🍃°•🌸|رَهْـرُوٰآݩِ شُـهَـدٰآ|🌸•°🍃
#وداع_باماه_مبارک_رمضان
رمـضان مے رود و پـشـت سـرش هـم دل مـا
رفت تا سال دگر زنـده بمـانیم یا نــہ😔😔
1_12512793.mp3
2.83M
گریه برای امام حسین
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄•
🌤 #صبحتون_شهدایی
شهید محمدرضا دهقان
ذکر روز شنبه:
یا رب العالمین
100 مرتبه
•┄═•🌤•═┄•
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
🍃🌹| #پل_صراط
ترک موتور بودم که ناگهان پایم بین موتور و سپر یک ماشین ماند. راننده ماشین اصرار کرد که نگه دارد، باحالتی عصبی از ماشین پیاده شد و خواست که ببیند چه شده است.
زیر سپر شکسته اش را به ما نشان داد و ادای خسارت کرد.
ما که مقصر نبودیم به او باج ندادیم، دید که نمیتواند حریف ما بشود برگشت و گفت که از ظاهرتان معلوم است مذهبی هستید.
دیدار ما به قیامت، سر پل صراط..!!
قائله که ختم شد حرکت کردیم.
در طول مسیر درباره ی این قضیه شوخی می کردیم و می خندیدیم. ناگهان برگشت گفت: باید به آن راننده میگفتم که تا تو پل صراط برسی، ما رد شدیم..!!!
به راستی که از پل صراط رد شد و ما جا ماندیم....
♦️نقل شده از #دوست_شهید
#ابووصال
#شهید_محمد_رضا_دهقان
🍃🌹https://eitaa.com/rah_shohadaaa
🍃°•🌸|رَهْـرُوٰآݩِ شُـهَـدٰآ|🌸•°🍃
~•°•~•💓•~•°•~ #بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین #رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه #نویسنده_فائزه_وحی #قسمت_چه
~•°•~•💓•~•°•~
#بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین
#رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه
#نویسنده_فائزه_وحی
#قسمت_پنجم5⃣
تقریبا یه رب تو راه بودیم تا بالاخره رسیدیم جمکران😒
در ورودی ماشینو پارک کرد😒
😒(چیه خب حالم گرفتس)
سید: بفرمایید بریم ببینیم پیدا میکنیم کاروانتون رو
فاطی:ممنون چشم
من😒
فاطی: چرا کشتیات غرق شده😁
_هیچی بابا ولم کن
آقا سیدم مشکوک شده بود شدیدددد😐لابد پیش خودش میگه این دختره پرحرف چرا زبون به دهن گرفته😳
اصلا بزار بگه😢
سید: خب یه نگاهی بندازید ببینید دوستاتون رو میبینید.
فاطی: نه من آشنایی ندیدم میخوای من میرم داخل مسجد رو بگردم فائزه جان شما با آقاجواد توی صحن بیرون رو بگردید😝
هر موقعیت دیگه ای بود قطعا از خوشحالی هم قدم شدن باهاش غش میکردم😍ولی الان اصلا حالم خوب نیست....😞 نمیدونم چی تو نگاهش داشت که اینجوری پریشونم کرد...😢
فاطی از ما جدا شد و رفت طرف مسجد من و آقاسیدجوادم همراه هم راه افتادیم... هم قدم هم آروم حرکت میکردیم... انگار نه انگار که قرار بود دنبال کاروان بگردیم... هیچ کدوممون تو این دنیا نبودیم اصلا...
من تو فکر اون و حسی که تو این یکی دو ساعته تو دلم جوونه زده.. 😔
اونم تو فکر...😕 هی...
سید: چرا سرتون پایینه خانوم. نگاه کنید ببینید دوستاتون رو نمیبینید😐
چه قدر صداش قشنگه... چرا دقت نکرده بودم...
_چشم😞
سرمو که گرفتم بالا یه گنبد فیروزه ای جلوی چشمام نقش بست... خدای من اینجا جمکرانه... آرزوم دیدن اینجا و زیارت آقا بود... ولی حالا این قدر درگیر یه جفت چشم عسلی شدم که حتی نفهمیدم کجام...😭
_السلام علیک یا بقیه الله فی العرضه...😭
به زبون آوردن سلام همانا و جاری شدن اشکام همانا😭
جواد با بهت سرشو طرف من چرخوند و وقتی دید نگاهش نمیکنم اومد جلوم عسلی چشماشو تو قهوه ای خیس چشمام دوخت😭
سید: چیشد یهو😳
_هیچی...😢
یهو یه صدای آشنا اسممو از پشت سر صدا کرد...
