👓 پاسخ آیتالله فیاضی به سوال چگونه طلبه شدید؟!!
🔹 بنده طلبگی را نمیشناختم. من یک شاگرد بنا بودم؛ به دلیل اینکه پدرم بنّا بود و مرا سر کار میبرد. بعدازظهر یکی از روزهای اواخر تابستان که پدر ما در منزل #امام_جماعت محل سفیدکاری میکرد و من هم کمک میکردم!
آقای قاضیزاده که امام جماعت و صاحب منزل بود، وقتی چای برای ما آورده بود- چون خودشان در آن طرف منزل ساکن بودند و ما طرف دیگر را سفید میکردیم- بسیار انسان خوشمشربی بود و بعد هم فهمیدیم آدم تحصیلکرده و زحمتکشی بوده که مورد توجه مراجع و آقای بروجردی و دیگران قرار داشت.
🔹 نمیدانم چطور شد که بدون مقدمه به پدر ما گفت فرزند شما کوچکبود، میگفتید بزرگ که شد میخواهم بگذارم طلبه شود، اکنون هم نظرت همین است؟ پدر ما هم گفت: بله، جد ما روحانی بوده و خود من هم به روحانیت علاقهمند هستم.
آن آقا هم این حرف را خیلی جدی تلقی کرد و به پدر ما گفت: پس شما اجازه دهید ایشان صبح بیاید اینجا من پانزده روزی به ایشان درس بدهم، ببینم استعداد درس خواندن دارد یا نه. اگر دارد، درس بخواند و اگر ندارد، به همین بنایی بپردازد
📕 کتاب هم نمیخواهد برایش بخری، اگر بعد از پانزده روز معلوم شد که به درد طلبگی میخورد، آن وقت برایش بخر؛ ایشان یک جامعالمقدمات داشتند که آن را به من دادند و پس از نماز صبح درس شروع شد. این آغاز طلبگی من بود، مقدمات را به من درس دادند، سپس گفتند تو باید بروی نزد استادان حوزه درس بخوانی و حیف است که من وقت تو را بگیرم!
بعد هم خود ایشان به فیضیه آمد و یک هممباحثهای برای من پیدا کرد و گفت صرف میر را مباحثه کن!
✍جذب با یک پیشنهاد