9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 چه زیباست گم شدن...🥀
✨اهل دلی میگفت:آنقدر در #وادی_عشق ❤️
به خدا باید غوطه ور شوی تا نام و نشانی از تو نماند..
هرچه باشد، خدا باشد و خدا ...
و این یعنی... در وادی الهی گم شدن،
شهدا چه زیبا این واژه را صرف کردند.
گم شدند تا آنجا که گمنام شدند
و برای همیشه جاوید ماندند...
#گمنامی راز عجیبیست...
راز بزرگیست...
به بزرگی شهدای "#کمیل و #حنظله"...
#گمنام بودن یعنی شبیه حضرت #مادر شدن
.
.
💫 دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم ونام
غافل از این که فاطمه... #گمنام میخرد😔
📍 ایستگاه پنجم: کانال کمیل و حنظله
❤️راه عاشقی را در ایتا، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید:
@rahasheghi_ssu
کانال کمیل.mp3
6.38M
💠 سلام علی ابراهیم 💠
👣 با پای دل قدم میگذاریم در #کانال_کمیل و #حنظله
🔆 وقتی که وارد کانال میشی یه #حس_غریب بهت دست میده، حسی که....
🎙 توصیف زیبای کانال کمیل رو از زبان حاج آقا بهشتی میشنویم😊
@rahasheghi_ssu
#خنده_حلال 😁
🌀 کی با حسین کار داشت؟
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را در آورده بود. با سلاح دوربین دار مخصوصش🔫 چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها.چه می کرد؟😌
بار اول بلند شد و فریاد زد: " ماجد کیه ؟ " 🧐 یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بودسرش را از ﭘس خاکریز آورد بالا و گفت: " منم"
ترق !🤪
ماجد کله ﭘا شد و قل خورد آمد ﭘای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد!
دفعه بعد قناسه چی فریاد زد: " یاسر کجایی؟"🤔 و یاسر هم به دستبوسی مالک دوزخ شتافت!
چند بار این کار را کردتا اینکه به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد🤩 و سلاح دوربین داری ﭘیدا کرد و ﭘرید رو خاکریز و فریاد زد:" حسین اسم کیه؟🤨 " و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد.
با دلخوری از خاکریز سر خورد ﭘایین. یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد: " کی با حسین کار داشت؟"
جاسم با خوشحالی هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت: " من"😎
ترق!🤪
جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید
@rahasheghi_ssu
1_143922.mp3
6.3M
🕌 اذان #پیغام_خصوصی است از طرف خدا برای تو... او هرکس را جداگانه صدا میزند...
🌞 اذان ظهر به #افق_عاشقی
🗣 موذن: علمدار کانال کمیل
@rahasheghi_ssu
#بیسیمچی
📞 📞
➰➰➰➰
از ملت #ایران به #شهیدهادی 🗣
از ملت ایران به شهید هادی 🗣
ملت ایران به گوشم👤
◾◼▪▪
ابراهیم اوضاع خیلی خرابه
#محاصره ایم
تو محاصره #نفسمون گیر کردیم
همه مون می ترسیم
چی کار کنیم؟😣
▪▪◼◾
بعد از #توکل به خداوند،
#توسل به حضرات معصومین، خصوصا #حضرتزهرا(س)
حلال مشکلات است👌🏻
◾◼▪▪
ابراهیم صدامونو داری؟
ابراهیم!!!
هر کار می کنیم مشکل ما حل شدنی نیست
#راهحل چیه؟
▪️▪️◼️◾️
📞 از ابراهیم به ملت ایران
مشکل کارهای ما فقط این است که برای رضای همه کار میکنیم
جز #رضایخدا 🙂
◾◼▪▪
ابراهیم صدا قطع و وصل میشه
این تیکه حرفت رو نفهمیدیم
گفتی راه حل چیه؟
▪▪◼◾
ای بابا،هَمیشه کاری کُن که اَگه
#خُدا تو رو دید خوشِش بیاد،
نه مَردُم.😊
◾◼▪▪
ابراهیم تو این جامعه که نمیشه درست زندگی کرد نمیشه برا خدا بود برا خدا کار کرد چی کار کنیم؟🤷🏻♂
▪▪◼◾
هرگز فراموش نکنید
تا خود را نسازیم و #تغییر ندهیم،جامعه ساخته نمی شود.
