eitaa logo
🇮🇷 خبر رهبری 🇮🇷
637 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
5.5هزار ویدیو
64 فایل
▫️بسم الله الرحمن الرحیم▫️ 🔥اخبار:سیاسی،نظامی،فرهنگی،اقتصادی ایران و جهان 🌸تصاویر و فیلم‌های زیبا از رهبر عزیزمان ✍اخبار بیانات و جلسات مهم رهبری . . . ارتباط با مدیر کانال(نظرات و پیشنهادات) @Sarbazetam ادمین پست‌ها @A3626z
مشاهده در ایتا
دانلود
3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشنهاد میکنم قبل از شروع ختم قرآن روزانه در ماه مبارک رمضان حتما حتما این کلیپ زیبا را دانلود کنید و تا آخر ببینید التماس دعا...
🍁 ✍یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم. لذا در یک حدیث دیگری پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است 📙نمونه معارف اسلامی، ص ۴۱۹ 📗جامع احادیث شیعه، ج ۸ ✾🍃🌼🍃✾ ─ ❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-استمآع4_6003647260787739444.mp3
زمان: حجم: 22.66M
حالا که به تو دل دادم حسین❤️ از محضر تو جز تو نمیخوام✋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد معتز آقائی4_5859499662888665244.mp3
زمان: حجم: 4.04M
﷽ 🔺 (تندخوانی) قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایی زمان :32 دقیقه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 داستان پند آموز ✍روزی مردی با مشاهده آگهی شرکت مایکروسافت برای استخدام یک سرایداربه آنجا رفت. در راه به امیدیافتن یک شغل خوب کمی خرید کرد.در اتاق مدیر همه چیز داشت به خوبی پیش میرفت تا اینکه مدیر گفت: اکنون ایمیلتان را بدهید تا ضوابط کاریتان رابرایتان ارسال کن. مرد گفت: من ایمیل ندارم.مدیر گفت: شما میخواهید در شرکت مایکروسافت کار کنید ولی ایمیل ندارید.متاسفم من برای شما کاری ندارم. مرد ناراحت از شرکت بیرون آمد وچیزهایی که خریده بود را در همان حوالی به عابران فروخت و سودی هم عایدش شد. از فردای آن روز مرد از حوالی خانه خودخرید میکرد و در بالای شهرمیفروخت و با سود حاصل خریدهای بعدی اش را بیشتر کرد. تا جایی که کارش گرفت. مغازه زد و کم کم واردتجارت های بزرگ و صادرات شد. یک روز که با مدیر یک شرکت بزرگ درحال بستن قرداد به صورت تلفنی بود،مدیر آن شرکت گفت: ایمیلتان رابدهید تا مدارک را برایتان ارسال کنم.مرد گفت: ایمیل ندارم. مدیر آن شرکت گفت: شما با این همه توان تجاری اگر ایمیل داشتین دیگه چی میشدین. مرد گفت: احتمالآ سرایدارشرکت مایکروسافت بودم.! 💥گاهی نداشته های ما به نفع ماست