eitaa logo
🔸️راهبری فرهنگ🔸️
2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2هزار ویدیو
270 فایل
برای آشنایی بیشتر با ما: @admin_khaneh1 برای اطلاع از کارگاه های برخط (آنلاین)و برون خط (آفلاین): @admin_khaneh2 برای دریافت نوبت مشاوره تلفنی و حضوری و نیز برگزاری کارگاه: @admin_khaneh3 ارتباط با مدیر کانال: @admin_khaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ 🖊 و قانون عواقب ناخواسته 🔺بسیاری می پرسند که کجای کار می لنگد که در این مملکت همه نیت خیر دارند و از توسعه و آبادانی مملکت سخن می گویند اما به آن چه می خواهیم و مطلوب می دانیم نمی رسیم؟ هم در دوران مشروطه، هم در دوران و هم در ، حکومت ها تلاش کرده اند تا ایده آل ها و آرزوهای خوب داشته و آن ها را تحقق بخشند. برخی از این آرزوها تحقق یافته اند و بسیاری از آن ها نیز شکست خورده و ناکام مانده اند. طبیعی است که ریشه این ناکامی ها گوناگون است. اما یکی از ریشه ها که کم تر به آن توجه شده است کم توجهی یا بی توجهی به «قانون عواقب ناخواسته» است. این قانون را رابرت مرتون مطرح و صورت بندی کرد. 🔺اندیشمندان از قرن هیجدهم تا امروز تلاش کرده اند که به حکمرانان نشان دهند که هر فعالیت، سیاست و خط مشی که پیش می گیرید باید به «عواقب ناخواسته» آن توجه کنید. معنی این سخن این است که داشتن نیت خیر، هدف های خوب، آرمان ها و ایده آل های عالی برای حکمرانی خوب کافی نیست، بلکه حکمرانی نیازمند در نظر گرفتن پیامدهای پنهان و پیچیده اجرای سیاست ها و برنامه هاست. بخش بزرگی از بحران های زیست محیطی، فقر فراگیر، بحران فرسایش سرمایه های اجتماعی و نارضایتی های سیاسی عمومی ریشه در همین سخن بدیهی دارد که عواقب ناخواسته سیاست ها و خط مشی ها و برنامه ها به شیوه درست و همه جانبه ای مطالعه و ملاحظه عملی و جدی نشده است. امور همیشه بر وفق مراد ما پیش نخواهد رفت و صرف این که گمان کنیم با گسترش آموزش عالی، توسعه علمی رخ می دهد، یا گمان کنیم با گسترش شهرها و شهرنشینی، جامعه به مدنیت و رفاه می رسد، یا با توسعه صنعت مونتاژ می توانیم به توسعه صنعتی برسیم، یا با گسترش مسجدسازی در شهرها شهروندان نمازخوان و مومن می شوند، یا با تبلیغات دینی و رسانه ای، مسائل و آسیب های اجتماعی کاسته یا ریشه کن می گردد، این ها همه ساده اندیشی است، زیرا هر کدام از این سیاست ها در عمل عواقب ناخواسته ای داشته است که اکنون آن ها را با چشم غیرمسلح هر فرد عادی و عامی آن ها را می بیند و می فهمد. می دانید کجای کار می لنگد؟ بسیار ساده است، حکمرانان ما عواقب ناخواسته این سیاست ها و خط مشی ها را در نظر نداشته و ندارند. 🔺رابرت مرتون مبدع «قانون پیامدهای ناخواسته» بود . مرتون در سال 1336 مقاله ای نوشت با عنوان «عواقب پیش بینی نشده فعالیت های اجتماعی» که بعدا این مقاله را در کتاب معروفش «تئوری اجتماعی و ساختار اجتماعی» هم چاپ کرد. در آن مقاله مرتون پنج منشا پیامدهای ناخواسته را توضیح داد شامل 1) «بی توجهی» 2) «خطا» 3) «منافع ضروری» که در واقع سازمان ها یا گروه ها تشخیص می دهند و تحت تاثیر آنها به پیامدها توجهی نمی کنند. 4) «ارزش های اساسی» و ایدئولوژی که تکیه می کند به آن ارزش ها و دیگر برایشان مهم نیست چه چیزی پیش می آید. 5) «پیش بینی های محکوم به شکست»، یعنی در واقع سازمان ها یا کشورها یا مردم تصوری دارند از کارهایشان که محکوم به شکست است. به اعتقاد مرتون گفت وظیفه علم اجتماعی و از جمله جامعه شناسی همین توضیح عواقب پیش بینی نشده فعالیت های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. البته این «قانون عواقب ناخواسته» حرف عجیب و غریبی نیست و بیان یکی از بدیهیات است. چیزی شبیه دو دو تا، چهارتاست. کار محققان اجتماعی و فرهنگی توضیح بدیهیات برای جامعه و حکمرانان است. شاید گمان کنیم که توضیح بدیهیات نیازمند تحقیق و تفکر نیست. حق با شماست. اما اگر «تاریخ بی خردی» نوشته خانم باربارا تاکمن را بخوانیم می بینیم که از «تروا تا ویتنام» امپراطورها و سلاطین و سیاستمداران در نتیجه بی توجهی به بدیهیات نمایش عجیبی از بی خردی را در تاریخ اجرا کرده اند. یکی از این بدیهیات توجه به «عواقب ناخواسته» کنش ها و فعالیت هاست. همه ما می دانیم که عمل به بدیهی، امر بدیهی نیست. امور انسانی و به ویژه امور جمعی و اجتماعی، پیچیده و فراپیچیده هستند. غرایز، منافع، جهل و عواطف دست در دست هم می دهند و گاهی یا شاید اغلب اوقات ما را از عمل و توجه به بدیهی ترین بدیهیات باز می دارند. کار علم این است که بدیهیات را به ما نشان دهند و دائم آن ها را یادآوری کنند. 🔺محققان علوم انسانی و اجتماعی در هر رشته ای که هستند از اقتصاد گرفته تا جامعه شناسی، انسان شناسی یا هر رشته دیگر، اگر بخواهند از راه دانش در خدمت جامعه باشند شاید مهم ترین کاری که می توانند بکنند توضیح عواقب پیش بینی نشده سیاست ها و فعالیت ها است. شاید تکراری ترین سخنی که در قرن اخیر در زمینه دگرگونی های بزرگ شنیده ایم این باشد که «چی فکر می کردیم، چی شد». این سخن بیان دیگری از نادیده گرفتن «قانون عواقب ناخواسته» است. کانال"راهبری فرهنگ" 🆔 @rahbariefarhang