eitaa logo
خط رهبری
3.6هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
2.9هزار ویدیو
131 فایل
🔰«خط رهبری»: صفحه ویژه تولیدات مربوط به رهبر انقلاب در خبرگزاری #فارس ✔️ تبیینِ شخصیت، مواضع، مطالبات و نظام فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | سروده میلاد عرفان‌پور در استقبال از غزل رهبر انقلاب که بیتی از آن را در آستانۀ عملیات تنبیهی علیه رژیم صهیونیستی خواندند 🔸ما را مباد، از دل طوفان گریختن ننگ است از میانۀ میدان گریختن 🔸از خط خون بخوان که نبوده‌ست رسم ما از پاسخ ندای ، گریختن 🔸جانا تو جان بخواه! که معنای زندگی‌ست دل را بهانه‌کردن و از «جان» گریختن 🔸اسفند روی آتش عشقیم و روشن است از این بلا نمی‌شود آسان گریختن 🔸کم‌سو شدیم در قفس شهرها، خوشا همچون ستارگان به بیابان گریختن 🔸یا‌ایهالعزیز! گوارای جان ماست محض رضای دوست به زندان گریختن 🔸با اشک شوق، می‌گذریم از میان نیل فرعون مانده است و هراسان گریختن 🔸ما در امان «انّ معی ربّیِ»‌ توایم از فتنه‌ها خوش است به‌ گریختن @rahbari_plus
🔰 | درخشان‌ترین ستاره فرهنگ فارسی 📝 بدون شک، درخشانترین ستاره‌ی است - فارسی، - در طول این چندین قرن تا امروز نداریم هیچ شاعری را که به قدر حافظ، در اعماق و زوایای جامعه‌ی ما و ذهن و دل ملت ما نفوذ کرده باشد و حضور داشته باشد. ۱۳۶۷/۰۸/۲۸ @rahbari_plus
🔰 | استقبال شاعرانه از تازه‌ترین غزل رهبر معظم انقلاب 🔸 شامگاه جمعه ۹ آذرماه نشست ادبی «همنشین عشق» در استقبال از جدیدترین انتشار یافته حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با حضور جمعی از اهالی و ادب کشورهای ایران، افغانستان، هندوستان، و پاکستان به همت گروه بین المللی هندیران برگزار شد. 📝 رهبر انقلاب در تازه‌ترین غزل منتشر شده‌شان سروده‌اند: گامی به راه و گامی در انتظار دارم سرگشته روزگاری پَرگاروار دارم دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی سیلم که هستی خود از کوهسار دارم سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم 🔹 در «همنشین عشق» که در پیام‌رسان اجتماعی بله برگزار شد، شاعرانی چون علیرضا قزوه، امیر عاملی، غلامرضا کافی، کمیل کاشانی، رسول شریفی، سید مسعود علوی تبار، محمد علی یوسفی، محمد مهدی عبداللهی، سید حکیم بینش، ناصر دوستی، علی مزمل لاهوری، عمادالدین ربانی، نغمه مستشار نظامی، سیده بلقیس فاطمه حسینی، سیده کبری حسینی بلخی، میترا ملک محمدی، فاطمه ناظری، آمنه آل اسحاق، نیره جهانشاهی، زهره یوسفی، معصومه توکلی، صبا فیروزی، و سارا عبداللهی حضور داشتند. 🔸 شاعران حوزه ایران فرهنگی با اشعاری به استقبال این غزل رهبر فرزانه انقلاب رفتند. @rahbari_plus
خط رهبری
🔰 #خبر | استقبال شاعرانه از تازه‌ترین غزل رهبر معظم انقلاب 🔸 شامگاه جمعه ۹ آذرماه نشست ادبی «همنشین
🔰 | استقبال شاعرانه از تازه‌ترین غزل رهبر معظم انقلاب - ۱ 🔸 شاعران حوزه ایران فرهنگی با اشعاری به استقبال این غزل رهبر فرزانه انقلاب رفتند. 📝 شاعر: علیرضا قزوه بی برگ و بارم اما شوق بهار دارم لبریز آرزویم با غم چه کار دارم اصل و اصالت من از ملک لامکان است گمنام عشقم اما ایل و تبار دارم هم درد های بسیار از زندگی چشیدم هم شکوه های بی حد از روزگار دارم هر کس رسید ما را با تیر عافیت زد چون آهوان زخمی حالی نزار دارم آوازخوان دردم در کوچه های غربت دستی به موی دلدار، دستی به تار دارم تیر سه شعبه دارد دنیا اگر غمی نیست من هم به دست تیغی چون ذوالفقار دارم حتی ندید دنیا یگ چشم سیر ما را با مرگ امشب اما قول و قرار دارم @rahbari_plus
🔰 | استقبال شاعرانه از تازه‌ترین غزل رهبر معظم انقلاب - ۲ 🔸 شاعران حوزه ایران فرهنگی با اشعاری به استقبال این غزل رهبر فرزانه انقلاب رفتند. 📝 شاعر: نغمه مستشارنظامی ای مهر جانفروزت از هر نگار خوشتر سروی و سایه سارت از صد بهار خوشتر پروانه را مبادا، دور از چراغ منزل عشاق را نباشد، زین روزگار خوشتر مرغان صبحدم را، در آستان عنقا از خویش محو گشتن آیینه وار خوشتر پلکی بزن که شعری از شمع جان بجوشد بیت الغزل شنیدن زان شهریار خوشتر در سرد و گرم دوران، دلبسته امینیم موجیم و رودها را دل، بی قرار خوشتر صبر و امیدواریست، از دوست یادگاری "گامی به راه و گامی در انتظار" خوشتر ما راست در خراسان خورشید بی مثالی از شمس عالم آرا، آن زرنگار خوشتر @rahbari_plus
🔰 | استقبال شاعرانه از تازه‌ترین غزل رهبر معظم انقلاب - ۳ 🔸 شاعران حوزه ایران فرهنگی با اشعاری به استقبال این غزل رهبر فرزانه انقلاب رفتند. 📝 شاعر: احمد شهریار (پاکستان) تنها دو فصل، اما پرگاروار دارم روزی خزانِ خود را، روزی بهار دارم با درد زیستم من، نومید نیستم من از چشم، اشک و از دل، غم انتظار دارم من در مسیرِ عشقم، آری اسیرِ عشقم مجبورِ محض و کلی هم اختیار دارم در روزگارِ جبرم، در رهگذارِ صبرم تا درکنارِ ابرم یک غمگسار دارم خوب است دور بودن، صعب العبور بودن تسخیرِ من محال است تا کوهسار دارم تو مظهرِ یقینی، دانایی و امینی شادم از اینکه مثلِ تو شهریار دارم @rahbari_plus
🔰 | «تا غزل‌ نمی‌خواندم‌، نمی‌خوابیدم» * رونوشت از آثار سعدی علاقه آیت‌الله سیّدعلی خامنه‌ای ‌به شعر از همان کودکی شکل گرفت؛ وقتی که مادر برای او شعرهای حافظ می‌خواند. در دوران دبستان، وقتی معلم‌ها «گلستان» سعدی را درس می‌دادند، آن‌قدر شیفته‌ی این کتاب شده بود که خودش آن را به‌طور کامل رونویسی و بیشتر شعرهایش را حفظ کرد. پدرش، حاج سید جواد، هم دل‌بسته‌ی گلستان بود و همین علاقه در گسترش این فضا در خانواده تاثیر زیادی داشت. مدتی هم عادت کرده بود که هر شب، پیش از خواب، غزل‌های را بخواند؛ هم چشمش را با آن روشن می‌کرد، هم دلش را. به اشعار نظامی علاقه‌مند بود و زیاد آن‌ها را می‌خواند. اما بیش از همه، مثنوی معنوی مولوی بود که به‌طرز عمیقی روح و جانش را تحت تأثیر قرار داد و هیچ کتابی نتوانست جای آن را برایش بگیرد. * وقتی «نسیم» دست‌به‌قلم شد این علاقه در ایام طلبگی و بعد از درس خارج، ظهور و بروز بیشتری پیدا کرد. دیوان اشعار شعرا معمولاً جزو منابع مطالعاتی‌اش بود و حتی در این ایام خودش دست به کار شد: «زمانی که کلمه‌ها و ترکیب‌های موزون، مصرع و بیت شدند و به قلم او رسیدند، نام «» را برای سروده‌های خود برگزید. دلم قرار نمی‌گیرد از فغان بی تو سپندوار زکف داده‌ام عنان بی تو این بیت از نخستین سروده‌های اوست؛ ۱۳۳۶ ش یا ۱۳۳۵ش.» اما علاقه و اشتیاق سید‌علی ماجرایی جدی‌تر از این چند بیت داشت: او «علاوه بر تخلصِ نسیم، لقب «ضیاء الدین» را هم برای خودش انتخاب کرده بود. در پشت عکس خود، به یک دوست، در ۱۳۳۵ش چنین نوشت: «هو العزیز. این عکس ناقابل را به رفیق مکرم و برادر معظم جناب آقای سیدهادی خسروشاهی تقدیم می‌نمایم تا از خاطر عاطر محو نشوم. احقر، ضیاء‌الدین حسینی خامنه‌ای» دفترچه‌ای داشت که غزل‌های ناب و بیت‌های خاص و زیبا را در آن یادداشت می‌کرد. یک دفتر جداگانه هم برای نوشتن حدیث‌های موردعلاقه‌اش تهیه کرده بود. انس او با شعر موجب شد که شمار دفترچه‌هایش بالا برود. «» محل یادداشت شعرهای سیدعلی بود. غزل‌ها و تک‌بیت‌های مورد علاقه‌اش را از شاعران دور و نزدیک در آن می‌نوشت و زیرش تاریخ می‌گذاشت. این تاریخ‌ها تا ۱۳۶۳ نزدیک به‌هم هستند، اما از آن سال به بعد دور از هم‌اند. پشت جلد کتاب‌های درسی‌اش هم همیشه از بیت‌های شعر پُر بود؛ هر وقت از درس خسته می‌شد، آن‌ها را می‌خواند و انرژی می‌گرفت. بعضی از بیت‌ها را که خیلی دوست داشت، می‌داد خوش‌خط بنویسند و بعد آن را به دیوار اتاقش می‌زد تا همیشه جلوی چشمش باشد: «در مدرسه حجتیه قم دو بیت از شعرهای حافظ را زینت حجره‌اش کرد: صراحی می‌کشم پنهان و مردم دفتر انگارند عجب گر آتشی این زرق در دفتر نمی‌گیرد درین بازار اگر سودیست با درویش خرسند است خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی» این علاقه تا اندازه‌ای بود که اواسط‌ دوران‌ مشهد بدون حافظ، خواب به چشمانش نمی‌آمد: «اوقاتی‌ بود که‌ من‌ شب‌ها تا یک‌ غزل‌ دو غزل‌ از حافظ‌ نمی‌خواندم‌ نمی‌خوابیدم‌. تعجب‌ هم‌ می‌کنید؛ اما جز تعجب‌ چاره‌ای‌ نیست‌ تعجب‌ کنید. واقعیت‌ است‌ شب‌ها تا غزل‌ نمی‌خواندم‌ از حافظ،‌ نمی‌خوابیدم. یک‌ مدتی‌ به‌ سعدی‌ خیلی‌ علاقه‌مند شده‌ بودم‌ مرتب‌ اشعار سعدی‌ را می‌خواندم‌». * ادب کهن ایران‌زمین؛ سیراب از چشمه فرهنگ اسلامی علاقه رهبر انقلاب به جریان از طرفی و اعتقاد ایشان به تاثیرگذاری شعر در جریان‌های انقلاب باعث شد به این موضوع توجه زیادی داشته باشند. «چشمه فرهنگ اسلامی در جامعه انقلابی ما، امروز بیش از پیش در جوشش است و در عرصه شعر و فرهنگ و ادب کهنسال ایران نیز، هیچ نام‌آوری نیست که در روزگاری از عمر خود، از این چشمه فیاض ننوشیده و خود را از آن مستغنی و بی‌نیاز احساس نکرده باشد.» (۶) این عبارات بخشی از پیام حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به کنگره شعر، ادب و هنر در شیراز است. ۱۳۶۳/۰۲/۲۹ شاید این مقدمه در خصوص اهمیت شعر فارسی تا اندازه زیادی راه‌گشای شناخت منظومه ذهنی ایشان باشد. به تعبیر رهبر انقلاب شعر و هنر باید در راه تعمیق ارزش‌ها به کار برود و هنرمندان باید از ابزار خود شمشیری بسازند تا ناپاکی‌ها و ناخالصی‌ها را از بین ببرد. @rahbari_plus
🔸 | محو اسرائیل نظر به ساعتِ خود کَرد و نقشه در سر داشت تبر به دوشِ کسی از نوادگانِ خلیل چقدر مانده از این بیست و پنج ساله مگر! که محو گردد از عالم نشانِ اسرائیل @rahbari_plus
🔰 | سرودهٔ تازهٔ علی‌محمد مؤدب در وصف رهبر انقلاب: یار با صولتِ حیدر سوی خیبر آمد ای شغالان بگریزید! که حیدر آمد بنگر شور و جنونِ شبِ عاشورا را! یار در خیمه‌گَهِ سید و سرور آمد یا رب این سرو که گلزارِ وطن خرّم از اوست نگهش دار! کز او باغ معطر آمد گوییا عطرِ خمینی‌ست در آفاقِ جهان چشمِ یعقوبِ مرا یوسفِ دیگر آمد پیرِ ما دستِ ابالفضل نگهدارش باد! که جوانانه به دلداریِ لشکر آمد @rahbari_plus
