📍ایستگاه چهارم کانال کمیل ا✍🏻 علمدار کمیل🚩 نمیدانم در دعای کمیل عاشقانه ات چه میخواندی که اینگونه در کانال کمیل پرکشیدی... 🥺 باید تو را هادی صدا میزدند..  وگرنه هیچ کس جز تو نتوانست اسیران جهنمی را هدایت کند، عاشق کند... 💔 ❤️ @rahasheghi_ssu

🕌 اذان #پیغام_خصوصی است از طرف خدا برای تو... او هرکس را جداگانه صدا میزند... 🌅 اذان مغرب به #افق_عاشقی 🗣 موذن: علمدار کانال کمیل ❤️ @rahasheghi_ssu

💠 سلام علی ابراهیم 💠 👣 در شب زیارتی ارباب❤️ با پای دل از #کانال_کمیل و #حنظله به سمت کربلا قدم برمیداریم 🥺 🎙 توصیف زیبای کانال کمیل رو از زبان حاج آقا بهشتی میشنویم😊 ❤️ @rahasheghi_ssu

🔶 وَارْحَمْ شِدَّةَ ضُرّى وَ فُكَّنى مِنْ شَدِّ وَثاقى! 🔸 رحم کن به حال زارم ، زمین گیر کرده مرا زنجیر های گناه رهایم کن از این قفس . . .🕊 #دعای_کمیل ✨ #نجوای_شبانگاهی 🌌 ❤️ @rahasheghi_ssu

💚 بِسمِ ربِّ المَهدی (عج)💚

📍روز سوم رو با #یادمان شلمچه شروع می‌کنیم 🚎 🎐 گاهی وقت ‌هاکه بغض دلتنگی بر دلت سنگینی می کند و دل محرمی را نمی یابی💔 شاید اگرچشمانت را ببندی و در کنج خاکریزی از خاکریز‌های شلمچه بیتوته کنی کمی آرام شوی ...🍃 ❤️ @rahasheghi_ssu

📞➿➿➿ وقتی بر خاکی که روی آن افتاده بودی قدم می زدم ، با تو پیمان بستم🤝 کوله بار گناهم را همانجا روی زمین بگذارم🎒 و همان میثاقی را ببندم که تو با خدا بستی .❤️ تا شاید من هم به آسمانی ها بپیوندم .🌌 ... تا شاید من هم مثل یکی از آنهایی باشم که امام زمان (عج) برای خودش انتخاب می کند😔💚 ... تا شاید من هم مثل تو پرواز کنم .🕊️ ❤️ @rahasheghi_ssu

رفقا 🤗 امیدواریم که تا اینجا از سفر لذت برده باشید :) براتون یه چالش داریم🤩 1️⃣همین الان ارقام درصد شارژ گوشیتو جمع ببند 2️⃣مجموعش هرچی شد؛ به نیابت از اون شهید یه دعای فرج بخون💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌿🌸 ❤️ @rahasheghi_ssu

💠 یـکے از عملیات ها بود که فرمانده دستور داده بود شب هیچ کس تکون نخوره وصداش در نیاد😳 وقت نماز صبح شد☀️ آفتابه رو برداشتم و رفتم وضو بگیرم که یکدفعه احساس کردم کسی آن طرفتر تکان میخورد😥 ترسیدم😫 نمیتوانستم کاری بکنم ،تنها بودم و بدون اسلحه و یک متر جلوترم یک بعثی که اگه برمیگشت و منو میدید شهادتم حتمی بود😂 شروع کردم به دعا گفتن خداجون من که نیومدم کار بدی بکنم که الان گرفتار شدم اومدم وضو بگیرم پس کمکم کن یک لحظه چیزی به ذهنم رسید👏👌 😂لوله ی آفتابه رو گذاشتم و رو سر عراقی و گفتم حَرِّڪ....😡 بیچاره انقدر ترسیده بود که همش به عربی میگفت:نزن... 🥺 اینطوری شد که همه چی رو هم اعتراف کرد وعملیات به نفع ایران تموم شد😂 وتا صبح همه ی رزمنده ها وفرماندمون از خنده داشتند غش میکردند😅😂😟 تااینکه فرمانده گفت:بچه ها دلتون و پاک کنید اونوقت با یک آفتابه هم میشه دشمن و نابود کرد😎 #طنز_جبهه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❤️ @rahasheghi_ssu

📍 ایستگاه ششم : جزیره مجنون 📻 آخرین صحبت های شهید مهدی باکری پشت بیسیم ❤️ @rahasheghi_ssu

«اینجا ـ جَزیرِه_مَجنون + جآی دیوآنِه هاست.. دیوآنه هایی ڪه عاشِق اند.❤️ عآشقانی ڪه می خواهند از راهِ میآنبُر_ به_خــدا برسند.»✨ +میانبـر، همان «عشق_حسین‌بن_علی‌ست» ومقصد،چیزی جز رسیدن نیست ورسیـدن چیزی به جز «شـهادت» نیست:))🍃 #روایتگری #جزیره_مجنون ❤️ @rahasheghi_ssu