هدایت شده از اساتید انقلابی و نخبگان علمی
🔸 پر رویی در طلبکاری
☑ در رابطه با نامه موسوی خوئینیها مطالبی را در نوشته قبلی تقدیم کردم و همچنان به این نکته اعتقاد دارم که آن نامه در شرایط استیصال جریان اصلاح طلبی و به امید باز سازی چهره خائنانه این جریان نوشته شده و درحقیت یک تکه از پازلی است که اطاق فکر دشمنان انقلاب طراحی کرده و برخی ها ماموریت عملیاتی کردن آن را به عهده گرفته اند.
در این نوشته نیز با یادآوری این نکته که آقای موسوی خوئینیها که خود در ۴۰ سال گذشته در سمت های مختلف حکومتی مسئولیت داشته و به جز دولت احمدی نژاد، حامی و مدافع دولتهای موسوی، هاشمی و خاتمی و اکنون نیز حامی و مدافع دولت حسن روحانی می باشد و سال ها در مسئولیت دادستان کل کشور ، ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و مسئولیتهای مهم دیگری اعمال مدیریت نموده است ، با کمال پررویی ، در نامهای سرگشاده و بدون هیچ اشاره ای به قدر و سهم خود و جریان سیاسی مربوطه که وی مدافع و حامی آن بوده است، طلبکار شده و اوضاع کشور را بحرانی و مسئول این بحران را مدیریت رهبری اعلام و از ایشان میخواهد برای حل مشکلات جامعه در روش مدیریت خود تجدید نظر کنند ، بیانگر عدم صداقت و دور بودن از روحیه جوانمردی و راستگویی است .
در این باره مطالبی را می توان مورد دقت قرار داد ازجمله :
۱) یکی از اهدافی که برای نگارش نامه از سوی آقای موسوی خوئینیها متصور است، بازسازی چهره خود و مطرح شدن در حد رهبر جبهه اصلاحات است که با توجه به پرداخت بیش از حد رسانههای انقلابی و غیر انقلابی به این موضوع، به نظر می رسد وی به این هدف خود رسیده است.
۲ ) فضاسازی برای طلبکاری جریان سیاسی مورد حمایت خود ، در عین کم کاری و مسئولیت نشناسی آنها .
۳ ) موسوی خوئینیها اوضاع کشور را بحرانی ترسیم میکند، اما نمی گوید کدام بخش جمهوری اسلامی ایران بحرانی است. قدرت دفاعی کشور، پیشرفتهای علمی آن، سیاست های منطقه ای، استقلال کشور و یا بخشهای اقتصادی و فرهنگی وضعیت خوبی ندارند؟
۴) اگر بحران در همه شئون کشور مورد نظر باشد ، که سخنی باطل و گزافه است چرا که دوست و دشمن بر پیشرفتهای دفاعی، علمی، سیاستهای منطقهای و در کل قدرت و اقتدار کشور صحه می گذارند. اما اگر منظوراین باشد که حوزههای اقتصادی و فرهنگی نابسامان است، حق با نویسنده نامه است البته با طرح یک سوال؟
« چرا وضعیت کشور به جز در دو حوزه اقتصادی و فرهنگی خوب است ولی در این دو حوزه مشکل داریم؟»
۵ )جواب سوال فوق در یک جمله است؛ فرامین و هشدارهای رهبری در حوزههای علمی، سیاستهای منطقهای ، توانمندسازی های دفاعی و تاکید بر استقلال ، از جانب مسئولان ذیربط به کار گرفته شده، اما مسئولان دو حوزه فرهنگی و اقتصادی در سالهای گذشته و حتی از سال ۱۳۷۰ که رهبر معظم انقلاب اسلامی هشدارهای صریحی در حوزههای فرهنگی و اقتصادی میدادند، به طور شایسته و بایسته مورد توجه مسئولان آن امور قرار نگرفت، لذا امروز با وضعیت نامطلوبی در این دو حوزه مواجه هستیم.
👈 خلاصه کلام آنکه رهبر معظم انقلاب به جد به مردمسالاری دینی معتقدند و رای مردم را به رسمیت می شناسند، اما از موضع رهبری همواره هشدارها و تذکرات لازم را به مسئولان و مردم میدهند و آنجا که کار دست منتخبان مردم بوده است، قطعاً آن منتخبان باید پاسخگوی اعمال و مسئولیتهای خویش باشند نه اینکه پس از پایان مسئولیت خویش، ادای اپوزیسیون را درآورده و با فرار از پاسخگویی نسبت به مسئولیت های خود، رهبری را مقصر ناکارآمدی ها در حوزه های اقتصادی و فرهنگی معرفی نمایند.
در خاتمه این نوشته نیز به جناب موسوی خوئینیها و هم قبیلهای هایش می گوئیم که خودرا به درو دیوار نکوبید و برای فرشته نشان دادن دیو ، تلاش نکنید که طبق گفته یار غار خودتان ، اصلاح طلبی تمام شده و... همین
#موسوی_خوئینی_ها #اصلاح_طلبان
#تلنگرسیاسی
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی
http://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi