🗣 از تمام #شُهـــَداِء .... ❤️ به تمام #مَـــرِدُمِ و😍 #مَسئولیـــنِ 😒
ماها نرفتیــــمـ که #سیب زمینی ـــــ
یا #پیاز ارـــزون بشـــه 😡
ماها رفتیمــــ. که #غِیرَتــِ ـ ــ ... و .... #حَیــاِء. نــــــره. 😡
اهای جماعتــــ. #حلـالـتونــــــ. نمیکنیمــــ😞
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
فوراردکنید👆❤️🌹
🖇 #کلام_شهید
ای #مردم بدانید تا وقتیڪه
از #رهبری اطاعت ڪنید
مسلمان #مومن و #پیروزید
هر ڪدام راهی بغیر از این
دارید آب به آسیاب #دشمن
می ریزید.
#شهید_محمدحسین_یوسف_اللهی
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
#حدیث_بندگی
#امام_صادق_ع_میفرمایند :
💢 #دانش بیست و هفت حرف است .
🔸آنچه #پیامبران آورده اند دوحرف است و #مردم هم تاکنون بیش از آن #دو حرف را نمی دانند .
🔹پس هنگامی که #قائم ما #قیام کند #25 حرف دیگر را گسترش می دهد و در میان مردم #منتشر می سازد و آن دو حرف را هم به آن #ضمیمه نموده تا آنکه #27 حرف خواهد شد.
📚#بحار الانوار #ج52 #ص336
🌹⚪️✨⚪️🌹
https://eitaa.com/rah_shohadaaa
"... تورجی هم آمد. مشغول صحبت شدیم.حرف از #آرزوهایمان شد....
بعد ادامه داد: اما آرزوی من اینه که،... بعد #ساکت شد و #چیزی نگفت😔.
همه گوش ها تیز شده بود. می خواستیم #آروزی#او را بشنویم. چند لحظه مکث کرد و گفت: من دوست دارم زیاد برام فاتحه بخوانند😔😭. زیاد باقیات صالحات داشته باشم😔. می خوام بعد از #مرگ وضعم خیلی بهتر بشه.
بعد ادامه داد: #من_دوست_دارم هر کاری می توانم برای #مردم انجام بدم. حتی بعد از #شهادت! چون حضرت امام گفت: #مردم_ولی_نعمت_ما هستند
حاجتهاتون رو از این شهید بخواهید...
شهید محمد رضا تورج زاده
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa
🍃°•🌸|رَهْـرُوٰآݩِ شُـهَـدٰآ|🌸•°🍃
🔷#ڪرامـتشهید🥰😊
🍃🌹داشتیم با #خواهرم🧕 از مجلس #روضه بر می گشتیم که یهو دلم هوای #حسین کرد.🥺
🤷♂نمی دونم چه #سرّیه!😐
اونم همین #احساس رو داشت.💗 قبول کرد بریم پیش حسین.😍
🍀#قبول کردنِ او همانا و کج کردن مسیرمون به سمت #گلزار هم همانا!..🌷
🍃🌹اون موقع شب🌃 (تقریبا ساعت ١ شب) مسیرمون رو به سمت #گلزار_شهدا🤩 #تغییر دادیم تا بیایم پیش حسین.😍
🦋نزدیکای گلزار یهو موتور🏍🛵 به خرخر کردن افتاد و #خاموش شد.🤦♂ هر کاری کردم روشن نشد.🤷♂
نمی دونستم چه مرگشه.😥
🍃🌹اون لحظه #چهره درهم من که نیم خیز شده بودم و با چیزی که زیاد سر در نمیاوردم ور می رفتم هم #ترحم_آمیز بود هم خنده دار.😅🙁
🌺از طرفی هم به خاطر اینکه اون موقع شب، تو اون #تاریکی کنار #بزرگراه با #خواهرم گیر کرده بودم یکمی احساس #نگرانی می کردم.😬😨
🍃🌹هیچ کسی هم نبود که #کمکی بهمون کنه..😢
تو اون حالت #موتور🏍🛵 رو دستم گرفتم و #مسیرمون به سمت گلزار رو ادامه دادیم.😃
💚💛تو راه با #حسین حرف می زدم.
"گفتم #رفیق هوامونو داشته باش."😘
💯بهش گفتم #رفیق، تو یه #عمر کار #مردم رو راه انداختی، من که #یقین دارم الان #حواست به منم هست..⚠
❌#توسل کردم بهش و راه رفتم.💜
🍃🌹جالبه همینطور که تو فکر بودم و داشتم با حسین حرف می زدم، آقا و خانمی🧔🧕 #ترمز_زدن و کنارمون ایستادند.😃
🍃نگاهی به موتورم انداختن و یکم بهمون #بنزین دادن.😊
در عین #ناباوری موتور #روشن شد.😳🙄
🍃🌹فکرشم نمی کردم موتور بنزین تموم کرده باشه.
آخه #چراغ بنزین که نشون می داد باک بنزین پر پر باشه.💡
شاید این موتور هم اون لحظه #بازیش گرفته بود.🤷♂💁♂
🍃🌹وقتی بنزین رو داد بهم گفت که: این بنزین رو به نیت #شهید_ولایتی بهتون دادیم. باشد که #ثوابش برسه به #روح #شهید.😔🥺😭
🍂خانمی که همراهشون بود هم از تو کیفش یه #کلوچه و یه #پیکسل #عکس🎆#شهید_ولایتی رو به خواهرم داد و گفت اینها #هدیه از طرف #برادر_شهیدم.😍😇
🍃🌹وقتی اینو گفت با تعجب پرسیدم: برادر؟!⁉
گفت آره، ما #خواهر_و_برادر 🧕🧔#شهید_حسین_ولایتیفر هستیم و وقتی شما رو دیدیم خواستیم به #نیت_حسین کمکتون کنیم.☺ آخه اگه خودش بود هم حتما همین کار رو می کرد.😇
🍃🌹هنوز #صحبتها ادامه داشت که احساس کردم یه لحظه گوش هام سنگین شده.😦
چیزی نمی شنوم.👂
فقط صدای حسین بود که تو گوشم می پیچید.🙄
❌صدای همون رفیق #بامرامی که وقتی خودش نیست #واسطه می فرسته واسه #رفع_مشکل_رفقا..💚💛🧡❤
🌷#شهید_حسین_ولایتی_فر✨🌸
………..... 🍃.❤️.🍃 …………
🌼شادی روح شهدا صلوات🌼
🌷🇮🇷🌷
🕊https://eitaa.com/rah_shohadaaa