eitaa logo
ره آورد راهیان نور(کرمان)
234 دنبال‌کننده
272 عکس
52 ویدیو
97 فایل
علاقمندان می‌توانند آثار خود را با موضوع:راهیان نور،جبهه مقاومت،مکتب حاج قاسم سلیمانی در قالب دلنوشته،عکس،فیلم کوتاه،نقاشی و پادکست به آیدی @rahavard_Admin در ایتا، تا تاریخ ۱۵ بهمن رسال کنند. برای اطلاعات بیشتر https://eitaa.com/rahavard_noor مراجعه فرم
مشاهده در ایتا
دانلود
برای طوفان الاقصی و جبهه مقاومت: گرد و غبار از دلِ ایمان بلند شد حق عشق را صدا زد و انسان بلند شد هفتاد سال این بُتِ شب قد کشیده بود تا اینکه صبح دم زد و طوفان بلند شد طوفان به نام مسجدالاقصی قیام کرد طوفان برای وعده‌ی قرآن بلند شد خاکی تر از همیشه به آتش هجوم برد دود از سر قبیله‌ی شیطان بلند شد طوفان به ابر جرات گفت و شنود داد کم‌کم صدای نم نم باران بلند شد دنیا به سوگِ سوز زمستان نشسته بود حالا به پای عطر بهاران بلند شد * زیتون که ریخت خوشه به خوشه به کوچه‌ها صدها جوانه بین خیابان بلند شد: یک نام از تمام زبان‌ها شنیده شد فریاد از هرآنچه که انسان بلند شد فریاد یک‌صدای بشر بود این که از- نصرانی و جهود و مسلمان بلند شد پیغام مرگ داشت به اقوام عنکبوت- هر کودکی ز خانه‌ی ویران بلند شد تصویر یک کبوتر آزاد را کشید- هر دست پشتِ میله‌ی زندان بلند شد * عطر ظهور یوسف ما بود-شک نکن- عطری که از حوالی کنعان بلند شد هدایت شده از طرف سرکار خانم :اسحاقی کد ملی:۵۷۱***۰۳۲ شماره تماس:۴۷۳***۰۹۳۵ استان :البرز باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
برای شهدای عزیز دفاع مقدس: یا بیا مثل روزگار قدیم بار دیگر به هم نگاه کنیم یا اگر مثل من دلت تنگ است دو برابر به هم نگاه کنیم شاید امروز هم همان روز است، توی مسجد...دو نوجوان، شاید- تا امام جماعت از خون گفت، پای منبر به هم نگاه کنیم بعد در خانه غلغله شود و تو بگویی جهاد تکلیف است بعد بابا سری تکان بدهد، بعد مادر... به هم نگاه کنیم صبح فردا دو تا پرنده شویم پر بگیریم تا حوالی نور ابرها زیر بالمان باشند چون کبوتر به هم نگاه کنیم من و تو با هزار عاشق مست زیر خمپاره ها برقصیم و خالکوبی کنیم با ترکش بعد پرپر به هم نگاه کنیم چشم در چشم هم بدوزیم و چشم در چشم هم بسوزیم و چشمهامان که رنگ آتش شد شعله ورتر به هم نگاه کنیم شب آخر... به امر فرمانده، باید از ما دو تا یکی برود کل لشگر به ما نگاه کنند، دو برادر به هم نگاه کنیم از حسینت برای من گفتی، بعد از آن خواهشت فقط این بود: یا که بی دست یا که بی پا یا... یا که بی سر به هم نگاه کنیم استخوانت به شهر برگشته، بر لبت یک سکوت معنی دار از خجالت دو چشم من تار است، کاش کمتر به هم نگاه کنیم هدایت شده از طرف سرکار خانم :اسحاقی کد ملی:۵۷۱***۰۳۲ شماره تماس:۴۷۳***۰۹۳۵ استان :البرز باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
برای شهدای عزیز کرمان و ادامه مقاومت: ساعت به وقتِ غم، مکان: کرمان دوباره زخمی شده روح و تنِ ایران دوباره * این کودک و آن زائر و این مرد و آن زن اطراف خانه پر شد از مهمان دوباره سردار گرم میزبانی بود و مردم- گرمِ حضورِ مرد بی پایان دوباره مردم به اکسیر حیاتِ چای موکب تا کربلا رفتند با ایمان دوباره: مردان عاشورا به یاری مانده بودند- با خانواده در دل میدان دوباره پیر و جوان و کودک و زن ... شعله ور بود- از جمع خوبان سینه‌ی شیطان دوباره " تکرارِ قاسم" بود کابوس شبِ او پس داد به شمر زمان فرمان دوباره: "باید جدا باشد سر و دست و بدن‌ها سهمِ حسینی‌ها سُمِ اسبان دوباره!" هر کس که "احلی مِن عسل" را آرزو داشت- افتاد بینِ خون خود بی جان دوباره یک گوشواره، یک لباس صورتی ماند تا آبروی دشمنِ ایران دوباره... زخمی زد و از زخم خوردن باکمان نیست هستیم ما با سر، سرِ پیمان دوباره 《سجیل و زلزال و شهاب و رعد و فاتح》 این زخم‌ها را می‌کند جبران دوباره ما ملت عشقیم و سال‌ بعد هستیم مثل گذشته راهیِ کرمان دوباره هدایت شده از طرف سرکار خانم :اسحاقی کد ملی:۵۷۱*۰۳۲ شماره تماس:۴۷۳***۰۹۳۵ استان :البرز باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
هدایت شده از طرف سرکار خانم :عباسی کد ملی:۲۹۶***۰۳۸ شماره تماس:۸۱۲***۰۹۱۹ استان :قم باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
تیر میکشند شقیقه های دفترم از فرط زخم های گاه وبی گاهی که قلم هر روز برجانش می نگارد ازهمان روزی که گوینده ی خبر، درد را به توان بی نهایت در رگهایمان تزریق کرد. چهارستون شعرهایم می لرزند ازهمان روزی که خبر به دورترین نقطه ی جهان رسید رشعه می گیرند واژگان وقتی قراراست پرواز را به تصویر بکشند ومن در ازدحام سکوت و برگها به فصلی خیره مانده ام که لبخند را برلبهایمان خشکاند تو کدام کهکشان بودی که این همه آسمان در تو جا گرفته بود و چقدر شوق پریدن درچشمان نافذت را داشتند،از همان روزبه بعدبود که قرص های مُسَکن مهمان اتاق خواب شدند،درد استخوان سوز بود،دارم روز های بعداز تو را مرور می کنم،آه روزی نبوده که طوفان نیامده باشد روزی نبوده که شاخه ای نشکسته باشد،و انکار چهارفصلمان زمستان شده باشد همه چیز سرد وبی روح است. حالا هر روز اخبار را از دکه ی روزنامه فروشی ها رصد می کنم پیچ تلوزیون ازهمان روزبه بعد دیگر در دست هیچ کدام ازاهالی این خانه نچرخیده است،مانده ام میان دنیایی که تو را دیگر ندارد،وچقدر نفس کشیدن دراین دنیا سخت وترسناک است.نبودنت عجیب درچشم است تونیستی ولی عکسهایت هم دلبری می کنندبرای ما وهم خط ونشان می کشند برای قومی که خدا درقرآنش به ظالمون تعبیرشان کرده است.آی اسطوره ی تکرار ناشدنی نمیدانی این روزها حتی ازنامت هم هراس دارند کفتارهایی که نقاب شیر برچهرهای پلیدشان زده اند، می ترسند از خیل عاشقانت ،درمغزهای پوچشان نمی گنجید تو را که پرپرکنند پایان نمی پذیری بلکه تازه ازآنجا آغاز می شوی فکرش راهم نمی کردند درقلب هایمان ریشه دوانده ای آنقدر که هرچه قطع کنند دوباره جوانه می زنیم سبز و سربلند. قلب کوچکم اندوهگین و بی تاب است، غزه تمام استخوانهایش ترک برداشته و کبوترانش یکی یکی درمصلخ منفورترین آدمکهای تاریخ صلاخی می شوند،بعداز تو عجیب عرض اندام کرده اند یادشان نمی آید وقتی قدمهای استوار و خدایی تو زمین را می لرزاند آنها چون موش درسوراخ هایشان خزیده بودند؟ بعدازتو،معرکه گرفتن ندارد میدان نبرد خالی که جنگیدن ندارد. تو نیستی وجهان بعداز تو اصلا زیبا نیست، آرام نیست،نبودنت بزرگترین سونامی قرن شد که آوارهایش تا قرنها برجا خواهدماند. هدایت شده از طرف سرکار خانم :باقرزاده کد ملی:۵۰۲***۲۳۷ شماره تماس:۹۹۴***۰۹۱۷ استان :بوشهر(بندرریگ) باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
انگشتری از نور مشت ها پیله شد و سیل جنون راه افتاد گذر تیر و فشنگ و آتش با هیاهو به دل ما افتاد در میان صبح و شب . در آن سپیده گویی پیکری از جنس عشق و معرفت باز افتاد این زمین و آسمان آن شب در جنگ وطن اشک ها ریخت ولی، دستی با انگشتری از نور باشجاعت افتاد شهر من در خون و اشک و کرمان بی‌پدر شد اما قاسمی ساخت از تک تک ما عشق او مشق شد در دل ما جا افتاد هدایت شده از طرف سرکار خانم :کرباسی کد ملی:۰۳۶***۳۲۱ شماره تماس:۸۷۹***۰۹۱۳ استان :کرمان باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
غم میهن آن واقعه‌ی واضح که وانگه شده نوا و ناله‌ی طفلان ایران برپا شده استان کرمان ، کرمان من خونین شده ستاره‌ی کویر کرمان کوهی ز کوهسار کوه ها شده زین مرگ هم خاکان ، خاک خونین شده خاکی تر از آنم که خاک بر سر زنم خار غم میهن ، خواسته‌ی دیوان شده من همانم که دلم ، فدای آنان شده گر فدایی به فدای فدایان فدا شده همه عالم، فدای آنان شده لحظه‌ی دیدار من و تو ، که بماند به ما قاسم ایران فدای دلها شده هدایت شده از طرف سرکار خانم :کرباسی کد ملی:۰۳۶***۳۲۱ شماره تماس:۸۷۹***۰۹۱۳ استان :کرمان باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
29.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از طرف سرکار خانم :نوری پور کد ملی:۱۱۰***۵۳۵ شماره تماس:۸۹۳***۰۹۱۳ استان :کرمان باتشکر از همکاری شما ... _____________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل سه سال قبل برای سالگرد حاج قاسم مهمان دیار کریمان ،کرمان بودیم. دیدارش از آرزو فراتر رفته و هر کس که دلش رابه او داد،ضمیرش را به اوباخت وچه باختی شیرین تراز این... هرشب به قصد زیارت وخدمت در موکبی که قرارش عمود17بود،به بهشت شهیدان میرفتیم ومن مدام لحظه ها را با گوشی کوچکم ثبت و ضبط می کردم تا بعد برگشت به تبریز تا چند صباح مرور کنم عشق و حال کرمان بودنم را. بعد از حادثه ی تلخ آن روز که چند شب وروزمان شبیه مظلومیت کربلاگذشتصحنه هوایی را که در قاب گوشیم بود می‌دیدم وبر پهنای صورت اشک میریختم. ناگهان تصویرشهید نوجوان ابوالحسن محمد آبادی توجه مرا به خود جلب کرد درست شب قبل از شهادتش فیلم گرفته بودم.چه زیبا و آرام در قاب گوشیم جاگرفته بود،ای کاش مدانستم ورودی صورتش زوم میکردم.... واین است گذران زندگی امروز هستی وفردا نیستی... چه خوب است که خریدارت حضرت مادر وحاج قاسم باشد... کاش ماراهم به آغوش میکشیدی عمو قاسم❤️ هدایت شده از طرف سرکار خانم :سادات حسینی کد ملی:۱۷۳***۱۳۶ شماره تماس:۸۱۴***۰۹۹۴ استان :تبریز باتشکر از همکاری شما ... _____________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
هدایت شده از طرف سرکار خانم :یعقوبی کد ملی:۰۷۱***۰۹۴ شماره تماس:۸۶۲***۰۹۳۶ استان :قم باتشکر از همکاری شما ... _____________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
هدایت شده از طرف سرکار خانم :اسماعیلیان کد ملی:۱۱۸***۰۳۷ شماره تماس:۸۰۳***۰۹۱۰ استان :قم باتشکر از همکاری شما ... _____________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
با سلام واحترام هدایت شده از طرف سرکار خانم :شمس الدینی کد ملی:۷۳۴***۵۸۳ شماره تماس:۳۳۷***۰۹۱۳ استان : کرمان باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
