فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سعید جلیلی : برخی به پیامبر(ص) پیشنهاد میدادند اگر از فلان موضع عقب نشینی کنید، ما نیز با شما دوست میشویم. نمیشود به هر قیمتی طرفدار جمع کرد. مبنای دوستی، حبل الله است.
❤️✌️اعلام دو جهاد واجب
از سوی امام خامنهای حفظهالله
در جلسه دیدار پیشکسوتان #دفاع_مقدس
✌️ ۱_ جهاد فیسبیلالله آزادسازی #فلسطین بر همگان واجب است..
❌ ۲_ ممانعت از اینکه پرچم فرهنگی و فکری کشور ایران به دست نفوذیان و خائنان داخلی بیفتد..
#هفته_دفاع_مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆امام جمعه بغداد:
‼️افرادی از شیعیان در #لبنان هستند که حاضرند یک چشم خود را برای پیوند اهدا کنند؛ باورکردنی نیست!
♦️من با این سنوسال و دیدن جنگهای بسیار بهخداوند سوگند همان چیزی را که اکنون میبینم ندیدهام..
قسم شرعی به خداوند یاد کردم همان چیزی که از عظمت شیعیان آل محمدﷺ دیدهام را ندیدهام..
..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆خشم مردم آمریکا از نتانیاهو و شکستن تلویزیون هنگام پخش تصویر او😱
در جنگ #غزه و #لبنان باید این اتفاقاتی که تو کل دنیا داره اتفاق میفته رو هم دید و لحاظ کرد. این مهمتر از تعداد کشتههای صهیونیستهاس. میزان خسارتی که اینطوری داره به رژیم وارد میشه خیلی بیشتر از موشکهایی هست که تو تلآویو و حیفا فرود میاد..
✌️✊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✌️ بعضی از افغانستانیها شرف دارن
به صدتا غربزده و لیبرال ایرانی...
..🦋☝️..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✌️✨ حزبالله منتصر
✊ فان حزبالله هم الغالبون
#مقاومت_پیروز
#لبنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #پزشکیان: با همدردی مشکل #فلسطین حل نمیشود..
♦️اروپاییها بیشتر میگفتند ما کشتار مردم مظلوم غزه را محکوم کردیم اما آمریکا باید به وظایف خودش عمل کند.
♦️اگر در کشور ما یک اتفاق سادهای رخ بدهد زمین و زمان را به هم میدوزند که حقوق بشر زیرپا گذاشته شده.
♦️اگر در ایران یا هر کشور دیگری بهخاطر یک انسان ناراحت میشوند، هزاران انسان در مقابل دوربینها در فلسطین قلعوقم میشوند و راحت این جریان را توجیه میکنند.
❌❌☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سردار رادان: ۲۴ هزار دوربین البسه برای پلیس تأمین شده
♦️حداقل باید ۱۰۰ هزار دوربین البسه داشته باشیم تا بتوانیم سطح تماس مأموران با مخاطب را کم کنیم.
اسمع یا صهیون.mp3
9.59M
#صوتی
🇵🇸✊ نماهنگ اسمعاسمع یاصهیون
تهیه شده در مرکز رسانهای نهضت
و مؤسسه فرهنگی مرد میدان لنگرود
27.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
..
🇵🇸✊ نماهنگ اسمع اسمع یا صهیون
تهیه شده در مرکز رسانهای نهضت
و مؤسسه فرهنگی مرد میدان لنگرود
دسترسی به فیلم باکیفیت
https://aparat.com/v/dsl7v6m
..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خروش مدافعان حجاب در رشت
مقابل ساختمان مرکزی قوه قضائیه
هشدار جدی امت حزب الله گیلان به مسئولان گیلان در خصوص کشف حجاب و بیبندوباری
حجابی که برای آن خون دادهایم زیر پای قلیلی افراد غافل یا مغرض و هرزه است
سکوت مردم و ترک فعل مسئولان موجب تباه شدن ودکان و استحاله فرهنگی و نابودی ارزشها خواهد شد.
خداقوت به شیر زنان دیار میرزا کوچک خان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨فقط عبور موشک رو ببینید برخورد کرده شک نکنید
🔴 رسانه های اسرائیلی: از یمن موشکی پرتاب کردند که رادارهای خارج از «اسرائیل» نمی توانند آن را شناسایی کنند تا هر وقت بخواهند «تل آویو» را بزنند و این نشانه نگران کننده ای است.
دقت کردید
حمله دقیقا ساعت ۱:۲۰ انجام شد
😍😍😍
44.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹هنوز هم مردم نمیدانند چه کسی را از دست داده اند.