صدا:فائزه السادات خودتی...؟
#ادامه_دارد...
❤❤❤
⛔️کپی برداری و ارسال رمان بدون لینک کانال به یاد شهدا مجاز نیست و حرام است❌🚫❌
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
💛| #طنزجبهه
فکر نکنید هواداری برای استقلال و پرسپولیس فقط
الانه☺️
یکی از دوستان میگفت تو جبهه و درشب عملیات با یکی از رفقا بر سر
استقلال و پیروزی حرفمون شد و دعوای
لفظی 😔😐
بعد از عملیات دیگه ندیدمش فکر کردم
شهید شده.....😔
ناراحت بودم ک ای کاش
حلالیت طلبیده بودم......😔
تو همین
افکار بودم ک دیدم رفیقم چندتا عراقی
رو اسیر کرده و روی دوش یکیشون
سوار و بهشون یاد داده بگن:
استقلال سوراخ.....😂
پیروزی قهرمان و داره میاد..😂
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
#زندگی_به_سبک_شهدا❣
اولین سفر مشترکمون
ماه عسل بود...👫
زیارت امام رضا(علیه السلام)...
روزای اول زندگیمون...
کنار آقا سپری شد...😍
تو حرم دعای خوشبختی و سفیدبختی کردیم...
نمیدونم...
شاید رازی بود...
تو حرم امام هشتم...
آرزوی عاقبت بخیری کردیم و...
زندگیمون ۸ سال طول کشید...
اون روز به این فکر نمیکردم که سفید بختی...
تو منظر محمدحسین یعنی شهادت...😉
"تو" عاقبت بخیر شدی و "من" هنوز نه...
محمدحسین عزیزم...
دومین سالیه که...
نه مرور خاطرات اون سالها...
و نه دیدن عکسای اون روزا...
این دل بیقرارمو آروم نمیكنه...
٢ ساله كه تو همون ايام...
با کوهی از دلتنگی...💔
پناه میارم به همون حریم امن...
همون قطعهای از بهشت و...
همون قرار عاشقیمون...
صحن به صحن...
چشام پی تو میگرده...
بدون "تو" میام اما...
حضورت با منه...
این دلِ تنگ و بیقرار و زخمی رو...
همینجا...
تو غروب حرم...
ميدَمِش دست امامی رئوف...❤
تا با نگاه کریمانه ش...
آرامش به قلبم نازل شه انشاءالله...
میبینی منو...؟!
تنها نشستم...تو صحن بهشت و...
"تو" تو خودِ بهشت...
📚همسر شهيد،محمدحسين مرادی
ان شاءالله به حق همین روزا، سال دیگه این موقع همتوڹ به خصوصــــــ (مجردا😆) با همســ(ف)ــرتون پیش آقا امام رضا باشید😇
بلــــــــــــــــــــند بگو آمیــــــن😍✋
#آمین_یارب_العالمین🙏
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
به یک یا چند ادمین فعال برای کمک در مدیریت کانال نیازمندیم در صورت تمایل به ایدی زیر مراجعه کنید👇👇
@Hossein_18_tr
ازتون با شهدا
🍃°•🌸|رَهْـرُوٰآݩِ شُـهَـدٰآ|🌸•°🍃
#ڪلیپ_صوتي
#استاد_شجاعي
❣مہموني تموم شد
تو هم سپیدِ سپید شدے❗️
☝️از امروز نگراڹِ سپید موندڹ قلبـ❤️ـت بـاش، اما نترس؛
✔️خداے امـروز
هموڹ صاحبخونہ مہربوڹ رمضـ🌙ـانہ
ڪہ فڪرِ سپید موندنت رو هم ڪرده...
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
❤️ دکترا گفته بودن :
با از کار افتادن کبدش حافظه اش رو از دست میده و قدرت تشخیص افراد رو هم
دیگه نداره.
کم کم آثارش هویدا شد!! 😞
تنها چیزی که تفاوتی براش نکرده بود شنیدن صدای اذان بود و مهیا شندنش برای نماز
صدای اذان رو که می شنید مثل قبل آماده می شد ، مثل قبل نماز می خوند و مانند گذشته به نماز عشق می ورزید ❤️
شهید_اکبر_آقا_بابایی 😇✌️
#همون عکس معروف
https://eitaa.com/rah_shohadaaa