2.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 در نامه بالا #امیرکبیر، پسر ناصرالدین شاه را به جرم رشوه از حکومت قم عزل کرده و به شاه مینویسد: اداره امور مملکت با توصیه عمه و خاله نمیشود.. ✌️✌️
🌹سالروز شهادت
#خدمت صادقانه
حدود ۱۶۰ سال پیش ملک التجار روسیه یک دست چای خوری برای امیر کبیر تحفه فرستاد
امیر اندیشید که آیا صنعت گران زِبردست ایرانی می توانند نظیرش را بسازند؟
سالها بعد در ایام نوروز جمعی در باغ چهل ستون اصفهان به تفریح نشسته بودند در این بین گدایی پیش آمد و گفت:
من واقعا گدا نیستم سرگذشتی دارم اگر حوصلهٔ شنیدن دارید برایتان تعریف کنم گفت:
در زمان صدارت امیر کبیر یک روز حاکم اصفهان صنعت گران شهر را احضار کرد و گفت آیا میتوانید کسی را که در میان شما از همه استادتر است معرفی کنید؟ صنعتگران مرا معرفی کردند
حاکم گفت: امیرکبیر برای کار مهمی تو را به تهران خواسته است، به تهران رفتم
سماوری نزد امیر بود؟ سماور را آب و آتش نمود و تمام اجزاء سماور را بیان کرد و گفت: میتوانی سماوری مانند این بسازی؟ من تا آن زمان سماور ندیده بودم
گفتم: بله می توانم
امیر گفت مانندش را بساز و بیاور، سماور را برداشتم مشغول شدم پس از اتمام کار سماور ساخته شده را نزد امیر بردم و مورد پسند واقع شد، امیر پرسید این سماور با مزد و مصالح به چه قیمت تمام شده است؟
من عرض کردم روی هم رفته ۱۵ ریال
امیر دستور داد تا امتیاز نامه ای برای من بنویسند که فن سماور سازی به طور کلی برای مدت ۱۶ سال منحصر به من باشد و بهای فروش هر سماور را ۲۵ ریال تعیین کردند پس از صدور این فرمان گفتند به حاکم اصفهان دستور دادم که وسایل کار را از هر جهت فراهم نماید، در اصفهان به سرعت مشغول کار شده و چند نفر را نیز استخدام کردم
و مجموعا مبلغ ۲۰۰ تومان خرج شد
اما بعد از مدتی به دنبال من آمدند و من را همچون دزدان نزد حاکم بردند، حاکم با خشونت گفت: امیرکبیر از صدارت خلع شده و دیگر کاره ای نیست و باید هر چه زودتر مبلغ ۲۰۰ تومان را به خزانهٔ دولت برگردانی، من پولی نداشتم مصادره اموالم صادر شد ۱۷۰ تومان فراهم شد
برای ۳۰ تومان دیگر مرا سر بازار برده و جلوی مردم چوب زدند تا اینکه مردم ترحم کرده و سکه های پول را به سوی من که مشغول چوب خوردن بودم پرتاب کردند ... آن ۳۰ تومان هم پرداخت شد اما به خاطر آن چوبها و صدمات چشم هایم تقریبا نابینا شد و دیگر نمیتوانم به کارگری مشغول شوم از این رو به گدایی افتادم ...!
این حکایت دویست سالهٔ ماست که با تغییر اشخاص و حاکمان کل زیر ساخت هایمان را شخم میزنیم...
#شهیدرئیسی مظلوم
#امیرکبیر مظلوم
دوفعال دلسوز ایرانی...
✨ویژه
سالروز شهادت✨
👳♂میرزا محمدتقیخان فراهانی سال ۱۱۸۵ در هزاوه فراهان از توابع اراک (سلطان آباد پیشین) متولد شد🎊
✌️نام اصلی او محمد تقی بوده و کم کم محمد از مشخصات وی حذف و به میرزا تقی خان معروف شده است.✅
🇮🇷امیرکبیر،اولین صدراعظم ایران در زمان ناصرالدینشاه قاجار،همسر خواهر ناصرالدینشاه قاجار،موسس دارالفنون و پایه گذار روزنامه وقایع اتفاقیه بود
کودکی و نوجوانی را در کنار خانواده قائممقام سپری کرد
🍗هنگامی که ناهار فرزندان قائم مقام را میآورد، برای بازپس بردن ظروف در حجره میایستاد و آنچه معلم به ایشان میآموخت، فرامیگرفت
📚روزی قائم مقام به آزمایش پسرانش آمد و هرچه از آنان پرسید، ندانستند. اما امیر جواب داد.
قائم مقام پرسید: تقی تو کجا درس خواندهای؟ وی گفت: روزها که غذای آقازادهها را میآورم، ایستاده میشنوم
قائم مقام انعامی به او داد، نگرفت و گریه کرد
به او گفت چه میخواهی؟ وی گفت: به معلم امر فرمائید درسی را که به آقازادهها میدهد به من هم بیاموزد قائم مقام پذیرفت و معلم را فرمود تا به او نیز بیاموزد.✌️
#سالروز_شهادت
#امیرکبیر
هدایت شده از پرپرواز
4.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 زمان #امیرکبیر ایشون داشت برای دفاع از کشور توپ میساخت ولی انگلیسیها اومدن بین مردم شایعه انداختن که این امیرکبیر میخواد پولهاتونو بگیره باهاش توپ و اسلحه بسازه تا شما گشنه بمونید‼️‼️
آخرش هم این فتنه باعث شد پروژه امیرکبیر شکست بخوره و انگلیس از جنوب به ایران حمله کنه و ایران هیچی نداشت برای دفاع از خودش..❌❌
#استاد_رحیم_پور_ازغدی
▪️#بیست_دی #سالروز_شهادت_امیرکبیر
🕹 حتماً ببینید