🔰 بدتر از دولت سوم روحانی
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸آقای روحانی را میتوان «نامحبوبترین» رئیسجمهور ایران لقب داد. این نه ادعای ما که نتیجه نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) وابسته به جهاد دانشگاهی است؛ که از قضا جهتگیریاش در پارهای امور همسو با دولتمردان آقای روحانی دستهبندی میشد. درآخرین نظرسنجی ایسپا در مرداد ۱۴۰۰ میزان محبوبیت آقای روحانی تنها ۷ درصد بود که رکوردی بیسابقه در میان رؤسای جمهور ایران محسوب میشود.
🔸اما این روزها برای تشخیص عدم محبوبیت آقای روحانی نیازی به نظرسنجی نیست. فقط کافی است نگاهی به نامزدهای انتخاباتی همسو با ایشان انداخت و تلاششان برای ایجاد فاصلهگذاری معنادار با آقای روحانی و دولتش را مشاهده کرد.
🔸مشابه همین اتفاق برای آقای مسعود پزشکیان افتاد. او هم ۲۷ خرداد در برنامه گفتوگوی ویژه خبری با قاطعیت گفت: «من دولت سوم روحانی نیستم» و فردای آن روز در قسمت پایانی سخنانش در اولین مناظره تلویزیونی ضمن ابراز ارادت به شهید رئیسی از حسن روحانی اعلام برائت کرد و گفت: «من هیچ ربطی به دولت روحانی ندارم» اما این سخنان از جانب آقای پزشکیان غیرقابل باور بود.
🔸کمتر از ۱۲ ساعت بعد آقای پزشکیان، محمدجواد ظریف یکی از چهرههای اصلی دولت روحانی را به عنوان مشاور خود در میزگرد سیاسی رسانه ملی انتخاب کرد. انتخابی که با توجه به حضور گسترده دولتمردان آقای روحانی در ستاد تبلیغاتی مسعود پزشکیان کاملا نشان میداد ما با دولت سوم روحانی مواجه هستیم اما ظاهرا آقای پزشکیان به دلیل تلخکامی مردم از عملکرد خسارتبار آقای روحانی از اینهمانی با دولت ایشان به شدت پرهیز میکنند؛ این یک نوع اعتراف ناخواسته به سوءمدیریت در دولتهای موسوم به اعتدال بود.
🔸آقای پزشکیان در مناظره پنجشنبه شب در توجیه حضور گسترده دولتمردان روحانی در ستاد انتخاباتی خود علیرغم اینکه از کارنامه آن دولت اعلام برائت میکرد، گفت: «هر کسی به ستاد من بیاید میپذیرم، چون میخواهم رای بگیرم.» همین عبارت یک زنگ خطر جدی است. دقیقا به همین دلیل کاروانی از ورشکستگان سیاسی، پشت سر آقای پزشکیان پنهان شدهاند تا پس از کسب رأی توسط ایشان؛ تکهای از لقمه چرب قدرت را به دندان بگیرند؛ از این منظر دولت آقای پزشکیان حتی از دولت سوم روحانی نیز خسارتبارتر خواهد بود.
https://eitaa.com/raheamin/51504
#یادداشت_روز
https://kayhan.ir/001Da8
🔰 فاصله خواستن تا توانستن
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸آقای پزشکیان از روز انتخابش به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران در بامداد ۱۶ تیر ۱۴۰۳ تا امروز دستکم دو موضع ارزشمند داشته است. ایشان ۱۸ تیر ۱۴۰۳ طی نامهای در پاسخ به پیام تبریک سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان با تأکید بر «تداوم حمایت ایران از جبهه مقاومت»، نوشت: «جمهوری اسلامی ایران همواره پشتیبان مقاومت مردم منطقه در مقابل رژیم نامشروع صهیونیستی بوده است. حمایت از مقاومت ریشه در سیاستهای اصولی نظام جمهوری اسلامی ایران، آرمانهای امام راحل(ره) و رهنمودهای مقام معظم رهبری دامظله العالی داشته و باقدرت تداوم خواهد داشت.»
🔻ایشان ۲۰ تیر ۱۴۰۳ نیز در پاسخ به پیام تبریک آقای اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس نوشت: «جمهوری اسلامی ایران حمایت از ملت فلسطین و مبارزات آن در برابر اشغالگری و آپارتاید رژیم صهیونیستی را وظیفه انسانی و اسلامی خود دانسته و به حمایت همهجانبه خویش از ملت مظلوم فلسطین تا تحقق کلیه آرمانها و حقوق خود و آزادی قدس شریف ادامه خواهد داد.»
🔸این پیامها با توجه به تأکید همیشگی آقای پزشکیان بر صداقت، حاکی از عمق باور و تمایل قلبی ایشان به جبهه مقاومت و حمایت همهجانبه آن از طرف جمهوری اسلامی ایران است. واضح است که ایشان باید برای جامه عمل پوشاندن به این خواست قلبی از ابزار و افراد مناسب نیز استفاده کند.
