#خاطراتشهدا |💛|
-محمد پاشو!..پاشو چقدر مے خوابی!؟
-چته نصفه شبی؟بذار بخوابم..
-پاشو،من دارم نماز شب میخونم ڪسے نیست نگام ڪنه!!!
یا مثلا میگفت:«پاشو جون من، اسم سه چهار نفر مومن رو بگو تو قنوت نماز شبم ڪم آوردم!😄
"شهید مسعود احمدیان" هرشب به ترفندے بیدارمان میڪرد براے نماز شب..عادت ڪرده بودیم!✌️🏻
#نمازشب
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
#خاطراتشهدا😊🌹
ماموریت ما تمام شد، همه آمده بودند جز«بخشی».
بچه خیلی شوخی بود.همه پکر بودیم.اگر بود همه مان را الان می خنداند.یهو دیدیم دونفر یه برانکارد دست گرفته و دارن میان.یک غواص روی برانکارد آه و ناله میکرد.شک نکردیم که خودش است.تا به ما رسیدند بخشی سر امدادگر داد زد:«نگه دار!»🙄🤕
بعد جلوی چشمان بهت زده ی دو امدادگر پرید پایین و گفت:«قربون دستتون! چقدر میشه؟!!» 😐و زد زیر خنده😂😂🤣🤣
و دوید بین بچه ها گم شد.😜
به زحمت،امدادگرها رو راضی کردیم که بروند!!
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa