eitaa logo
حجاب
180 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
56 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 نامه سردار سلیمانی به محمد الضیف فرمانده عملیات طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۴ با حمله موشکی به منزل محمد ضیف، همسر و دختر او را شهید کردند. 🔸سردار سلیمانی پس از آن حمله، در نامه‌ای به فرمانده گردان‌های قسام، او را فردی مقاوم و شجاع معرفی کرد و شهید زنده خواند و افزود: همگی مطمئن باشید ایران با وجود فشار‌ها و محکم شدن محاصره، فلسطین را تنها نخواهد گذاشت. پیروزی نزدیک است و با لطف پروردگار، صدای زنگ مرگ صهیونیست‌های تجاوزگر به صدا درآمده است. 🔸بخشی از سخنان امروز محمد ضیف فرمانده عملیات طوفان الاقصی: زنان معتکف در مسجد الاقصی را مورد حمله قرار دادند و حرمت این مسجد را زیر پا گذاشتند در حالی که قبلا به آن‌ها هشدار داده بودیم. دشمن اشغالگر به مسجد الاقصی دست درازی کرده و به معراجگاه پیامبر اسلام (ص) هتاکی کرد. صدها فلسطینی امسال در نتیجه جنایات اشغالگران صهیونیست شهید و مجروح شدند. دشمن پیشنهاد ما برای مبادله انسان دوستانه اسرا را نپذیرفت و هر روز جنایات آن در کرانه باختری ادامه دارد. از امروز به بعد، همکاری امنیتی (تشکیلات خودگردان) با دشمن صهیونیستی پایان می‌یابد. از ساکنان قدس می‌خواهیم علیه دشمن اشغالگر به پا خیزند. زمان پایان اشغالگری فرا رسیده است.
🤲 دعاکننده برای فرج محبوب‌ترین افراد نزد خداوند سبحان دعاکننده برای تعجیل در فرج و ظهور مولایمان صاحب الزمان علیه السلام محبوب ترین افراد نزد خدای تعالی است. زیرا که او به عموم مؤمنین نفع رسانیده، و نیز شادمانی و سرور را بر ائمه اطهار و خاندان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وارد ساخته است. 📚 مکیال المکارم ج اول ص ۴۸۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نماهنگ | «وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه» ✏️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: اسرائیل نه یک کشور، که یک پادگان تروریستی علیه ملّت فلسطین و دیگر ملّتهای مسلمان است. 📢 من قاطعانه میگویم: حرکت نزولی و رو به زوالِ رژیم دشمن صهیونیستی آغاز شده و وقفه نخواهد داشت. 👈 تحرّکوا باسم الله إلى الأمام و اعلموا أنّه «وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه» 🏷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت امام صادق سلام الله علیه فرمودند: مؤمن از چند چیز پس از مرگش بهره می‌برد: فرزند نیکوکاری که برایش آمرزش طلبد، قرآنی برجای گذارد(به چاپ و نشر برساند) که مورد استفاده قرار گیرد، چاه آبی حفر کند، نهالی بکارد، آبی جاری سازد (که مردم از آن بهره گیرند) یا روش نیکویی پایه گذاری کند که پس از او از آن پیروی شود. نکته:هر عمل سودمند و ماندنی از کسی صادر شود تا آن اثر موجود است ثواب آن به صاحب عمل می رسد، هر چند آن شخص مرده باشد. الأمالی شیخ صدوق ص۱۶۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.1⃣ قسمت سوم مدرسه در خلوتی حزن انگیز فرو رفته بود. علما و طلبه ها همگی برای انجام فرایض شب سیزدهم ماه رجب به حرم امیرالمؤمنین علی (ع) رفته بودند . حجره ها همه خالی بودند و حتی از مسجد هم صدایی شنیده نمی شد. تنها میرزا جواد به بهانه ی بیماری در مدرسه مانده بود. شوری عجیب و عمیق به ماندنش وا می داشت. نشانه های بیماری چنان در چهره اش آشکار بود که کسی به رفتنش اصرار نکرد در این پریده، خطوط یک هفته چشمهایش گود رفته رنگش چهره اش عمیق تر شده و حسابی لاغر شده بود. دیگر نه روزها حال خود را داشت و نه شبها !! رفتارش به کلی تغییر کرده بود. غذای درست و حسابی نمی خورد حرف نمیزد و خوب نمی خوابید. دانسته بود عشق به سراغش آمده است . این عشق بود که هر لحظه صدایش میزد و او را در میان نجوای تلاوت قرآن و درس گفتن استادان و هیاهوی دوستان به خود وا می داشت. در این اوقات آرزومندانه به نقطه ای نامعلوم خیره و در افکار خود غرق میشد آن شب وقتی همه ی دوستان و استادان ، دسته جمعی به حرم میرفتند او در اتاق تاریک ایستاده بود و به انتظار لحظه های تنهایی ثانیه ها را می شمرد .
.2⃣ و حالا او مانده بود و یک مدرسه سکوت و تنهایی هر چند در آن لحظات سکوت و تنهایی برایش واژه هایی نامفهوم بودند دلش را غوغا و هیاهو پر کرده بود. مدام صدای منادی را میشنید که صدایش می زد. با شنیدن صدایش به خود می لرزید و با ناباوری گوش تیز می کرد. لحظه ی دیدار نزدیک بود میرزا دیگر در پوست خود نمی گنجید عریان کنار حوض ایستاد و با حظ به زلالی آب نگاه کرد. دلش میخواست کودکانه در حوض بپرد و تمام تنش را یکباره در آب فرو ببرد اما ادب اجازه اش نمی داد. جام مسینی را که در دست داشت، در آب فرو برد، لبریز که شد بیرونش آورد و زیر لب نام خدا را گفت و آب را بر سر خود ریخت. این غسل عشق بود. باید برای دیدار بدنش را پاک پاک میکرد جامی دیگر پر کرد و بر بدن ریخت نسیمی وزید و خنکایی لذت بخش را به او چشاند خلوت دیدار در فضای پر از سکوت مدرسه چه دلنشین مینمود غسلش که تمام شد، لنگ چهارخانه اش را به خود پیچید و به طرف حجره اش رفت. در را باز کرد. .