🔸آقای پزشکیان علاوه بر مواضع خوبش در حمایت از جبهه مقاومت ۲۳ تیر ۱۴۰۳ مقالهای در روزنامه انگلیسی زبان تهرانتایمز برای تبیین رویکرد دولت خود در سیاست خارجی منتشر کرد. این مقاله نیز حاوی نکات قابل قبولی بود از جمله اشاره به «نسلکشی» و «اشغالگری» رژیم صهیونیستی، اولویت دادن به تحکیم روابط با همسایگان و تداوم همکاری با دوستان دوران سختی. اما یادداشت آقای پزشکیان حاوی برخی رویکردها و تحلیلهای ناصواب نیز بود از جمله: «ما در سال ۲۰۱۵ با حسننیت وارد برجام شدیم و به تمام تعهداتمان بهطور کامل عمل کردیم. اما ایالات متحده – بهخاطر نزاعها و انتقامهای مربوط به حوزه سیاست داخلی خود – بهطور غیرقانونی از توافق خارج شد.»
🔸آقای پزشکیان میخواهد فضای اقتصادی کشور را بهبود بخشد اما افرادی که به دور ایشان حلقه زدهاند با ارائه تحلیلهای غلط و سوگیرانه مانع از فهم دقیق مسائل از جمله مسئله تحریم توسط ایشان میشوند و در نتیجه آقای پزشکیان نمیتواند در عمل به خواستهاش برسد. میان آنچه آقای پزشکیان میخواهد با آنچه میتواند انجام دهد فاصلهای به اندازه مشاوران و اطرافیان متعصب، بدسابقه و ناآگاه است. تحلیلهای غلط آنها از مسائل ایران و جهان کشور را در دولت آقای روحانی به چاه انداخت و حالا مشغول کندن همان چاه پیش پای رئیسجمهور جدید هستند.
https://kayhan.ir/001Dyr
eitaa.com/raheamin/52634
🔰 یک روال مرسوم و وظیفه مجلس
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸خرداد ۱۳۹۸ که دیگر تشت بیخاصیتی برجام مدتها بود از پشتبام افتاده بود؛ بانیان برجام برای فرار از پاسخگویی پشت رهبر انقلاب پنهان میشدند و تصویب برجام را به رهبری نسبت میدادند. همین اتفاق موضوع سؤال یکی از دانشجویان در دیدار با رهبری شد و ایشان در پاسخ فرمودند:
🔻«یکی از دوستان گفتند تصویب برجام را به رهبری نسبت دادهاند؛ خُب بله، امّا شما که چشم دارید، ماشاءالله هوش دارید، همه چیز را میفهمید! آن نامهای را که من نوشتم نگاه کنید، ببینید تصویب چه جوری است؛ شرایطی ذکر شده که در این صورت این [توافق] تصویب میشود... بنابراین نه، برجام را به آن صورتی که عمل شد و محقّق شد، بنده خیلی اعتقادی نداشتم.»
🔸حالا اما در ایام انتخاب و رأی اعتماد به کابینه چهاردهم ظاهرا ترفند ناجوانمردانه خرج کردن از رهبر انقلاب خیلی زودتر از گذشته مورد استفاده قرار گرفته و ادعا میشود رئیسجمهور جدید همه وزرای کابینهاش را با هماهنگی رهبر انقلاب انتخاب کرده است.
🔸این ادعا البته مسبوق به سابقه است. شاید برای اولین بار مرحوم حجتالاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی بود که سالها پس از پایان ریاستجمهوریاش چنین ادعایی را مطرح کرد. آقای هاشمی در مقدمهای که ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ برای کتاب خاطرات سال ۱۳۶۸ خود نوشته بود؛ مدعی شد:
🔻«در روز ۸ مرداد مذاکره با رهبری به نتیجه رسید و اسامی و مسئولیت تمامی اعضای کابینه با توافق کامل با خط ایشان نوشته شد.»
🔸این ادعا از سوی آقای هاشمی در حالی مطرح شد که در صفحات بعدی کتاب خاطراتشان و در خاطرات مربوط به ۸ مرداد ۱۳۶۸ که قاعدتا در همان زمان و با جزئیات بیشتر به نگارش درآمده، این ادعا جور دیگری آمده است و آقای هاشمی صرفا از همنظر بودن خودشان با رهبری در انتخاب وزرا خبر دادهاند.
🔸اما در تابستان ۱۳۹۶ وقتی حسن روحانی برای بار دوم به ریاست جمهوری رسید؛ شایعاتی مبنی بر «انتخاب تکتک اعضای کابینه با نظر رهبر انقلاب» توسط یک جریان خبری خاص در داخل کشور منتشر شد که مورد استقبال رسانههای بیگانه نیز قرار گرفت. این بار با توجه به حجم شایعات منتشر شده و اخبار خلاف واقع، دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب با انتشار مطلبی واکنش نشان داد:
🔻«رویه ثابت در همه دولتها، هماهنگی با رهبری در انتخاب وزیران دفاع، امور خارجه و اطلاعات بوده است، و این هم، حسب تکالیفی است که در قانون اساسی برای رهبری در امور سیاست خارجی و دفاعی- امنیتی تعیین شده است... [رهبری] درخصوص اکثریت کابینه نیز در همه ادوار تا آنجا که از سوابق امر بر میآید نظری ابراز نمیکنند.» این متن اضافه کرده بود اگرچه رهبر انقلاب نسبت به وزارتخانههای علوم، فرهنگ و آموزش و پرورش حساس هستند اما در انتخاب وزیران آنها ورود نمیکنند.
🔸بر این اساس صحبت آقای پزشکیان در گفتوگو با رسانه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری پیرامون نحوه انتخاب اعضای کابینه که فرمودند: «در آخر، طبیعتاً خدمت مقام معظّم رهبری خواهیم رفت و با هماهنگی و مشورت با ایشان به یک جمعبندی نهائی خواهیم رسید که اینها را بتوانیم معرّفی کنیم.» و در ادامه اظهارات معاونت امور مجلس ایشان مبنی بر: «رئیسجمهور محترم به صراحت اعلام کردهاند که اعضای هیئت وزیران را با نظر رهبر معظم انقلاب و تأیید ایشان معرفی خواهند کرد.» بیان همین روال مرسوم و طبیعی است که در دولتهای گذشته سابقه داشته و به معنای ورود فعالانه و با جزئیات رهبر انقلاب در تعیین یکایک افراد کابینه آقای پزشکیان نیست.
🔸مجلس شورای اسلامی وظیفهای جدی برای بررسی صلاحیتها بر عهده دارد. رهبر انقلاب در دیدار با آنها حداقل ۱۲ شرط برای یک وزیر کارآمد برشمردند و اکنون نوبت نمایندگان مجلس است تا با تطبیق سابقه و کارنامه وزیران پیشنهادی با شروط رهبری، پایبندی خود را به رهنمودهای ایشان نشان دهند.
#یادداشت_روز
https://kayhan.ir/001EYI
eitaa.com/raheamin/53377
🔰 با «وفاق» کدام گره باز میشود؟ (۱)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸بهار ۱۳۸۸ هرچه به روزهای پایانیاش نزدیک میشد؛ هوای سیاست در ایران داغتر میشد. دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ داغترین روز آن بود. روزی که مردم با مشارکت خیرهکننده حدود ۸۵ درصدی در انتخابات، حد نصاب جدیدی را در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به ثبت رساندند. این تاریخسازی اما خیلی زود به کام مردم تلخ شد.
🔸غربگرایان مدعی اصلاحطلبی به عنوان بازنده انتخابات با ادعای تقلب دست به اردوکشی خیابانی زدند و نتیجه را بدون ارائه مستندات تقلب ادعاییشان زیر سؤال بردند. آنها حدود ۸ ماه کشور را به آشوب کشیدند و بانی تحریمهای فلجکننده آمریکا علیه ایران شدند. «باراک اوباما» رئیسجمهور وقت آمریکا در خاطرات خود از آن روزها مینویسد: «در شرایطی که این کشور [ایران] وارد چرخه هرجومرج و سرکوبگری بیشتر میشد ما راهبردمان را به سمت دومین گام راهبرد منع اشاعهای تغییر دادیم: یعنی بسیج کردن جامعه بینالمللی برای اعمال تحریمهای اقتصادی سخت» قطعنامه تحریمی ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران با همین هدف و در آستانه اولین سالگرد آن آشوبها در ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ صادر شد. این قطعنامه با قوانین تحریمی یکجانبهای که آمریکا پس از آن اعمال کرد تکمیل شد و حلقه محاصره اقتصادی ایران را محکم کرد. «قانون جامع تحريمها، مسئوليتپذيري و محروميت»(CISSADA) اصليترين و پايهايترين قانون تحريمي ايران بود که دو هفته پس از قطعنامه ۱۹۲۹ در مجلس سناي آمريكا به تصويب رسيد و اول جولاي همان سال با امضاي اوباما رسمیت پيدا كرد. قانونی که در آن بارها به آشوبهای سال ۱۳۸۸ اشاره شده و در مقدمهاش خواستار تخصیص بودجه اضافی برای حمایت از عوامل آن شده بود.
🔸یک سال بعد وقتی مردم طعم خیانت غربگرایان مدعی اصلاحطلبی را با اعمال تحریمهای اقتصادی آمریکا آهستهآهسته میچشیدند؛ غائله آشوبها کاملا خوابیده بود و چیزی جز بدنامی برای آشوبگران به همراه نداشت. آنها حالا دیگر نه یک جریان سیاسی در چارچوب قانون اساسی که «براندازان ناکام نظام جمهوری اسلامی» به حساب میآمدند. سیاست «با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» تقریبا از همان زمان توسط آنها راه افتاد. آنها انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفند ۱۳۹۰ را در حالی تحریم کردند که نامزدهای مورد نظرشان به طمع قدرت برای ثبتنام در این انتخابات صف کشیدند؛ و محمد خاتمی به عنوان یکی از سرکردگان این جریان در حالی پای صندوق رأی در شهرستان دماوند حاضر شد که تمایل داشت این خبر چندان رسانهای نشود.
🔸سال ۱۳۹۲ آنها بار دیگر به طمع کسب قدرت وارد رقابتهای انتخاباتی شدند و اینبار با علم به شکست نامزد مورد حمایتشان او را وادار به کنارهگیری به نفع چهرهای دور از خود اما تقریبا همسو کردند. غربگرایان مدعی اصلاحطلبی بعد از آن همه آشوبآفرینی باز هم پای صندوق رأی جمهوری اسلامی ایران حاضر شدند تا مهر ابطال دیگری بر تمامی ادعاهای خود درباره تقلب در انتخابات بزنند.
🔸وقتی آقای حسن روحانی در انتخابات ۱۳۹۲ پیروز شد، نوبت به سهمخواهی مدعیان اصلاحات از دولت او رسید. آن روزها اصلیترین مانع برای آنها در تکیه زدن بر صندلیهای مدیریتی، ننگ آشوبهای ۱۳۸۸ بر پیشانیشان بود. کلیدواژه «آشتی ملی» در چنین شرایطی ساخته و در رسانههای زنجیرهای وابسته به غربگرایان اصلاحطلب ترویج شد تا راه سهیم شدن در قدرت را برای آنها هموار کند. آنها با تحریف واقعیتها، جامعه ایران را بحرانی و از همگسیخته جا میزدند و تجویزشان برای رفع این بحران خودخوانده بهکارگیری عناصر بدنام آشوبهای ۱۳۸۸ در مدیریت کشور تحت شعار «آشتی ملی» بود.
اتفاقی که با واکنش رهبر انقلاب در ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ مواجه شد: «ملّت ایران ایستادهاند، مجتمع هستند. حالا یک عدّهای یاد گرفتهاند تعبیرات «آشتی ملّی، آشتی ملّی» [را گفتن]؛ این حرفها به نظر من معنی ندارد؛ مردم مجتمعند، با هم متّحدند؛ آنجایی که پای اسلام در میان است، پای ایران در میان است،
پای استقلال در میان است، پای ایستادگی در مقابل دشمن در میان است، مردم با همه وجودشان ایستادهاند. ممکن است در فلان مسئله سیاسی دو نفر با هم اختلاف نظر داشته باشند [امّا] تأثیری نمیگذارد. چرا میگویید آشتی؟ مگر قهرند که بیایند با هم آشتی کنند؟ این تعبیرات را روزنامهها پَر و بال میدهند، متوجّه نیستند که اشکال ایجاد میکند. وقتی شما میگویید آشتی، مثل این است که یک قهری وجود دارد؛ [درحالیکه] قهری وجود ندارد. بله، مردم ما با آن کسانی که به روز عاشورا اهانت کردند قهرند. ملّت با آنهائی که روز عاشورا، با قساوت، با لودگی، با بیحیایی آمدند جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با اینها آشتی هم نمیکنیم.»
🔻ادامه دارد...
eitaa.com/raheamin/55490
شبڪہانتشار محتواے بصیرت افزایـےفرهنگےسیاسےاجتماعـےراه امین
🔰 با «وفاق» کدام گره باز میشود؟ (۱) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸بهار ۱۳۸۸ هرچه به روزهای پایانیاش
🔰 با «وفاق» کدام گره باز میشود؟ (۲)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸تحلیل دقیق و درست رهبر انقلاب کمتر از سه سال بعد به وضوح آشکار شد؛ وقتی ملت ایران علیرغم سوءتدبیرهای دولت وقت و پس از ناآرامیهای دیماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ برای تشییع سردار پرافتخارشان، شهید قاسم سلیمانی تصاویری باشکوه در خیابانهای اهواز، تهران، قم، مشهد و کرمان خلق کردند و در گوشه و کنار کشور به یاد او مراسم یادبود گرفتند. حاج قاسم نمادی از جمهوری اسلامی ایران و آرمانهایش بود و ملت با همه گلایههایش از مدیریت برخی امور اجرائی، پای این نظام ایستاده بود.
