💢وقتی گل میکشیدیم شجاع میشدیم‼️/ عاملان شهادت #آرمان_علی_وردی، طلبه بسیجی مدام گریه میکنند و میگویند فریب خوردهاند..
❌ یکی از متهمان که با چاقو به بسیجی شهید ضربه زده: یک نفر به ما پیامکی فرستاد، مشخصات مرد بسیجی را که در میان جمعیت و شلوغی بود به ما داد.!!
♦️قرص روانگردان و گل مصرف میکنیم. چون هر وقت گل مصرف میکنیم جرأت پیدا میکنیم. طوریکه انگار میتوانیم هر کاری انجام بدهیم، حتی کارهای هولناک و عجیب و غریب.
💔 جوان بسیجی را دنبال کردیم و در پارکینگ یکی از بلوکهای شهرک اکباتان او را گیر انداختیم. به او گفتم کد رمزت را بگو و سپس با چاقو او را زدم. یک نفر با سنگ به او ضربه زد و دیگری هم وی را به باد کتک گرفت.
لعنت خدا به ظالمین
🔴بازداشت ۴ متهم دیگر پرونده
💔شهادت #آرمان_علی_وردی
♦️فرمانده پلیس تهران: ۴ متهم دیگر پرونده شهادت آرمان علیوردی که در اکباتان به شهادت رسیده بود دستگیر شدند.
.
📍و اما ماجرای زینب....
زینب ۱۲ساله است. مثل خیلی از بچههای امروز به کلاس زبان انگلیسی میرود. او تنها دختر چادری آموزشگاهشان است.
بیش از ۴۰ روز در و دیوارهای آموزشگاه را پر از شعارهای مختلف «مرگ» دیده و طاقتش تمام شده. بهتازگی اعتراف کرده که از چند روز قبل با خودش الکل میبرده و قبل و بعد از کلاس، وقتش را به پاک کردن شعارها میگذرانده. البته هر که از پشت سرش رد میشده، ناسزایی نثارش میکرده که با سکوت زینب ما مواجه میشده.
بله... #دانشآموز_اصیل و دلاور ما برای اعتقادش هم دیوار پاک میکند، هم فحش میشنود. اما لب به ناسزا باز نمیکند. این است تفاوت این بچهها با بعضیهای دیگر. این بچهها دانشآموخته کلاس قهرمانی #حاج_قاسم هستند...
القصه... معلم کلاس زبان به بچهها تکلیف داده که انشایی (writing) بنویسند و یک شخصیت بزرگ را معرفی کنند. زینب که انگار ناسزاها به او کارگر نیفتاده، تصمیم میگیرد از آرمان بگوید؛ « #آرمان_علی_وردی». او میخواهد باز هم در قامت یک انسان فرهیخته و عاقل، اعتقادش را با کلمات بیان کند.
مادرش که میترسد در آموزشگاه بلایی سر دخترش بیاورند، مخالفت میکند! اما در نهایت راضی میشود. زینب مینشیند به نوشتن و چه نوشتنی... روضهٔ_انگلیسی شنیدهاید؟ آن هم از زبان یک زینب ۱۲ساله؟...
زینب میداند نوشتن چنین متنی و خواندنش بین کسانی که فقط شعار «آزادی» میدهند یعنی چه. ولی کار خودش را میکند. انشایش را سر کلاس میخواند و برخلاف انتظارش، استادش که تفکرات ضدانقلاب دارد درحالیکه اشک در چشمهایش جمع شده، ایستاده برایش دست میزند!
خبردار شدیم چند روز بعد انشای زینب به حوزهٔ حاجآقا مجتهدی رسیده و آقای میرهاشم حسینی از زینب ما تقدیر کرده است. تا باد چُنین بادا... ❤️✌️
.