﷽*🍀﷽🍀
رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷
#پارت48
بعداز شلمچه راهی طلای ناب جبهه های
ایران #طلائیه شدیم
#طلائیه_واقعا_طلاست😔...
از کاروان جدا شدم رفتم #سه_راهی_شهادت
چندسال پیش من اینجا اشکای یه پسرنوجوون
15-16 رو مسخره کردم 💔😭
حالا تموم زندگیم شده بودن شهدا
تا زمانی که ازشون دوری حجاب و ریش
و دوست داشتن شهید
و اینکه پاتوقت مزارشهدا باشه مسخره میکنی
اما زمانی ک خودت وارد این وادی بشی
میفهمی چه جوریه .....
این آدما نجات گرن
میخای بدونی چرا جوانی ک 30سال نیست تو
دنیا نجات میده
چون اون آدم نفسشو زیر پاش له کرده
اون جوان فقط فقط #بنده_خدا بوده ....😔
کاش همه جوونای کشورم دلداده #شهدا بشن ...
اون 5روز به سرعت گذشت
ازشون خواستم #حاج_رضا زنگ بزنه
یکی دو روزی هست از #جنوب برگشتیم
امتحان های میان ترم حوزه شروع شده بود
منو لیلا هم سخت درس میخوندیم تازه از
حوزه خارج شده بودیم که گوشیم زنگ خورد
الو بفرمایید
صدا: الو سلام #خانم_معروفی؟
-بله بفرمایید
ببخشید شما؟
صدا: #رضا_بخشی هستم
-إه حاج رضا شمایید
خیلی وقته منتظرتونم
حاج رضا: نامه شما چندروز پیش دستم رسیده
منم تماس گرفتم ........
#ادامه_دارد ....
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍 eitaa.com/rahSalehin
*🍀﷽🍀
رمـان #بـــنده_نــفس_تا_بـــنــده_شــهــدا 🍃🌷
#پارت49
الو سلام #خانم_معروفی؟
-بله بفرمایید
ببخشید شما؟
صدا: #رضا_بخشی هستم
-إه حاج رضا شمایید
خیلی وقته منتظرتونم
حاج رضا: نامه شما چندروز پیش دستم رسیده
منم تماس گرفتم ........
خب اما من #شش ماهیه منتظر تماستونم
حاج رضا: شرمنده اگه قصوری بوده
بنده تقصیری نداشتم
-😐😐😐😐😐
حاج رضا: چی شد خانم معروفی؟
-هیچی حاج آقا
میشه فردا با یه سری از دوستانم بیایم دیدنتون
حاج رضا:بله بفرمایید
فردا با لیلا و همسرش و زینب و داداشش رفتیم
دیدن حاج رضا
من یه دسته گل رز قرمز برای حاج رضا گرفتم 🙈🙈🙈
پسرا چه ذوقی میکردن که برده بودیمشون
دیدن حاج رضا
حاج رضا برامون از خودش گفت متولد 47 بود
تو 17سالگی از کمر جانباز شده بود
اونروز موقعه برگشت از حاج رضا خواستم
بازم باهمدیگه درتماس باشیم
باورم نمیشد حاجی قبول کنه😊
از اونروز به بعد ما چندین بار در هفته
تماس داشتیم یا من میرفتم دیدن حاجی
تا اینکه شش ماه گذشت و ......
#ادامه_دارد ....
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍 eitaa.com/rahSalehin
*🍀﷽🍀
#داستــان_دنبــــاله_دارداستان واقعی و بسیار جذاب رمان#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا 🍃🌷
#پارت64
چمدونمو با گریه بستم
با گریه خداحافظی کردم ....
روز حرکت رسید
دلم نمیخاست برم #کربلا
تو فرودگاه آخرین ایستگاه برگشتم
نرفتم #کربلا😭😭.....
برگشتم خونه اما همه زخم زبان بهم زدن
که تو دعوت امام حسین علیه السلام را رد کردی
هرچیز #لیاقت میخواد تو نداری
دلم تو اون لحظه #شلمچه میخواست..
تو اتاقم داشتم گریه میکردم 😭💔
که گوشیم زنگ خورد
با صدای گرفته گفتم :بله بفرمایید
صدا:سلام ببخشید #خانم_معروفی ؟
-بله خودم هستم
صدا: ببخشید مزاحمتون شدم #مردانی
هستم فرمانده حوزه ناحیه 15
اگه امکانش هست یه قرار ملاقات
بذاریم برای برنامه #روایتگری ....
-بله آقای مردانی حتما ....😍
محل قرار مزارشهدا خوب هست ؟
آقای مردانی:بله عالیه
اتفاقا جمعه پنجم روز شهادت آقامحرم هست
-ببخشید فامیلی این شهید که میفرمایید چی هست ؟
تازه شهید شدن
آقای مردانی:بله ،#شهید_محرم_ترک
مدافع هستن ....
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#ادامه_دارد ....
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍 eitaa.com/rahSalehin