🔸یک سال بعد در ۲۶ آذر ۱۳۹۹ رهبر انقلاب باز هم بر اتحاد ملت ایران تأکید کردند و البته برای حفظ آن به مسئولان کشور هشدار دادند:
«ملّت ایران در خیلی از امور صدایشان صدای واحد است، خواستشان خواست واحد است، [امّا] مسئولان میتوانند این را از بین ببرند. هنر مسئولان ما این است که این اتّحاد را، این همصدایی را تکّهتکّه کنند، ملّت را تکّهِتکّه کنند، اینها را از بین ببرند! مسئولین کشور مراقب باشند که این اتّحاد را زیاد کنند.» مخاطب بخش قابل توجهی از این هشدار رهبر انقلاب همان جریان غربگرای مدعی اصلاحطلبی بود که اینبار در قامت برخی مسئولان اجرائی وقت کشور از هیچ تلاشی برای دوقطبیسازیهای کاذبی مثل «میدان - دیپلماسی»، «تندرو-معتدل»، «جنگطلبی - تعامل با دنیا»، «کاسبان تحریم-حامیان مذاکره» و... در میان مردم دریغ نمیکرد!
🔸پاییز ۱۴۰۱ این جریان بدنام و بدسابقه یکبار دیگر در خیانت به منافع ملی کشور کم نگذاشت و اینبار به بهانه حقوق زنان همدوش با مقامات آمریکایی در مقابل نظام ایستاد و مشوق آشوب و ناامنی شد. مردم اما باز هم علیرغم مشکلاتشان، آشوبگران را ناکام گذاشتند و در حمایت از آنها به خیابان نیامدند.
سال ۱۴۰۳ با برگزاری انتخابات زودتر از موعد ریاستجمهوری آنها باز هم در سودای کسب قدرت دست بهکار شدند. در حالی که طبق نظرسنجیهای انجام شده ۵۵ تا ۵۷ درصد از مردم علت عدم مشارکت در انتخابات را نارضایتی از مسائل معیشتی و اقتصادی بیان کرده بودند؛ غربگرایان مدعی اصلاحطلبی اما با تحریف واقعیت در رسانههای زنجیرهایشان عدم مشارکت را به عدم حضور فعال خودشان در انتخابات و در نتیجه مدیریت کشور تفسیر کردند و از این طریق برای تأیید نامزدهای مورد نظرشان فضاسازی کردند. با پیروزی «مسعود پزشکیان» در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در رویدادی مشابه با سال ۱۳۹۲ آنها اینبار کلیدواژه «وفاق ملی» را جایگزین «آشتی ملی» کردند تا مسیر دستیابی خود به مناصب مدیریتی کشور را علیرغم سابقه سیاهشان هموار کنند. اکنون به نظر میرسد شعار «وفاق ملی» از سوی این جریان تبدیل به اسم رمزی برای تحمیل عناصر زاویهدار و بدسابقه به آقای پزشکیان شده است. شعاری که در تبلیغات انتخاباتی آقای پزشکیان نمود خاصی نداشت و دستپخت حلقهای خاص پس از ریاستجمهوری ایشان است.
🔸آنها برای این شعار حتی همایش هم برگزار کردند اما جالب آنجا بود که «مسعود پزشکیان» در سخنرانی خود در این همایش بیش از آنکه از «وفاق ملی» صحبت کند از «حق و عدالت» به عنوان اصول کاریاش نام برد و با اشاره به متنی که اطرافیانش برای سخنرانی او آماده کرده بودند، گفت: «متونی که عزیزان تهیه کردهاند، بسیار ارزشمند و تأثیرگذار است، اما آنچه به باورم از اهمیت بیشتری برخوردار است، بیان آن چیزی است که از دل برمیآید و در متون از پیش آماده شده، یافت نمیشود... آنچه که باور دارم و پیشتر در جریان انتخابات نیز بر آن تأکید کردم، اصولی است که حول محور حق و عدالت شکل میگیرد.»
🔸ناهمگونی شعار «وفاق» با واقعیات ملموس کشور به حدی بود که «علی لاریجانی» نیز به عنوان یکی از چهرههای همسو با دولت چهاردهم به آن واکنش نشان داد و گفت:
🔻«امروز مشکلات گرانی و قیمت ارز وجود دارد اما ناگهان مسئله «وفاق» مطرح میشود که این ارتباط با زندگی مردم ندارد.» او درست میگفت؛ شعار «وفاق» ارتباطی با مسائل جامعه ایران ندارد و گرهی از کار مردم باز نخواهد کرد اما این شعار برای غربگرایان مدعی اصلاحطلبی بهشدت گرهگشاست! آنها که تا دیروز پیشتاز چند پاره کردن جامعه با اردوکشیهای خیابانی و دوقطبیسازیهای واهی بودند، امروز سنگ «وفاق ملی» را به سینه میزنند تا چهرههای بدسابقه خود را در مناصب مدیریتی کشور جانمایی کنند. در صورت موفقیت این پروژه، آنها اینبار اتاق آشوب خود را به جای خیابان در ادارات دولتی تشکیل خواهند داد.