هدایت شده از طرف سرکار خانم :شمس الدینی کد ملی:۶۷۱***۵۸۳ شماره تماس:۰۱۷***۰۹۱۳ استان :کرمان باتشکر از همکاری شما ... _____________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
26.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از طرف سرکار خانم :محمدیان کد ملی:۳۸۱***۳۰۴ شماره تماس:۳۱۸***۰۹۱۳ استان :کرمان باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
در چشم¬های شرجی تو پیداست تصویری از تلاطم اقیانوس یا موج¬های تشنۀ سر در گم در جستجوی روشنی فانوس باغ بهار پر شده از نامت صد چشمه از کلام تو جوشیده هر گل که از قیام خبر دارد از لابلای عطر تو روییده هر سنگ مثل دانۀ تسبیحی گُل داده است در دل هر مشتت از کعبه تا به قدس که راهی نیست با یک اشارۀ سرِ انگشتت در باغ¬های شرقی اسلیمی هر شاخه روی دست سری دارد صدها جوانه بر سر هر شاخه است این خاک عشق باروری دارد این خاک سرخ لاله به تن دارد از خون آتشین سلیمانی پاشیده عطر ناب قیامی سرخ بر سیب¬های نوبر لبنانی دستان انتقام خدایی که از آستین باغ زده بیرون هر آفتی به سمت گلی آید در خاک و خون خویش شود مدفون دستی به ریسمان خدا داریم این ریسمان چقدر تنومند است در اتحاد مژده پیروزیست این وعده بزرگ خداوند است هدایت شده از طرف سرکار خانم :محمدی کد ملی:۵۴۵***۴۶۲ شماره تماس:۹۸۸***۰۹۱۳ استان :چهار محال و بختیاری باتشکر از همکاری شما ... _____________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
اثر پروانه¬ای تکان دادن دستی در غرب شهری را در شرق فرو میریزد. با دهانی که به فریاد آتش تن می¬دهد، کودکی قرآنِ کوچکی در دست می میرد. قوانین فیزیک ملموس¬تر می شوند وقتی جنگ¬های جهانی را سال¬هاست اشاره¬ای به راه می¬اندازد گاهی از پیله در نیامدن بهتر است! همیشه تکان خوردن بال حشره ای دنیا را تکان نمی¬دهد عاقبت اثر پروانه¬ای می¬تواند یک روز تورِ چسبناک یک عنکبوت باشد! هدایت شده از طرف سرکار خانم :محمدی کد ملی: شماره تماس:۹۸۸***۰۹۱۳ استان :چهار محال و بختیاری باتشکر از همکاری شما ... _____________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
نشسته ام و محک می¬زنم یقینم را و دلنوشته¬ی کوتاه آخرینم را فرا گرفت مرا انفجار سرخی که رهاند از تن من، جان آتشینم را شبیه شیشه¬ی عطری شکسته¬ام که زمین نفس کشیده نفس¬های واپسینم را و خاک پر شده از باغ¬های اسلیمی نشانده هر گُلِ سرخی به دل طنینم را منم که شهره عشقم به خاک سرخ وطن و با غرور بر آن می¬نهم جبینم را مباد امنیتش را کسی به هم بزند نشان دهم به جهان عزم آهنینم را مباد شعله¬ی اشکی بریزد از چشمی مباد حرمت زن¬های سرزمینم را... به قاصدان برسان این مرام ایرانیست بساط ظلم در این خاک رو به ویرانیست بگو که سوختنم رسم آل¬خورشید است و کارِ آینه¬ها آفتاب گردانیست چه کرده عشق که در انعکاس آینه¬ها میان معرکه ای تازه در رجزخوانیست غرور می¬چکد از چشم های ایرانم و افتخار من آن کودک دبستانیست جوانه ای که سرانگشت باغ گل کرده بهار باروری در شبی زمستانیست زمین قلمرو مستضعفان و خوبان است به قاصدان برسان این کلام پایانیست اگرچه یک زنِ شاعر تنیده در تنِ من صدا صدای منِ قاسم سلیمانیست هدایت شده از طرف سرکار خانم :محمدی کد ملی:۵۴۵***۴۶۲ شماره تماس:۹۸۸***۰۹۱۳ استان :چهار محال و بختیاری باتشکر از همکاری شما ... _____________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
و فصل¬ها همه رفتند تا بهار بیاید که باز اهل دلی بر سر قرار بیاید همیشه رسم بر این بوده در دوراهیِ تردید هرآنکه خواست بیاید به اختیار بیاید... نشسته بر لب جو باغبان که عشق بکارد چهار فصل وجودش در آن به کار بیاید درخت¬ها به امید ثمر نشستن بارند که میوۀ دلشان چیدنی به بار بیاید و از درخت بیفتد به روی دامن نیلیِ- -رودهای بلندی که تاجدار بیاید نشان فاخر عشق است بر گلوی اناری که پاره پاره بیاید که ماندگار بیاید و حسن یوسف کوچک به انتظار نگاهی نشسته گوشه ایوان که بوی یار بیاید نشسته بر لب جو باغبان، بهار رسیده... دوباره اهل دلی بر سر قرار... می¬آید هدایت شده از طرف سرکار خانم :محمدی کد ملی:۵۴۵***۴۶۲ شماره تماس:۹۸۸***۰۹۱۳ استان :چهار محال و بختیاری باتشکر از همکاری شما ... _________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
غزل حاج قاسم برای آن علمداری که در دنیا سرآمد بود، برای آنکه لبخندش برای ما زبانزد بود، برای آنکه امنیت برای خاک ما آورد ، و از ایران به بغداد و حلب در رفت و آمد بود برای او که بعد از رفتنش همواره برجا ماند مزارش هم برای عاشقان همواره مقصد بود برای آنکه سردار سپاه قدس اسلام و... برای آنکه سربازی برای دین احمد بود برای خادمی که کل اعمالش جهادی بود برای آنکه شغلش خادم آل محمد بود برای یکه سرباز ولایت که تمام عمر، نمودار شجاعت های نابش ، پربسامد بود برای حاج قاسم که مسیر سرخ پروازش بلیط فکه-سوسنگرد و آبادان به مشهد بود برای آنکه لبخندش به کل شهر جان میداد برای آنکه خشمش نیز دارای پیامد بود برای آنکه در سوگش ، نوای رهبر ایران الا اهل حرم، میر و علمدارم نیامد بود برای آنکه سربازان در گهواره ای دارد ، برای آنکه راهش تا به صبح حشر ، ممتد بود قسم بر دست از پیکر جدای مالک اشتر خبر ها حاکی از یک انتقام سخت خواهد بود هدایت شده از طرف جناب اقا:قربانی کد ملی:۲۳۱***۱۰۸ شماره تماس:۹۶۸***۰۹۱۳ استان :اصفهان باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
غزلی تقدیم به حاج قاسم سلیمانی اگرچه اهل جنت میشود هرکس عبادت داشت، مقام بهتری دارد ، دلیری که رشادت داشت علی بن ابی طالب که سردار شهیدان است به دورش مالک و عمار های با رشادت داشت ببین مقداد و سلمان و ابوذر های حیدر را که دل هاشان به حیدر، سرور دنیا، ارادت داشت شهیدان ، عند رب یرزقون این جهان هستند از آنها خیر میخواهد هر آن شخصی که حاجت داشت و هفتاد و دو تا عاشق ، و هفتاد دو تا عارف که دل هاشان به عشق کربلا شوق زیارت داشت حبیب بن مظاهر ، مسلم بن عوسجه، یاران عاشورا که تیغ تیزشان بر یاری مظلوم عادت داشت بگو از حاج قاسم ، یار امروزی اهل البیت کسی که کل عمرش در دلش ، شوق شهادت داشت از آغاز طلوع انقلاب سرخ اسلامی بگو اصلا برای لحظه ای هم استراحت داشت؟ خودش را مثل یک سرباز می دانست و جان میداد بنازم این دل شیدایی او را ، بصیرت داشت اگرچه اولین سردار در خط مقدم بود، ولی سنگ مزارش ، نقش سرباز ولایت داشت هدایت شده از طرف جناب اقا:قربانی کد ملی:۲۳۱***۱۰۸ شماره تماس:۹۶۸***۰۹۱۳ استان :اصفهان باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