مفهوم بود؟✋🏻
◾◼▪▪
بله داداش ابراهیم
پیامتون دریافت شد
داداش ابراهیم
برامون #دعا کن🤲🏻🤲🏻
@rahasheghi_ssu
حاج آقایاوری-ساده زیستی(1).mp3
6.82M
📜میزان الحکمه: ای فرزند آدم! اگر از دنیا به قدری که تو را کفایت کند می خواهی، بدان که #کمترین_بهره_دنیا تو را کفایت می کند و اگر از دنیا بیش از اندازه کفایت بخواهی، بدان که همه دنیا برایت کافی نخواهد بود.
🎙سخنران:حاج آقا یاوری
📌بخش سوم: ساده زیستی
@rahasheghi_ssu
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
+رفیق منتظر ناامید نمیشه!
🎐 لا تَخَف و لاتَحزَن اِنّا مُنَجّوکَ...
نترس و غمگین مباش، ما تو را نجات می دهیم...
🛣 راهی که انتهایش به تو ختم می شود سختی دارد، اما #ناامیدی نه!
⏳ ما یقین داریم به روز های خوش بعد از #ظهور_تو ...
❤️راه عاشقی را در ایتا، تلگرام و اینستاگرام دنبال کنید:
@rahasheghi_ssu
🔹بِسمِ رَبِّ المَحبوب🔹
📍ایستگاه ششم: پادگان ثارالله
🌠 شب را قرار است در پادگان(اردوگاه)ثارالله کرمان سپری کنی.
خیلی خسته و کوفته ای.😵 از یک طرف گرما 🔥 حسابی اذیتت کرده ، از یک طرف هم خستگی راه و مسیر.
منتظر رسیدن به محل اسکان هستی تا یک دل سیر بخوابی و استراحت کنی. 😴
🚌 اتوبوس می ایستد و تو پیاده میشوی. اما اینجا مثل دو کوهه خبری از ساختمانهای بلند نیست.
خبری از آن سرسبزی پادگان دوکوهه نیست.🌱
کیفت را دست میگیری و پیاده میشوی. خادم ها به استقبال شما آماده اند.
از زیر #طاقهای_بتنی که بدو ورود گذاشته بودند رد میشوی و بوی اسپندی که خادم پادگان دود کرده است استشمام میکنی.☺️
وارد سالن که میشوی باز هم با پتوی سربازی مواجه میشوی.
وسایلت را میگذاری وبه طرف مهدیه پادگان میروی تا برای شهدای خوشنام داخل مهدیه #فاتحه_ای بخوانی و #زیارت کرده باشی.
وقتی به رختخواب میروی خوابت نمی برد. به فکر فرو میروی 🤔
ناگهان به خودت می آیی. و #متعجب_از_خودت !!😳
متعجب از چی ؟؟
از اینکه روزهایی که در منزل بودی همه غذایی رو نمیخوردی و گاهی بخاطر غذا نق میزدی 😫اما در این چند روز با بدی غذاها #ساختی و اصلا به چشمت نیامده است.
ازاینکه تویی که وقتی میخواستی به بیرون بروی حتما باید لباست اتو کشیده🧥، روسری وچادرت بدون چین و چروک، کفشت واکس زده باشد ولی الان با کفش خاکی و لباس های بدون اتو و بعضا خاکی هستی.
دیگر از وسواس های موقع بیرون رفتن و جلو آینه وایسادنها خبری نیست.
وقتی توی دانشگاه میخواستی روی صندلی های حیاط بنشینی قبلش صندلی را تمیز میکردی که مبادا شلوار 👖 یا چادرت خاکی شود ولی الان به راحتی روی #خاک_های_یادمانها می نشینی و از خاکی شدنش ابایی نداری و حتی لذت هم میبری 🙃
به راستی چه شده است که در این چند روز اینقدر #تغییر کرده ای؟🤔
شاید #شهدا اندکی بهت فهمانده باشند که اندکی از وسواس های ظاهری ات کم کن و به وسواس های #زیبایی_باطنیات اضافه کن.
میخواهند به ما بفهمانند که #صورت_نیک بدون #سیرت_نیک فایده ای ندارد!!
#شبت_شهدایی 😇
@rahasheghi_ssu