#یادداشت_روز
eitaa.com/raheamin/55491
🔰 دو خطا از یک تجربه تلخ (۱)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸متأسفانه در دولت چهاردهم، چه دولت محترم بپذیرد یا نپذیرد، سفره زندگی مردم روی میز مذاکرات پهن شده است. اقدامی که باعث میشود کوچکترین تکان در این میز، به جامعه ایران و افکار عمومی آن منتقل شود. دولت با این کار بار مضاعفی نیز بر تیم مذاکراتی تحمیل کرده و با بستن دست آنها به واسطه انتظارات اجتماعی، قدرت مانورشان در مذاکرات را کاهش داده است. از منظر دولت، سید عباس عراقچی و همکارانش باید به «توافق» برسند چون «توافق» وعده اصلی و یا دستکم یکی از اصلیترین وعدههای انتخاباتی رئیسجمهور بوده و عدم آن یعنی عدم دستاورد دولت!
🔸این خطای فاحش 12 سال پیش نیز رخ داده بود. روزهای آغازین دولت حسن روحانی بود که قائممقام وقت وزیر خارجه ایتالیا در سفر به تهران به علیاصغر خاجی، معاون وقت اروپا و آمریکای وزارت خارجه ایران گفت:
«تا حالا فشار خارجی روی شما بود که بیایید مذاکره كنيد. الآن فشار داخلی را هم خودتان ایجاد کردهاید. یادت نرود آقای روحانی با شعار مذاکره این انتخابات را برده است. بنابراین از نظر ما، باید پاسخگوی مردم خودتان هم باشید.» اظهارات نسنجیده و خالی از واقعیت آقای حسن روحانی و اطرافیانش پیش و پس از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری 1392 ناظران خارجی را به این نتیجه رساند که ایران به هر قیمتی خواستار «توافق» است. رادیو دولتی فرانسه همان زمان دولت ایران را «فروشنده بدهکار و مشتاقی» خواند که «ناگزیر از فروش حقوق ملی» است و نوشت: «پیشنهاد سقف زمانی ۳ ماهه از سوی روحانی برای انجام معامله قطعی با غرب، نشانه وضعیت اضطراری دولت او است که در ژنو در هیئت فروشنده ظاهر خواهد شد.» آقای روحانی میخواست هر طور که شده در 100 روز ابتدائی دولتش به «توافق» برسد و در این چارچوب به نظر میرسید «محتوای توافق» برای او چندان اهمیت نداشت. «توافق موقت ژنو» در آذر 1392 با چنین رویکردی شکل گرفت و همین رویکرد در اصل انگاشتن «توافق» و فرع پنداشتن «محتوای توافق» تا «تفاهم لوزان» در فروردین 1394 و سپس «برنامه جامع اقدام مشترک» در تیر 1394 ادامه یافت.
🔸شاید هیچ چیز به اندازه کارزار تبلیغاتی مضحک وزارت خارجه وقت برای دستیابی به توافق نهائی در حد فاصل «توافق موقت ژنو» تا «تفاهم لوزان» گویای این خطای سادهلوحانه نباشد. کارزاری که پس از اظهار نظر عجیب آقای محمدجواد ظریف وزیر خارجه وقت در گفتوگو با رادیو ملی آمریکا مبنی بر: «هر نوع توافق بهتر از عدم توافق است» شکل گرفت و طی آن شش کارگردان سینمایی شناخته شده ایران در عرصه جهانی با هدایت وزارت خارجه، شعار «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» سر دادند.
🔸این رویکرد خاماندیشانه و ضدملی آقای ظریف و وزارت خارجه تحت امرش با واکنش رهبر انقلاب مواجه شد: «توافق نکردن بهتر از توافق بد است ـ که این حرف را آمریکاییها هم میزنند ـ این فرمول، فرمول درستی است؛ توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی.»
🔸عجلهای که دولت روحانی برای امضای توافق با اروپا و آمریکا داشت برای گرهگشایی واقعی از مشکلات اساسی مردم نداشت. آنها پس از شتابزدگی 100 روزه در امضای «توافق موقت ژنو» در «تفاهم لوزان» به ضربالاجلی 90 روزه (سه ماهه) برای دستیابی به توافق نهایی تن دادند. محدود کردن زمان دستیابی به توافقی که منافع ملی ایران را تضمین کند تقریبا با هیچ منطقی سازگار نبود اما دولت آقای روحانی و وزارت خارجه وقت، بررسیها و ارزیابیهای کارشناسانه را به نفع سرعت در حصول توافق نادیده گرفتند و اصرار داشتند ظرف 90 روز تفاهم لوزان را تبدیل به توافق نهایی کنند. همان زمان منتقدان نسبت به مفاد نامتوازن و فاقد تضمین تفاهم لوزان هشدار دادند اما در دولتی که منتقدانش را به «جهنم» حواله میداد، شنیده نشدن صدای منتقدان کاملا طبیعی بود. رهبر انقلاب 20 فروردین 1394 (یک هفته پس از تفاهم لوزان) با غیرالزامآور دانستن ضربالاجل سه ماهه برای دستیابی به توافق نهایی؛ دولت وقت را به شنیدن نظرات و دیدگاههای منتقدان تفاهم لوزان دعوت کردند و فرمودند: «به نظر من بنشینند، بشنوند، بحث کنند. حالا ممکن است بگویند آقا ما سه ماه بیشتر زمان نداریم؛ خب، حالا سه ماه بشود چهار ماه، آسمان که به زمین نمیآید؛ چه اشکالی دارد؟ کمااینکه آنها در یک برهه دیگری هفت ماه زمان را عقب انداختند. خیلی خب، دوستان ما هم اگر چنانچه در این همدلیها و همزبانیها و تبادلنظرها یک وقتی گرفته شد، چه اشکال دارد، وقتی گرفته بشود، یک خرده زمان آن تصمیمات نهایی عقب بیفتد؛ طوری نخواهد شد.»
