eitaa logo
راه بھشـتی 🇮🇷🇵🇸 ًًًًٍٍٍٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ
1.6هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
21.5هزار ویدیو
170 فایل
﷽ 💠 شهید مظلوم بهشتی🌷: 🔸ارزشــ‌ها را بشنـاس و اشخاص را با ارزش‌هـا بسنج❗️ 💛 (کانالے باهدف نشر و تبیین ارزش‌ها) 📋 ارتباط •° @ya2hasan
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه شیرخوار حسین(علیه‌السلام) را در کجا می‌جویی⁉️ کربلا همین جاست و لشکر شمریان زمان همان جنایات را مرتکب می‌شوند _ دیروز پس از حمله رژیم صهیونیستی به چادر آوارگان غزه آه 💔💔💔
1.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨🚨 ؛؛... 🪧 🪧 این کجا ....و آن کجا...... عاقبت بخیری ..یعنی همین....😔😊
امروز به خانه‌ی یکی از شهدای هوافضا رفتم تا خبر شهادتش را به خانواده‌اش بدهم... چند روز بیهوش بود... مادرش گفت......☝️🏻🙂✌️🏻💔💚
22.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا امروز به‌عنوان روز تجلیل از اسرا و مفقودین نام‌گذاری شده است⁉️ حسنی سعدی _ آزاده دوران دفاع‌مقدس علیه‌السلام
🗓۱۱ محرم؛ روز تجلیل از اسرا و مفقودین جنگ تحمیلی ⚫️۱۳ سال و ۵ ماه و ۳ روز انتظار... 📖از آن روز که خبر شهادت بابا را دادند، سال‌ها می‌گذرد و ما همچنان منتظر برگشتن او هستیم. مادر همیشه می‌گوید: «سیدمحمد شهید نشده و برمی‌گرده!» هرجا مراسم روضه است به یاد بابا هستم. دلم برای نصیحت‌هایش، لبخندهایش، مهربانی‌های پدرانه‌اش تنگ شده است. آخر روضه داد می‌زنم: «برای سلامتی پدرم صلوات بفرستید.» چشم‌ها به اشک می‌نشیند و با نگاه ترحم‌گونه‌ای برای پدرم و دل‌خوشی من صلوات می‌فرستند..🙂💔 سید مرسل و سید افضل شهادت بابا را پذیرفته‌اند. سید مرسل می‌گوید: «خواهر من! بابا شهید شده. بگو برای شادی روحش صلوات.» ما همیشه گوش‌مان به اخبار شهداست. منتظریم اعلام کنند پیکر شهدای جزیره مجنون را پیدا کرده‌ایم. در خانه نشسته‌ام و با خانم همسایه از سختی چشم‌انتظاری می‌گویم که تلفن خانه زنگ می‌خورد. همسایه مادر است. - خدیجه! انتظارت به سر اومده. بلند شو بیا قم که پدرت رو دارن می‌آرن. انگاری یک نفر سطل آب سردی روی سرم خالی می‌کند. همسایه حالم را که می‌بیند، گوشی را از من می‌گیرد. - خدیجه که سیزده ساله پدرش را ندیده و منتظره... چرا یک‌دفعه گفتی... خب فقط می‌گفتی بیاد قم دیگه! خاطره‌ای از زبان سیده خدیجه هاشمی (فرزند شهید سیدمحمد هاشمی) 📘برشی از کتاب 🖋به قلم صدیقه شاهسون برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗https://ketabejamkaran.ir/135460 علیه‌السلام
@Maddahionlinمداحی آنلاین - یه عمر گریه یه عمر ناله - محمود کریمی.mp3
زمان: حجم: 9.22M
یه عمر گریه یه عمر ناله یه عمر داغی که هنوز روی پر و بالِ 💚💔💔💚 محمود_کریمی🎙 (علیه‌السلام)🏴
القسام با انتشار آگهی‌ای خطاب به صهیونیست‌ها نوشت: «منتظر سریال کمین‌های مرگ در بیت‌حانون [در شمال نوار غزه] باشید». ✌️🏻✊✌️🏻✊
13.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ 💚💚🎥 لحظاتی از حاشیه‌های آخرین شب مراسم عزاداری محرم امسال در حسینیه امام خمینی(ره) علیه‌السلام
⚫️💔 هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه‌السلام... 💚از امام سجاد علیه‌السلام پرسیدند: ‌ سخت‌ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام! 💔💔 🔴در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه‌داشتند و سازو‌طبل می‌زدند. ▪️۲. سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه‌السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام‌کلثوم (علیها‌السلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه‌السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️۳. زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 💔💔💔💔💔 ▪️۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»💔 ▪️۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدران‌شان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند. امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️۶. ما را به بازار برده‌فروشان بردند و خواستند ما را به‌جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به‌سرمی‌بردیم...💔💔 ⚫️صلی‌الله علیک یا سیدالساجدین، الامام العارفین، زین‌العابدین ▪️▪️▪️▪️🌷🌷🌷▪️▪️▪️▪️ 📕برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی علیه‌السلام
🔺️دسته عزاداری روحانیون کفن‌پوش همدان 🇮🇷در حمایت از مقام معظم رهبری حفظه‌الله و مرجعیت شیعه و انزجار از سردمداران استکبار جهانی
راه بھشـتی 🇮🇷🇵🇸 ًًًًٍٍٍٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚٚ
اجتماع بانوان زینبی تجدید عهد با مقام عظمای ولایت و ابراز استکبارستیزی بانوان همدان 💚✌️🏻🇮🇷
حضرت دختر علیه السلام 56 سال پس از واقعه , در شب سال 117 هجری در وفات کردند[1]. حضرت  سلام الله علیها، دختر  علیه السلام و  ، دختر "امرء القیس" است. نام اصلى وى " " یا " " بود و مادرش رباب، او را به "سکینه" ملقّب ساخت. این بانوى شریف ِعلوى، در دامن مهرانگیز پدر ارجمندش حضرت امام حسین علیه السلام و مادر گرانمایه ‏اش حضرت رباب سلام الله علیها و عمه بزرگوارش پرورش یافت و از راهنمایى و تربیت ناب برادرش  علیه السلام - معروف به - در ایّام امامت آن بزرگوار، بهره ‏هاى وافر یافت. 👌وى از زنان خردمند و داناى عصر خویش بود , علاوه بر بهره ‏مندى کامل از حُسن جمال، از فضایل معنوى مانند تعّبد، تدیّن و تقواى الهى نیز برخوردار بود و در زمینه شعر، سخنورى و فصاحت بیان، از ممتازان عصر خود و خانه وى همیشه مجمع اُدبا، شُعرا و سخن سرایان عرب بود. درباره تاریخ تولّدش، اطلاع دقیقى در دست نیست. او در مدینه و در اواخر عصر امامت حضرت  علیه السلام دیده به جهان گشود. گفته اند که وى در واقعه ی ، دخترى رشید و بالغ بود. برخى از مورّخان، سن وى را در واقعه ی کربلا، بین ده تا سیزده سال خوانده ‏اند. بنابراین تولّدش باید میان سال‏هاى 47 تا50 هجری قمرى باشد. در آغاز، تحت کفالت برادر بزرگوارش امام زین العابدین علیه السلام قرار داشت تا اینکه ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مکان کرد. آن حضرت، پس از واقعه ی کربلا، به مدت 57 سال زندگى کرد. و در سنین بین 67 تا 70 سال، در کمال شرافت و عفّت، دار فانى را وداع گفت. درباره در گذشت این بانوى بزرگ علوى، دو روایت نقل شده است: روایت نخست حاکى است که وى در پنجم ماه ربیع الاوّل سال 117 هجرى قمرى و در عصر خلافت "هشام بن عبدالملک" و در حاکمیت "خالد بن عبدالملک بن حارث"، در مدینه بدرود حیات گفت و روایت دیگر می گوید که وى در پنجم ماه ربیع الاوّل سال 126 هجرى قمرى در مکّه معظمه وفات یافت. در صبح روز رحلتش محمد بن عبدالله(نفس زکیه) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پبرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. خالد بن عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهر جسارت شود, گفت:" صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه میایم", ولی نیامد. لذا جنازه مبارک آن حضرت تا ب دفن نشد. پس از آن حضرت سجاد علیه السلام _ وبه قولی یحیی بن حسن علیه السلام به قولی محمد بن عبدالله نفس زکیه _ بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاک سپردند[2]. هدیه به روح مطهر خانم حضرت سکینه سلام الله علیها صلوات