🔹روایتی مستند از ۳ سال دولت خدمت در برابر ۸ سال دولت روحانی از زبان استاندار اصفهان ، اینو پخش کنید تا مردم بفهمند چه رئیسجمهوری از دست دادایم .
❄پسر نمونه
در آمستردام امام جماعت مسجدی هر جمعه بعد از نماز همراه پسرش که ده سال سن داشت به یکی از محله ها میرفتند و کارتهایی را که در آن نوشته شده بود «راهی به سوی بهشت » درمیان مردم غیر مسلمان پخش میکردند تا بلکه سودمند واقع شود و برای تحقیق درمورد اسلام و قبول آن اقدام کنند ، در یکی از روزهای جمعه هواخیلی سرد و بارانی بود ، پسر لباسهای گرمی پوشید تا سرمارا احساس نکند ، وگفت : پدرجان من آماده ام !َ
پدر پرسید : آماده برای چه چیزی ؟
پسرگفت : برای اینکه برویم و این جمعه هم مانند جمعه های گذشته نوشته هارا پخش کنیم
پدر جواب داد: هوا خیلی سردو بارانیست امروز ممکن نیست .
پسر بااصرار ازاو خواست که بروند و گفت : مردم دربیرون به طرف آتش میشتابند .
پدر گفت : من دراین سرما نمیتوانم بیرون بروم .
پسر گفت : پس اجازه دهید من برومو کارتها را پخش کنم ؟
بعد از کمی بالاخره پدر راضی شد و اورا فرستادو پسر از او تشکر کرد .
وپسر بااینکه فقط ده سالش بود در آن خیابانها تنها کسی بود که در آن هوای سرد دربیرون بود ، او درهمه خانه ها را میزد و کارت رابه مردم میداد. بعد از دو ساعت راه رفتن زیر باران فقط یک کارت باقی مانده بود ومیگشت دنبال کسی که آن کارت آخری رابه او بدهد ولی کسی رانیافت ، بنابراین یک خانه روبروی خود راانتخاب کرد و رفت که کارت رابه اهل آن خانواده بدهد . زنگ آن خانه رابه صدا در آورد ولی جواب نشنید دوباره زنگ رابه صدا درآورد و چند باردیگر همتکرار کرد تا بالاخره پیرزنی اندوهگین در راباز کرد و گفت : پسرم چه میخواهی دراین باران ؟ کاری هست که برایت انجام دهم ؟
پسر باچشمانی پرامید و پاک و بالبخندی دلنشین گفت : ببخشیدباعث اذیت شما شدم فقط میخواستم بگویم که خداشمارا واقعا دوست دارد وبه شماتوجه عنایت کرده ومن آمده ام آخرین کارت که مانده رابه شمابدهم کسی که شمارااز همه چیز آگاه خواهد ساخت خداوند است وغرض از خلق انسان و وهمه چیز این است که رضای او بدست آید .... . سپس کارت را به او دادو خواست برگردد که پیرزن از او تشکر کرد. بعد از یک هفته و بعد از نماز جمعه وقتی امام از خطبه تمام شد پیرزن ایستاد و گفت : هیچ کدام از شماها مرانمیشناسید و من هرگز قبلا به اینجانیامده ام ، وتا جمعه گذشته مسلمان هم نبوده ام و فکرس راهم نمیکردم که مسلمان شوم ، ماه گذشته شوهرم فوت کرد و مراترک نمود و من تنها ماندم در دنیایی که کسی را نداشتم و جمعهٔ گذشته درحالیکه باران میبارید و هوا خیلی سرد بود میخواستم که خودم رابکشم چون هیچ امید وآرزویی در دنیا نداشتم ... برای همین یک چهار پایه آوردم وطناب را از سقف آویزان کردم و آن را درگردن انداختم سپس آنرا در گردنم محکم کردم تنها و غمگین بودم و داشتم آخرین افکارم را مرورمیکردمو باخود کلنجار میرفتم که دیگر بپرم وخود را خلاصکنم !
که ناگهان زنگ به صدادر آمد ، من هم که منتظر کسی نبودم کمی صبر کردم تا شاید دیگر در نزند ولی دوباره تکرار شد و چندین مرتبه زنگ را به صدا در آورد اینبار باشدت در راکوبید و زنگ راهم میزدبار دیگر گفتم که کیست ؟!!!
به ناچار طناب را از گردنمپایین آوردم و رفتم تا بدانم کیست که اینگونه با اصرار در رامیکوبد ، وقتی در را باز کردم چشمم به پسر کوچکی افتاد که با اشتیاق و لبخند به من نگاه میکند چهره ای که تابحال آنرا ندیده بودم ! و حتی توصیفش برایم مشکل است کلمات قشنگی که بر زبانش آورد قلبم را که مرده بود بار دیگر به زندگی برگرداندو صدایی قشنگ گفت : خانم ؛ آمده ام که به شمابگویم که خدا شمارا دوست دارد و به تو عنایت کرده وسپس کارتی را بدستم داد! کارتی که روی آن نوشته بود راهی به سوی بهشت !
