#شهیدانہ|♥️|
هَـــرگز #دلَـمـ♡
زکــوۍِ💚•|تُ|•
جایۍدگَـــ»ــــر
نرفت:) #پـدَر...🙃🌱
#دلتنگۍ✋🏻
#جمعههایعاشقی👣✨
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
#شهیدانہ|♥️|
هَـــرگز #دلَـمـ♡
زکــوۍِ💚•|تُ|•
جایۍدگَـــ»ــــر
نرفت:) #پـدَر...🙃🌱
┄┅─✵💝✵─┅┄
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
┄┅─✵💝✵─┅┄
#این کجا و #آن کجا هایی که
همیشه #بی جوابند
#قاب عکس شهید
خواب را از من بگیرید،
ای #صاعقه ها
که جبر زمانه،
صدای چکاچک #شمشیر را
از من دریغ کرده است!
بر من بشورید،
ای امتحانهای طاقت فرسای
#جهاد اصغر؛
میخواهم
از نگاه #مادران پسر مرده،
درس #مردانگی بگیرم.
بازی #چوگان نفس را
به #تماشا نخواهم ایستاد؛
گوی سبقت
از جهان باید ربود!
یادم هست،
هر وقت از سختی #توبه
، روی #دلم زرد شد
، به قاب عکس شهیدی نگاه کنم.
#شرمنده پلاکتم
ای #شهید
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
💐🌸🌺🌷🌺🌸💐
#عاشقانه_شهدا
#همسرداری_شهدا
#همسر_سردار_شهید
#یوسف_کلاهدوز
شاید #علاقه_اش را خیلی به من نمی گفت ولی در #عمل خیلی به من #توجه می کرد.
با همین کارهایش #غصه_دوری از خانواده ام #یادم می رفت.
#حقوق که می گرفت، می آمد #خانه و تمام #پولش را می گذاشت توی #کمد من و می گفت: هر جور خودت #دوست داری #خرج کن .
خرید #خانه با من بود.
اگر خودش #پول لازم داشت می آمد و از من می گرفت.
هر وقت هم که #دلم برای #پدر و #مادرم تنگ می شد ، آزاد بودم یکی دو هفته بروم #اصفهان. اصلاً سخت نمی گرفت. از #اصفهان هم که بر می گشتم، می دیدم #زندگی خیلی #مرتب و #تمیز است.
#لباسهایش را خودش #می_شست و #آشپزخانه را مرتب می کرد.
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa