eitaa logo
حجاب
180 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
56 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 از دستش خیلی ناراحت بودم. منتظر نشسته بودم تا برگردد. کلی حرف آماده کرده بودم، اما وقتی دیدمش زبانم بند آمد. آمد و کنارم نشست و گفت: «میدونم ناراحتی. بودم. زیارت عاشورا خوندم و در سجده ی آخرش، از خدا خواستم بخاطر اینکه با خانمم بد حرف زدم منو @rahe_basirat
تشویق نمازگزاران 🍓 حضرت على علیه السلام مى‏ فرمایند: «ازْجُرِ الْمُسِي‏ءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ‏» ؛ بدکار را با پاداش دادن به نیکو کار زجر بده (و تتنبه کن). 🍓 در تشویق نیکوکار دو اثر نهفته است؛ یکى اینکه: نیکوکار به کار خود جدى و دلگرم مى ‏شود، دیگر اینکه: بدکار به فکر اصلاح خود مى ‏افتد. 🍓 البته، لازم نیست که تشویق همیشه جنبه مادى داشته باشد. بوسیدن دست کارگر و تجلیل از بزرگان، ساده ترین راه تشویق است. 🍋 وقتى در افراد با فضیلت در قرار گیرند، این خود یک تشویق‏ عملى است. روایاتى که مى ‏فرماید: «نگاه به عالم یا بودن در خانه عالم، ثواب دارد.» تشویقى عملى از علم و عالم است. 🍋 در پایان جنگ احد فرمود: «من به شهیدى که بیشتر حفظ کرده است، زودتر نماز مى‏ خوانم.» 🍋 ‏ علیه السلام در جلو چشم مردم چنان از هشام تجلیل مى‏ کرد که همه را به تعجب بر مى‏ انگیخت. از سوى دیگر در قرآن مى‏ خوانیم: به جنازه منافقان نماز نخوانید! بر سر قبرشان نروید! گواهى آنان را نپذیرید و .... 👌 [بوسیدن فرزند بعد از اقامه نماز ، دعای مورد علاقه او مثل قبولی در امتحان با صدایی که بشنود ، تعریف از این نماز او نزد دیگران و خریدن کادو و... نمونه هایی از تشویق نمازی است] 🍃🌸@rahe_basirat🌸🍃
﷽ 🌷🌸 عبادت با نشاط و رغبت 🌸🌷 🔸 عبادت با نشاط و رغبت، روح انسان فوق العاده لطيف است و زود عكس العمل نشان مى‏ دهد. اگر انسان در یک كارى بر روح خودش فشار بياورد - تا چه رسد به روح ديگران- روح فرار می کند. 🔸 مثلًا پیامبر اكرم فرمودند: «يا جابِرُ انَّ هذَا الدّينَ لَمَتينٌ فَأوْغِلْ فيهِ بِرِفْقٍ » 📚 كافى ؛ ج ۲ ؛ ص ۸۶ و ۸۷. عبادت را آن قدر انجام دهيد كه روحتان نشاط دارد و آن را با ميل و رغبت انجام مى‏ دهيد. 🔹 وقتی دیدید و نافله سخت و سنگين است يعنى به زور داريد بر خودتان تحميل مى‏ كنيد. فرمود: ديگر اينجا كافى است. 🔹 تحميل سبب می شود روحت كم كم از عبادت گريزان شود. هميشه كوشش كن در عبادت با نشاط و خاطره خوش همراه باشد. آن آدم هايى كه خيال مى‏ كنند با سخت گيرى بر خود و دیگران زودتر به مقصد مى ‏رسند اشتباه مى‏ كنند، اصلًا به مقصد نمى‏ رسند. 🌳 علیه السلام فرمود: مردى مسلمان ، همسايه ‏اى داشت مسيحى. با او رفت و آمد ‏كرد تا كم كم تمايل به اسلام پيدا كرد و به دست او مسلمان شد. مسیحی تازه مسلمان، دید قبل از طلوع صبح همسایه اش درِ خانه ‏اش را مى ‏زند تا او را برای عبادت به ببرد. 🌳 بيچاره بلند شد گرفت و به مسجد رفت. [پس از خواندن نمازهاى نافله‏] گفت: تمام شد؟ گفت: نه، نماز صبحى هم هست. را هم خواند. 🌴 تمام شد؟ نه، بگذار نافله بخوانيم، مستحب است. آنقدر نافله بخوانيم كه بين الطلوعين بيدار باشيم. آفتاب طلوع كرد. گفت: یک مقدار بعد از آفتاب هم [عبادت كنيم‏]. 🌴 ظهر هم او را براى نماز نگه داشت و تا عصر نيز نگاه داشت و بعد گفت: تو كه غذا نخورده ‏اى، نيت روزه هم بكن، 🍀 و خلاصه او را تا دو ساعت از شب گذشته رها نكرد. فردا صبح كه رفت درِ خانه ‏اش را زد، گفت: كيستى؟ گفت: برادر مسلمانت. براى چه آمده ‏اى؟ آمده‏ ام برويم براى عبادت. 🍀 گفت: اين دين براى آدمهاى بيكار خوب است، ما استعفا داديم، رفتيم به دين اول. بعد امام صادق فرمود كه اين‏طور نباشيد. اين شخص انسانى را مسلمان كرد و بعد به دست خودش مرتد و كافر كرد. 📚 مجموعه‏ آثار استاد مطهرى ، ج‏ ۱۶
نقل داستان‌های شیرین در مورد 🍀کودکان به داستان علاقه مند هستند و دوست دارند تا بزرگ تر ها برایشان قصّه بگویند؛ از این رو می توانیم از علاقه آن ها استفاده کنیم. 🍀 با نقل داستان های شیرین، از نماز و نمازگزاران، برای نماز خواندن آنها انگیزه کافی ایجاد کنیم. 🍀 البته بهتر است نقش اول کودک باشد و لفظ نماز دائماً تکرار نشود و در حد امکان به طور غیر مستقیم ذکر شود. مثلا مجتبی علیه السلام وقتی هفت ساله بود می رفت وقتی برمی گشت سخنرانی های پیامبر را برای مادرش تکرار می کرد. (سفینة البحار ، ج ۱ ، ص ۲۵۴)
🔴داستان عبرت آموز در مورد فواید ! ✅آیت الله فهرى نقل مى کنند که جناب رجبعلی خیّاط به ایشان فرمودند : روزى براى انجام کارى روانه بازار شدم اندیشه مکروهى در مغزم گذشت ، ولى بلافاصله استغفار کردم. ✅در ادامه راه شترهایى که از بیرون هیزم مى آوردند ، قطار وار از کنارم گذشتند ، ناگاه یکى از شترها سنگى به سوى من انداخت که اگر خود را کنار نکشیده بودم آسیب مى دیدم. 🌑به رفتم و این پرسش در ذهن من بود که این رویداد از چه امرى سرچشمه مى گیرد و با اضطراب عرض کردم خدایا این چه بود ؟ 🔹در عالم معنا به من گفتند : این نتیجه ی آن فکرت بود که کردى. گفتم : گناهى که انجام ندادم! گفتند که : آن سنگ هم که به تو نخورد ..! 🍀🔆🔆🔆🌺🔆🔆🔆🍀
🛑سه دقیقه تا قیامت! (قسمت اول) 🍀کتاب داستان زندگی یک مدافع و جانباز حرم هست که طی یک عمل جراحی که داشته به مدت سه دقیقه از دنیا می رود و سپس با شوک ایجاد شده در اتاق عمل دوباره به زندگی برمی گردد. 🔴اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی خیلی سخت است... 🔆در ادامه بقیه ماجرا را از زبان خود این جانباز عزیز می خوانیم: 💠پسری بودم که در مسجد و پای منبر منبرها بزرگ شده بودم. 🍃در خانواده‌ای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم. ♻️سال‌های آخر دفاع مقدس شب و روز ما حضور در مسجد بود. 💠 با اصرار و التماس و دعا و ناله به جبهه اعزام شدم. من در یکی از شهرهای کوچک اصفهان زندگی می کردم. دوران جبهه خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند.. 🌷اما دست از تلاش و انجام معنویات بر نمی داشتم و می‌دانستم که قبل از جهاد اصغر در جهاد اکبر موفق بودند ♦️ به همین خاطر در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم ...وقتی به می‌رفتم سرم پایین بود که نگاهم با برخورد نداشته باشد. 💠یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم... در همان حال و هوای ۱۷ سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیای زشتی‌ها و گناهان نشوم و به حضرت التماس میکردم که جان مرا زودتر بگیرد...! ادامه دارد... 🍃🌸🍃
هدایت شده از  حجاب
🛑سه دقیقه تا قیامت! (قسمت اول) 🍀کتاب داستان زندگی یک مدافع و جانباز حرم هست که طی یک عمل جراحی که داشته به مدت سه دقیقه از دنیا می رود و سپس با شوک ایجاد شده در اتاق عمل دوباره به زندگی برمی گردد. 🔴اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی خیلی سخت است... 🔆در ادامه بقیه ماجرا را از زبان خود این جانباز عزیز می خوانیم: 💠پسری بودم که در مسجد و پای منبر منبرها بزرگ شده بودم. 🍃در خانواده‌ای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم. ♻️سال‌های آخر دفاع مقدس شب و روز ما حضور در مسجد بود. 💠 با اصرار و التماس و دعا و ناله به جبهه اعزام شدم. من در یکی از شهرهای کوچک اصفهان زندگی می کردم. دوران جبهه خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند.. 🌷اما دست از تلاش و انجام معنویات بر نمی داشتم و می‌دانستم که قبل از جهاد اصغر در جهاد اکبر موفق بودند ♦️ به همین خاطر در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم ...وقتی به می‌رفتم سرم پایین بود که نگاهم با برخورد نداشته باشد. 💠یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم... در همان حال و هوای ۱۷ سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیای زشتی‌ها و گناهان نشوم و به حضرت التماس میکردم که جان مرا زودتر بگیرد...! ادامه دارد... 🍃🌸🍃
🛑سه دقیقه تا قیامت! (قسمت اول) 🍀کتاب داستان زندگی یک مدافع و جانباز حرم هست که طی یک عمل جراحی که داشته به مدت سه دقیقه از دنیا می رود و سپس با شوک ایجاد شده در اتاق عمل دوباره به زندگی برمی گردد. 🔴اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی خیلی سخت است... 🔆در ادامه بقیه ماجرا را از زبان خود این جانباز عزیز می خوانیم: 💠پسری بودم که در مسجد و پای منبر منبرها بزرگ شده بودم. 🍃در خانواده‌ای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم. ♻️سال‌های آخر دفاع مقدس شب و روز ما حضور در مسجد بود. 💠 با اصرار و التماس و دعا و ناله به جبهه اعزام شدم. من در یکی از شهرهای کوچک اصفهان زندگی می کردم. دوران جبهه خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند.. 🌷اما دست از تلاش و انجام معنویات بر نمی داشتم و می‌دانستم که قبل از جهاد اصغر در جهاد اکبر موفق بودند ♦️ به همین خاطر در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم ...وقتی به می‌رفتم سرم پایین بود که نگاهم با برخورد نداشته باشد. 💠یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم... در همان حال و هوای ۱۷ سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیای زشتی‌ها و گناهان نشوم و به حضرت التماس میکردم که جان مرا زودتر بگیرد...! ادامه دارد... 🍃🌸🍃
🔴 💠 از دستش خیلی ناراحت بودم. منتظر نشسته بودم تا برگردد. کلی حرف آماده کرده بودم، اما وقتی دیدمش زبانم بند آمد. آمد و کنارم نشست و گفت: «میدونم ناراحتی. بودم. زیارت عاشورا خوندم و در سجده‌ی آخرش، از خدا خواستم بخاطر اینکه با خانمم بد حرف زدم منو 📙فرهنگ‌نامه‌شهدای‌سمنان،ج۸،ص۱۰۶
امام حسن مجتبی (ع ) : مَنْ أدامَ الاْخْتِلافَ إلَی الْمَسْجِدِ أصابَ إحْدی ثَمانٍ:آیَةً مُحْکَمَةً، أَخاً مُسْتَفادا، وَ عِلْما مُسْتَطْرَفا، وَ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً، وَ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَی الْهُدی، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدی، وَ تَرْکَ الذُّنُوبِ حَیاءً اَوْ خَشْیَةً. ( تحف العقول ص235 ) هرکس به رفت ‌و آمد کند یکی از هشت منفعت نصیبش شود: ۱- کسب دلایل و آیات محکم ۲- دوست و برادری سودمند ۳- دانش و اطلاعاتی جامع ۴- رحمت و محبّت عمومی ۵و۶- سخن و مطلبی که راه نماید بسوی هدایت یا برگرداند از هلاکت ۷و۸- توفیق ترک گناه به جهت شرم از مردم یا به جهت ترس خدا