-134209790_-626604843.mp3
3.48M
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
🛑 مشارکت ۲۵ میلیون نفر در انتخابات
🔹بر اساس اطلاعات به دست آمده کد ملی بیش از بیست و پنج میلیون نفر در سیستم انتخابات ثبت شده است
🔹مجموعا ۶۱ میلیون و ۱۷۲ هزار و ۲۹۸ نفر واجد شرایط بودند
🚩منبع قمآنلاین
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
* #داستان.نسـل.سـوخـته
#قسمت.سی.و.پـنـجـم *
✍با حالت خاصی بهم نگاه کرد ...
چرا نمیری؟توی مراسم مادربزرگت که خوب با محمد مهدی خاله خان باجی شده بودی ...
نمی دونستم چی باید بگم ... می خواستم حرمت پدرم رو حفظ کنم و از طرفی هم نمی خواستم بفهمه از ماجرا با خبر شدم با شرمندگی سرم رو انداختم پایین
جواب من رو بده ... این قیافه ها رو واسه کسی بگیر که خریدارش باشه
همون طور که سرم پایین بود گوشه لبم رو با دندون گرفتم...
خدایا حالا چی کار کنم من پا رو دلم گذاشتم به حرمت پدرم اما حالا
یهو حالت نگاهش عوض شد ...
- تو از ماجرای بین من و اون خبر داری
برق از سرم پرید سرم رو آوردم بالا و بهش نگاه کردم ...
من صد تای تو رو می خورم و استخوان شون رو تف می کنم ... فکر کردی توی یه الف بچه که مثل کف دستم می شناسمت می تونی چیزی رو از من مخفی کنی؟ ... اون محمد عوضی ماجرا رو بهت گفته؟ ...
با شنیدن اسم دایی محمد یهو بهم ریختم
نه به خدا دایی محمد هیچی نگفت وقتی هم فهمید بقیه در موردش حرف می زنن دعواشون کرد ... که ماجرای 20 سال پیش رو باز نکنید مخصوصا اگر به گوش خانم آقا محمد مهدی برسه خیلی ناراحت میشه ...
تا به خودم اومدم و حواسم جمع شد دیدم همه چیز رو لو دادم اعصابم حسابی خورد شد سرم رو انداختم پایین چند برابر قبل، شرمنده شده بودم
هیچ وقت احدی نتونست از زیر زبونت حرف بکشه حالا الحق که هنوز بچه ای
پاشو برو توی اتاقت لازم نکرده تو واسه من دل بسوزونی ترجیح میدم بمیرم ولی از تو یکی، کمک نگیرم
برگشتم توی اتاقم بی حال و خسته دیشب رو اصلا نخوابیده بودم صبح هم که رفته بودم دعای ندبه ... بعد از دعاسه نفره کل مسجد رو تمییز کرده بودیم استکان ها رو شسته بودیم و ...
اما این خستگی متفاوت بود روحم خسته بود و درد می کرد ... اولین بار بود که چنین حسی به سراغم می اومد
- اگر من رو اینقدر خوب می شناسی اینقدر خوب که تونستی توی یه حرکت همه چیز رو از زیر زبونم بکشی پس چرا این طوری در موردم فکر می کنی و حرف میزنی؟ من چه بدی ای کردم؟من که حتی برای حفظ حرمتت ...
بی اختیار، اشک از چشمم فرو می ریخت پتو رو کشیدم روی صورتم هر چند سعید توی اتاق نبود ...
خدایا بازم خودمم و خودت دلم گرفته خیلی
تازه خوابم برده بود ... که با سر و صدای سعید از خواب پریدم... از عمد چنان زمین و زمان و در تخته رو بهم می کوبید که از اشیاء بی صدا هم صدا در می اومد اذیت کردن من کار همیشه اش بود ...
سرم رو گیج و خسته از زیر پتو در آوردم و نگاهش کردم...
چیه؟ ... مشکلی داری؟ ساعت 10 صبح که وقت خواب نیست می خواستی دیشب بخوابی ...
چند لحظه همین طور عادی بهش نگاه کردم و دوباره سرم رو کردم زیر پتو
من همبازی این رفتار زشتت نمیشم کاش به جای چیزهای اشتباه بابا کارهای خوبش رو یاد می گرفتی
این رو توی دلم گفتم و دوباره چشمم رو بستم ...
- خدایا ... همه این بدی هاشون به خوبی و رفاقت مون در
شب ... مامان می خواست میز رو بچینه عین همیشه رفتم توی آشپزخونه کمک در کابینت رو باز کردم بسم الله گفتم و پارچ رو برداشتم .. تا بلند شدم و چرخیدم محکم خوردم به الهام با ضرب، پرت شد روی زمین و محکم خورد به صندلی
👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی
* ادامــه.دارد....
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید
✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
* #داستان.نسـل.سـوخـته
#قسمت.سی.و.شـشـم *
✍اونقدر آروم حرکت می کرد که هیچ وقت صدای پاش رو نمی شنیدم حتی با اون گوش های تیزم
چشم هاش پر از اشک شد معلوم بود خیلی دردش گرفته سریع خم شدم کنارش ...
خوبی؟
با چشم های پر اشکش بهم نگاه کرد
آره چیزیم نشد ...
دستش رو گرفتم و بلندش کردم
خواهر گلم ... تو پاهات صدا نداره بقیه نمی فهمن پشت سرشونی هر دفعه یه بلایی سرت میاد اون دفعه هم مامان ندیدت ماهی تابه خورد توی سرت چاره ای نیست باید خودت مراقب باشی از پشت سر به بقیه نزدیک نشو ...
همون طور که با بغض بهم نگاه می کرد گفت می دونم اما وقتی بسم الله گفتی موندم چرا اومدم جلو ببینم توی کابینت دعا می خونی؟
ناخودآگاه زدم زیر خنده ...
آخه توی کابینت که جای دعا خوندن نیست ...
به زحمت خنده ام رو کنترل کردم و با محبت بهش نگاه کردم ...
هر کار خوبی رو که با اسم و یاد خدا و برای خدا شروع کنی میشه عبادت حتی کاری که وظیفه ات باشه مثل این می مونه که وسط یه دشت پر جواهر ولت کنن بگن اینقدر فرصت داری ... هر چی دلت می خواد جمع کنی اشک هاش رو پاک کرد و تند تر از من دست به کار شد ... هر چیزی رو که برمی داشت بسم الله می گفت حتی قاشق ها رو که می چید
دیگه نمی تونستم جلوی خنده ام رو بگیرم ... خم شدم پیشونیش رو بوسیدم
فدای خواهر گلم یه بسم الله بگی به نیت انداختن کل سفره کفایت می کنه ملائک بقیه اش رو خودشون برات می نویسن ...
مامان برگشت توی آشپزخونه و متحیر که چه اتفاق خنده داری افتاده پشت سرش هم ...
چشمم که به پدر افتاد خنده ام کور شد و سرم رو انداختم پایین ...
با همون نگاه عبوس همیشه بهم زل زد و نشست سر میز صداش رو بلند کرد
سعید بابا ... بیا سر میز می خوایم غذا رو بکشیم پسرم ...
و سعید با ژست خاصی از اتاق اومد بیرون ... خیلی دلم سوخت ... سوزوندن دل من برنامه هر روز بود چیزی که بهش عادت نمی کردم نفس عمیقی کشیدم ...
- خدایا ... به امید تو ...
هنوز غذا رو نکشیده بودیم که تلفن زنگ زد الهام یه بسم الله بلند گفت و دوید سمت تلفن ... وسط اون حال جگر سوزم ناخودآگاه خنده ام گرفت و باز نگاه تلخ پدرم ...
بابا ... یه آقایی زنگ زده با شما کار داره ... گفت اسمش صمدیه
با شنیدن فامیلیه آقا محمد مهدی اخم های پدر دوباره رفت توی هم اومدم پاشم که با همون غیض بهم نگاه کرد
لازم نکرده تو پاشی بتمرگ سر جات
و رفت پای تلفن ... دیگه دل توی دلم نبود نه فقط اینکه با همه وجود دلم می خواست باهاشون برم ...
از این بهم ریخته بودم که حالا با این شر جدید چی کار کنم؟ یه شر تازه به همه مشکلاتم اضافه شده بود و حالا
- خدایا ... به دادم برس ...
دلم می لرزید و با چشم های ملتهب منتظر عواقب بعد از تلفن بودم هر ثانیه به چشمم هزار سال می اومد به حدی حالم منقلب شده بود که مادرم هم از دیدن من نگران شد
گوشی رو که قطع کرد دلم ریخت
یا حسین ...
دیگه نفسم در نمی اومد ...
👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی
* ادامــه.دارد....
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید
✿💕کانال رمان عاشقانه ی مذهبی💕✿
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍eitaa.com/rahSalehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 میدونید در همین دو سال اخیر چندتا کارخونه احیا شده و مجدد شروع به فعالیت کرده؟
ده تا؟ صد تا؟ هزار تا؟ 🙄
⭕️ بیش از ۷۰۰۰ کارخونه!👌🏻😯
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
هشت توصیه امام هشتم برای روزهای آخر شعبان
▫️اباصلت میگوید:
در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدم. فرمودند :
ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است،
پس در روزهای باقیمانده کوتاهیهای روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی:
⏪ ۱. زیاد دعا کن.
⏪ ۲. زیاد استغفار کن.
⏪ ۳. زیاد قرآن تلاوت کن.
⏪ ۴. از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی.
⏪ ۵. هر امانتی که گردنت هست ادا کن.
⏪ ۶. تمام کینههایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن.
⏪ ۷. هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن...
⏪ ۸. و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو:
✨اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ...
خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز...
📚عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱.
📚بحارالانوار ج ۹۴ ص۷۳.
التماس دعای فرج
هدایت شده از 🌸 دو کلمه حرف حساب 🌸
آیتالله امامی کاشانی دعوت حق را لبیک گفت
🔹آیتالله محمد امامی کاشانی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران ساعتی پیش دار فانی را وداع گفت.
https://eitaa.com/harffe_hesab
🔹🔹🔹
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
🔻🎥 یک دوربین جالب و متفاوت
در تبریز و استرالیا ...
دوربین مخفی جالب و مقایسه رفتار شهروندان استرالیایی و تبریزی و واکنش آنها نسبت به یک اقدام مشابه.
همه به خصوص جماعتی که مرض خود تحقیر پنداری دارند و همیشه مردم ایران را مورد توهین قرار می دهند و فرهنگ منحط بیگانه را بر سر مردم عزیز ایران می کوبند حتما این کلیپ زیبا را ببینند تا به اصالت و فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی و نوع دوستی مردم ایران و عزت نفس آنها پی ببرند.
🔺چقدر واکنش همشهری های عزیزم جالب بود، الکی نیست بهمون میگن شهراولین ها و بدون گدا😊
#حرف_حساب
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
هدایت شده از گیزویز
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❎ یادش بخیر چه شبهای قشنگی بود. کم کم آماده بشیم برا مهمانی
💠 #الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇
🌍eitaa.com/rahSalehin
هدایت شده از خبرگزاری فارس
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت آیتالله امامی کاشانی
🔹درگذشت عالم بزرگوار مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ محمد امامی کاشانی رحمتاللهعلیه را به خاندان محترم و بازماندگان و شاگردان و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم.
🔹این عالم متقی و خدوم در طول سالهای متمادی، چه پیش از پیروزی انقلاب در مجموعۀ روحانیت مبارز و چه پس از آن در جایگاههای حساس مانند شورای نگهبان، مجلس خبرگان، امامت جمعۀ تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، مدرسه شهید مطهری منشاء خدمت به کشور و نظام جمهوری اسلامی بودهاند، و امید است این همه در نامۀ حسنات ایشان مقبول درگاه الهی باشد.
@Farsna
هدایت شده از 🌸 دو کلمه حرف حساب 🌸
🌺 امام صادق علیه السلام :
🪴رَكعَتانِ يُصَلّيهِما مُتَزَوِّجٌ أفضَلُ مِن سَبعينَ رَكعَةً يُصَلِّيها غيرُ مُتَزَوِّجٍ .🪴
💠 دو ركعت نمازى كه ازدواج كرده مى خواند. بالاتر از هفتاد ركعت نمازى است كه فرد عزب بخواند .
📚ميزان الحكمه جلد پنجم
محمّد محمّدی ری شهری صفحه 83
🔹یادمه سال ۱۳۶۳ جزیره مجنون بودیم اکبر حسینی (یکی از پاسداران جانباز و باز نشسته) هر وقت به ما میرسید با این بیت شروع به سینه زنی میکرد و می گفت:
یا ایهاالمجردون (۲)
ازدوجوا ازدوجوا(۲)😂
https://eitaa.com/harffe_hesab
🍎🍎🍎