*🍀﷽🍀
#داستــان_دنبــــاله_دارداستان واقعی و بسیار جذاب رمان#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا 🍃🌷
#پارت63
همینجوری بین مزارها راه میرفتم
یک دفعه گوشیم زنگ خورد
-الو
مامان : حنانه جان خوبی؟
کجایی مامان ؟
-#مزار_شهدا
مامان: خوب بیا خونه برات یه سورپرایز دارم
-سورپرایز چیه ؟
مامان :بیا حالا خونه
-باشه تا یه ساعت دیگه خونه ام
وارد خونه شدم
تولد تولد تولدت مبارک 🎉🎊🎈
تولدمنه
وای اصلا یادم نبود
مامان: عزیزدلم تولدت مبارک 🎉🎋🎁
بابا:اینم کادوی من و مامانت
بلیط پرواز #کربلا 😍
آقا بهتر از من سراغ نداری هرسال میطلبی ؟
باگریه رفتم اتاقم 😭😭
به بلیطم نگاه میکردم گریه میکردم
آی #شهدا من چیکار کنم با بلیط و سفر ..
تاریخ حرکت 27رجب ،#عید_مبعث بود
از همه خداحافظی کردم چمدونم بستم
و.....
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#ادامه_دارد....
✅به کانال "راهـ ــ ــ صالحین " بپیوندید👇.
🌍 eitaa.com/rahSalehin