🔻ادامه دارد...
eitaa.com/raheamin/56753
شبڪہانتشار محتواے بصیرت افزایـےفرهنگےسیاسےاجتماعـےراه امین
🔰 دو خطا از یک تجربه تلخ (۱) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸متأسفانه در دولت چهاردهم، چه دولت محترم بپذیرد
🔰 دو خطا از یک تجربه تلخ (۲)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸اما تقریبا هیچکدام از توصیههای دلسوزانه رهبر انقلاب و منتقدان بر تصمیمهای عجولانه و خالی از تدبیر دولت تدبیر و امید[!] اثری نداشت. آنها در موعد مقرر یعنی سه ماه بعد در تیر 1394 همان تفاهم لوزان را تبدیل به توافق نهایی «برنامه جامع اقدام مشترک»(برجام) کردند. توافقی که هر چه از زمان انعقاد و اجرایش میگذشت؛ خسارتها و ساختار معیوبش بیشتر آشکار میشد. 7 آذر 1395 کمتر از یک سال از اجرای برجام میگذشت که رهبر انقلاب به مضرات این توافق و شتابزدگی در حصول آن اشاره کردند: «مشکلات فعلی در توافق هستهای به خاطر عجله در زودتر به سرانجام رساندن توافق است. وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم و به جایی برسانیم، از جزئیات غفلت میکنیم و گاهی غفلت از یک امر جزئی، موجب ایجاد رخنه و نقطه سلبی در آن کار میشود.»
🔸در این روند دستکم دو خطا کاملا مشهود بود: «عجله در حصول توافق با تعیین یا پذیرش ضربالاجلهای چند ماهه» و دیگری «تن دادن به توافق موقت».
🔸پس از تجربه تلخ برجام، به نظر میرسد اکنون و در دولت چهاردهم نیز مذاکرهکنندگان کشورمان در معرض این دو خطا قرار گرفته باشند. دولت آمریکا اصرار بر تعیین ضربالاجل چندماهه برای دستیابی به «توافق» دارد. اصرار واشنگتن وقتی نگرانکننده میشود که در تیم مذاکراتی ایران نیز با تحلیلهای نادرست، زمان دستیابی به توافق را محدود ارزیابی کنند.
🔸26 آبان 1403 وزیر محترم امور خارجه گفت: «اگر مذاکرات جدیدی شروع شود، فرصت محدودی خواهد داشت، چرا که در اکتبر ۲۰۲۵ که مهر ۱۴۰۴ خواهد بود، زمان پایان قطعنامه مربوط به برجام است... احتمالا قبل از آن، اگر توافقی نشود، ما با شرایط بحرانی مواجه خواهیم بود. ممکن است کشورهای اروپایی در آن زمان به سراغ «اسنپبک» (بازگشت قطعنامههای سازمان ملل) بروند.» اما «شرایط بحرانی» مدنظر آقای عراقچی چندان معتبر به نظر نمیرسد. قطعنامههای تحریمی سازمان ملل علیرغم «تعلیق کاغذی» در حال حاضر نیز توسط کشورهای غربی اجرا میشود، حتی تحریمهایی به مراتب بیشتر از آن توسط آمریکا و متحدانش اعمال و اجرا شده است. بر این اساس هراس از بازگشت قطعنامههای تحریمیای که هیچوقت کنار گذاشته نشده بودند؛ واقعبینانه نیست. از طرف دیگر جمهوری اسلامی گزینههای متعددی برای مقابله با تهدید اروپا به استفاده از مکانیسم ماشه در اختیار دارد؛ گزینههایی که از توسعه ظرفیتهای هستهای و خروج از NPT گرفته تا افزایش بُرد موشکهای دفاعی به غربیترین نقاط اروپا را میتواند شامل شود. در این زمینه مجلس شورای اسلامی که پیشتر با قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» دست تیم مذاکراتی ایران را باز کرد؛ این بار هم میتواند با تعیین تکلیف قانونی برای سازمان انرژی هستهای و وزارت دفاع به کمک مذاکرهکنندگان بیاید. گذشت زمان به نفع ما و به زیان آمریکاست و مذاکرهکنندگان ایرانی نباید با پذیرش محدودیتهای زمانی این وضعیت را وارونه کنند.