غزلی تقدیم به حاج قاسم سلیمانی تو با خود عهد بستی تا که جانی در بدن داری، برای حفظ دین و مکتب و خاک وطن داری اشدا علی الکفار و با ما مهربان بودی چه رویا ها برای یاری امثال من داری محرم ، کربلا ، فتح المبین ، والفجر یک تا هشت تو از هر لحظه ای یک خاطره بر روی تن داری به فکر حذف اسرائیل و فتح قدس افتادی برای نسل‌های بعد هم بر لب سخن داری تو رفتی ، راهت اما تا همیشه زنده خواهد ماند شنیدم قصد فتح مکه از خاک یمن داری تنت وقتی که با تیغ ستم تقسیم شد بر خاک همه دیدند در سر نیت قاسم شدن داری تو یار مهدی موعود بودی خوب میدانم که در صبح ظهور یار ، فکر آمدن داری تواضع را ببین، سردار جانباز وطن بودی و بر سنگ مزارت نام سرباز وطن داری هدایت شده از طرف جناب اقا:قربانی کد ملی:۲۳۱***۱۰۸ شماره تماس:۹۶۸***۰۹۱۳ استان :اصفهان باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از طرف سرکار خانم :امین زاده کد ملی:۲۹۹***۲۹۸ شماره تماس:۹۵۸***۰۹۹۰ استان :کرمان باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
هدایت شده از طرف سرکار خانم :صالحی کد ملی:۶۷۱***۳۱۴ شماره تماس:۶۹۰***۰۹۱۳ استان :کرمان باتشکر از همکاری شما ... _________________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
به ساحت سردار سلیمانی انعکاس ... ز چشم دشمن تو التماس می ریزد که چهره ی تو در آن انعکاس می ریزد چقدر دلهره دارند از تو ای سردار که اسم شیر به دلها هراس می ریزد تو در محاسبه مانند خشم مختاری که هول در دل ابن وقاس می ریزد و ابروی تو گره خورده ،خصم مزرعه ای که لرزه بر تنش از قوس داس می ریزد تو مثل پور ابیطالبی ، به میدانت لباس از بدن عمر و عاص می ریزد و یا شبیه به طوفان که چون به جنگل زد ز جسم سبز درختان لباس می ریزد چه خاتمی است به دستت، که چشم اهریمن برای داشتنش التماس می ریزد حکایتی است که فامیلیت سلیمانی است خدا برای شکوهت جناس می ریزد اگر چه منزلت تو هنوز نا پیداست به قلب ما ضربان سپاس می ریزد کسی در آن سوی دنیا برای کشتن تو به پای نرد نشسته است و طاس می ریزد عجیب نیست که این انفجارهای مهیب در آن مقام که شهر شماس می ریزد هنوز نام تو بر ریشه می زند تبری که هر چه هرزه علف از اساس می ریزد هنوز سایه تو در دمشق طوفان زاست که شیوه های تو را اقتباس می ریزد به جنگ های چریکی کماندویی روشت به اقتدار عمل برگ آس می ریزد غزل در آینه آب از رخ فرزدق برد چنین که گل به سر بونواس می ریزد هدایت شده از طرف جناب اقا:اطلاقی کد ملی:۷۲۴***۰۰۳ شماره تماس:۷۶۴***۰۹۹۱ استان :کرمان باتشکر از همکاری شما ... _____________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor
آنانکه در مسیر ولایت قدم زدند در زیر تیغ ملجم از دوست دم زدند فهمیده های مکتب و اندیشه ی حسین در زیر تانک کرببلا را رقم زدند عباس های حادثه از پا گذشته اند چندانکه در مسیر ولایت قدم زدند جت ها به ذوالجناح نمودند اقتدا تا در رکاب عشق جهان را به هم زدند آنجا بلال های بسیجی صلاة ظهر تکبیر گو به قلب سپاه ستم زدند فرقی نمی کند که ژسه یا که ذوالفقار اصلا به فرق خصم تفنگ دو دم زدند یا ایها المزمل ! سنگر ردای توست دانم که بر ردای تو خمپاره هم زدند از خود برون بیا که شهیدان کربلا بیرون ز جسم خویش حریم و حرم زدند . هدایت شده از طرف جناب اقا:اطلاقی کد ملی:۷۲۴***۰۰۳ شماره تماس:۷۶۴***۰۹۹۱ استان :کرمان باتشکر از همکاری شما ... _____________________________________ https://eitaa.com/rahavard_noor