پس در رابستم و به شدت چیزهایی که در کارت نوشته شده بود را خواندم ...
سپس طناب را از سقف باز کردم و همه چیز راکنار گذاشتم ...
چونمن دیگر به آنها نیاز ندارم و من پروردگار حقیقی و محبت واقعی راپیدا کرده ام ...
اسم این مرکز اسلامی هم روی کارت نوشته شده بود بنابراین آمدم اینجا تابگویم : الحمدلله و سپاس برای شما به خاطر تربیت چنین فرزندی که در وقت مناسب سراغم آمد و من را از رفتن به جهنم باز داشت
و چشمان نماز گذارانپر از اشک شد و همه باهم تکبیر زدند و الله اکبر گفتند ...الله اکبر ...
امام که پدر آن پسر بود از منبر پایین آمد و پسرش را که در صف اول نماز گذاران بود ، با گریه ای که نمی توانست جلوی آنرا بگیرد درآغوش می فشرد ...
نمیتوان به چنین پسری افتخار نکرد ...
واینجا این سوال مطرح میشود که مابرای دعوت در راه خدا چه کرده ایم.
💐 آیا این وسایل پیام رسان را در مسیر دعوت به سوی خداوند به کار گرفته ایم ، یا خیر ؟!؟...
جواب این سوال را به خودتان واگذار می کنم...
أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹روش جدید کلاهبرداری و دزدی
🔻زمان نوشتن قرارداد یا چک از خودکار خودتون استفاده کنید و خیلی دقت کنید که از این خودکارها دستتون ندن.
#مراقب باشید👌
#غواص_دست_بسته
.
▪️چیزی نیست ، راحت بخوابین
فقط یه غواص آوردن که بعد سی و اندی
سال از جبهه برگشته ، با همون لباس غواصی ؛دستاشم بستن و زنده زنده با دوستاش دفنشون کردند و بشهادت رسیدند ...فدای قد و قامتت منصور..
.
📷 این عکس متعلق شهیدی از لشکر ویژه ۲۵ ست( به نام شهید منصور مهدوی نیاکی از شهرستان آمل...) که در جریان تفحص شهدا کشف گردید.شادی روحش صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 شیفتگان
روزی "جوانی" نزد پدرش رفت گفت: دختری را دیدهام و "شیفته زیبایی" اوشدم میخواهم با او ازدواج کنم.
پدر گفت:
این دختر کجاست تا برایت خواستگاری کنم؟
پس به اتفاق رفتند، اما پدر به محض دیدن دختر دلباخته او شد و به پسرش گفت:
ببین پسرم این دختر هم تراز تو نیست وتو نمیتوانی "خوشبختش" کنی، او باید به مردی مثل من تکیه کند، پسر حیرت زده جواب داد:
امکان ندارد پدر کسیکه با این دختر "ازدواج" میکند من هستم نه شما!
پدر و پسر با هم درگیر شدند و کارشان به "قاضی" کشید، ماجرا را برای قاضی تعریف کردند.
قاضی دستور داد دختر را احضار کنند تا از خودش بپرسند که چه کسی را میخواهد
قاضی با دیدن دختر شیفته جمال و محو دلربایی او شدگفت:
این دختر مناسب شما نیست بلکه شایسته شخص صاحب منصبی چون من است! پس این بار سه نفری با هم درگیر شدند و برای حل مشکل نزد وزیر رفتند.
"وزیر"با دیدن دختر گفت:
او بایدبا وزیری مثل من ازدواج کند و قضیه ادامه پیدا کرد تا رسید به شخص امیر، اوهم مانندبقیه گفت:
این دختر فقط با من ازدواج میکند!
بحث و مشاجره بالا گرفت تا اینکه دختر جلو آمد گفت:
من میدَوَم و شما نیز پشت سر من بدوید،بااولین کسی که دستش برسد ازدواج خواهم کرد!
دختردوید و پنج نفردنبالش دویدند
وناگهان به داخل چاله عمیقی سقوط کردند.
دختر از بالای گودال به آنها نگاهی کرد و گفت میدانید من کیستم؟!
من "دنیا" هستم!!
کسی که اغلب به دنبالم میدوندبرای بدست آوردنم با هم رقابت میکنند و به خاطرم ازخانواده،ایمان و معرفتشان میگذرندحرص و طمع آنها تمامی ندارد تاوقتی در قبر گذاشته میشوندو هرگز به من نمیرسند.