🔰 | سروده قاسم صرافان: از بزرگی، از شرف، از غیرت، از ایمان بخوان از شکوه مردمی با عشقِ بی‌پایان بخوان گوش کن! هر ذره از این خاک، می‌گوید: حسین حاج محمود کریمی! امشب «ای ایران بخوان» @rahbari_plus
🔰 | سروده سمانه خلف‌زاده: 📝 تقدیم به لحظات باشکوه حضور ولی امر مسلمین جهان در عزاداری شب عاشورای ۱۴۰۴ شهامت را، صلابت را، مروّت را، رشادت را به هر چشمی، به هر سویی، نشان دادی شجاعت را هراسی نیست در قلبت از آن تهدید پوشالی شبیه جَدّ خود هستی...بنازم این شباهت را سرآغازی، سرانجامی، تو جانبازی، سرافرازی که می‌سوزی و می‌سازی را تمام عمر مانند شهیدان زندگی کردی و معنا کرده‌ای گل واژه‌ی سرخ شهادت را تو، هم‌پیمان عاشورا، ندا دادی به این دنیا که سر را می‌دهیم امّا، محال است اینکه ذلت را... منم سرباز جان بر کف، منم آماده‌ای در صف اطاعت می‌کنم با خون خود امر را علم بر دوش داری تا ظهور مهدی موعود به پایان می‌رسانی ای علمدار! این رسالت را @rahbari_plus
🔰 | جوهر شاهنامه تا گرم است، از تو باید نوشت، ایران‌مرد! ✍️ میلاد عرفان‌پور 📝 شعر تازه‌ای برای پرچمدار بزرگ ایران و اسلام، رهبر عزیزتر از جانم که خوش‌ ندارد از او بگوییم اما امروز مکلفیم به گفتن از او، اگرچه سخت دشوار است: خوش نداری ولی چه باید کرد باید این عشق را ترانه کنم دل خود را -اگرچه ناقابل- نذر این شعر عاشقانه کنم شعر در وصف تو کم آورده‌ست بی‌ثمر در خیال می‌پیچم عددی نیستم مقابل تو که همان هیچ و کمتر از هیچم ماجرای تو چون غزل، جاری‌ست بر لب هر نسیمِ خوش‌نفسی ای دماوند ما که این‌همه سال زخم‌های تو را ندیده کسی سر به زانوی تو گذاشت وطن ای تو همراه شادی و غم ما رنگِ یکرنگی تو را دارد سبز و سرخ و سپید پرچم ما از رفیقان و همقطارانت یکی از دیگری شهیدترند شک ندارم به پیشگاه حسین دوستان تو روسپیدترند از علمدار کربلا گفتی زخم خوردی، زمین نیفتادی با اشارات دست مجروحت قبله و قله را نشان دادی راه‌گم‌کردگان این وادی با نگاه تو چون زهیر شدند عاشقان تو هرکجا رفتند عاقبت، عاقبت‌بخیر شدند هیچ اسطوره‌ای چنانکه تویی نیست پیروز در هزار نبرد جوهر شاهنامه تا گرم است از تو باید نوشت، ایران‌مرد! در کلام تو حجتی‌ست بلیغ که جهان را گواه خواهد شد تا که ایمان تو جلودار است هرچه بن‌بست، راه خواهد شد خوب دل برده‌ای ز دشمن و دوست چون تو دلبر ندیده‌ایم هنوز ای به قربان تو که از چشمت مردمی‌تر ندیده‌ایم هنوز اشک‌هایت چکیده‌ای از عشق خنده‌هایت تبسم صبح‌اند جان ما را دوباره روشن کن کلماتت ترنم صبح‌اند اجتهاد تو در مسیر جهاد بین عشاق تو زبانزد شد در تمام مراجع تقلید روح خلاق تو زبانزد شد نه چنان زاهدان دخمه‌نشین نه چنان بی‌نمازدرویشان جمع عرفان و زهد و فلسفه‌ای ضرب در عشق و حکمت و ایمان ناگهان‌ها هنوز بسیارند ولی آرامشت الی‌الابد است از مِه‌آلود روزگار چه باک؟ که نگاه تو راه را بلد است بارها پیک وصل را دیدی عاشقانه سراغت آمد و رفت از «شهادت» بگو که باری هم بوسه بر دست راستت زد و رفت می‌روی گرم و خیل مدعیان همه درمانده‌اند نیمه‌ی راه گرچه هشتاد و چندساله‌ شدی از جوانان، جوان‌تری ای ماه به نگاهی گرفته دنیا را لشکر سبز مهربانی تو تا قیامت شهید خواهد داد نفس صاحب‌الزمانی تو من و مدح تو ای رها از خویش! تو و رنجیدن و برآشفتن خوش نداری، ولی چقدر خوش است از تو ای نازنین سخن گفتن @rahbari_plus