگاه کرد _چیه چرا اینجوری نگاه میکنی شهید همت که فقط برا شما نیست که مریم لبخندی زد _چشم پاشد به طرف اتاق رفتن مهیا با یادآوری چیزی بلند جیغ زد مریم با نگرانی به سمتش برگشت _چی شده _نامرد چرا برام آبمیوه نیوردی مگه من مریض نیستم مریم محکم بر سرش کوبید _زهرم ترکید دختر گفتم حالا چی شده اتفاقا مامانم برات یه چندتا چیز درست کرد گذاشتمشون تو آشپزخونه _عشقم شهین جون همین کاراش عاشقم کرد _کمتر حرف بزن... اینو کجا بزنم این جا که همش عکسه مهیا به دیوار روبه رو نگاهی انداخت پر از پوستر بازیگر و خواننده بود مهیا نگاهی انداخت و به یکی اشاره کرد _اینو بکن مریم عکس را کند... و عکس شهید همت را زد _مرسی مری جونم مریم چسب را به سمتش پرت کرد مریم کنارش روی تخت نشست سرش را پایین انداخت _مهیا فردا خواستگاریمه مهیا با تعجب سر پا ایستاد _چی گفتی تو مریم دستش را کشید _بشین... فردا شب خواستگاریمه می خوام تو هم باشی _باکی؟؟؟ مریم سرش را پایین انداخت _حاج آقا مرادی مهیا با صدای بلند گفت _محــســـن؟؟؟ مریم اخم ریزی کرد _من که خواستگارمه نمیگم محسن بعد تو میگی _جم کن برا من غیرتی میشه... واااااای باورم نمیشه من میدونستم اصلا از نگاهاتون معلوم بود نامرد چرا زودتر بهم نگفتی _تو شلمچه در موردش باهام صحبت کرد دیگه نشد بهت بگم تا حالا حتی سارا و نرجس خبر ندارن _وای حالا من چی بپوشم مریم خنده ای کرد _من برم دیگه کلی کار دارم _باشه عروس خانم برو _نمی خواد بلند شی خودم میرم _میام بابا دو قدمه بعد بدرقه کردن مریم به طرف آشپزخونه رفت و پلاستیکی که شهین خانم فرستاد را برداشت و به اتاقش رفت... چند نوع مربا و ترشی بود دهنش آب افتاده بود نگاهی به عکس شهید همت انداخت عکس شهید همت بین کلی عکس بازیگر و خواننده خارجی و ایرانی بود.... احساس می کرد که اصلا این پوستر ها به هم نمیاد... متفکر به دیوار نگاه کرد تصمیمش را گرفت بلند شد و همه ی عکس ها را از روی دیوار برداشت کیفش را باز کرد چفیه ای که شهاب به او داده بود را برداشت و کنار عکس شهید همت به سبک قشنگی گذاشت به کارش نگاهی انداخت...و لبخند زیبایی زد 💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐 بامــــاهمـــراه باشــید 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• ✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇 🌍eitaa.com/rahSalehin