🔸«توافق موقت» نیز یکی از گزینههایی است که رسانههای آمریکایی از آن سخن میگویند. با توجه به شرایط ایران برای ایده «توافق موقت» نقاط ضعف فراوانی را میشود شمارش کرد اما شاید مهمترین آن، بالا بردن انتظارات اجتماعی برای دستیابی به توافق نهایی و در نتیجه شرطی کردن هر چه بیشتر اقتصاد کشور با «توافق» باشد. بر این اساس «توافق موقت» بیشتر از آنکه فضای تنفس و آزادی عمل برای مذاکرهکنندگان ما فراهم کند؛ آنها را تحت فشار خواهد گذاشت. سالهاست که اروپا و آمریکا با آگاهی به این ویژگی در هر دوره از مذاکرات گزینه «توافق موقت» را مطرح کردهاند. «توافق موقت» همچنین راهکار پیشنهادی اندیشکدههای غربی مانند «مرکز امنیت نوین آمریکا»(CNAS)، «مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی»(CSIS)، «گروه بینالمللی بحران»(ICG) و... به مذاکرهکنندگانشان بوده است.
🔻 ادامه دارد...
eitaa.com/raheamin/56754
شبڪہانتشار محتواے بصیرت افزایـےفرهنگےسیاسےاجتماعـےراه امین
🔰 دو خطا از یک تجربه تلخ (۲) 👤 #سید_محمدعماد_اعرابی 🔸اما تقریبا هیچکدام از توصیههای دلسوزانه رهبر
🔰 دو خطا از یک تجربه تلخ (۳)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸این اولین بار نیست که ایران درباره برنامه صلحآمیز هستهای خود مذاکره میکند. تعهدات قابل عرضه ایران در حوزه هستهای تقریبا روشن است و به پشتوانه عبرت تلخ برجام، تعهدات مورد انتظار ما از طرف مقابل نیز بیش از گذشته ملموس شده است. اگر بنای طرف آمریکایی به مذاکره از موضع برابر و «توافق» باشد، صحنه آنقدر واضح است که نیازی به «توافق موقت» احساس نشود.
🔸دولت چهاردهم اگرچه «توافق» را به عنوان وعده انتخاباتی خود مطرح کرد اما لزومی ندارد بر این خطا پافشاری کند و ما امیدواریم آقای سید عباس عراقچی که به مراتب تعهدشان معترفیم با بهرهگیری از همراهی جناب پزشکیان که بر مصالح نظام و مردم تأکید ویژه دارند و با در نظر گرفتن منافع ملی، این موضوع را فراتر از رقابتهای انتخاباتی و گروههای سیاسی دیده و همیشه این کلام رهبر انقلاب را پیش چشمان خود داشته باشند: «توافق نکردن شرف دارد بر توافقی که منافع ملّت پامال بشود و عزّت ملّت از بین برود.»
#یادداشت_روز
eitaa.com/raheamin/56755
🔰 مردی که قاعدهها را تغییر داد (۲)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸او میگوید: «نقش آقای رئیسی مانند یک منجی میماند برای [شرکت] هفتتپه. کارگران هفتتپه هیچ وقت آقای رئیسی را فراموش نخواهند کرد. او صدای کارگران را شنید.» تجربهای که کارگران شرکت هپکو اراک هم داشتند.
🔸۳۱ تیر ۱۴۰۱ وقتی سید ابراهیم رئیسی در سفر به اراک به بازدید مجدد این کارخانه رفت؛ یکی از کارگران جلو آمد و گفت: «اگر شما نبودید... والله قسم الان کارخانهای وجود نداشت که حالا بخواهید از آن بازدید کنید.» کارگر هپکو میگفت: «نان زن و بچهام را مدیون ایشان [رئیسی] هستم.» سید ابراهیم ملتی را نمکگیر کرده بود؛ این را کارگران کارخانههای کاشی سمنان، رادیاتور یزد، قند یاسوج، چوب و کاغذ مازندران، نساجی قائمشهر، کیان تایر، ایران تراورس و بیش از 8000 واحد صنعتی دیگر میتوانند شهادت دهند. آنها با چشمان خود دیدند که در دهه 90 چگونه زمینگیر شدند و سید ابراهیم رئیسی چگونه دست آنها را گرفت و از زمین بلند کرد.
🔸رئیسجمهور وقت در سفر تفریحی قشم بود؛ استاندار در آلمان به سر میبرد و سیل روستا به روستا و شهر به شهر در استان گلستان جلو میآمد؛ این بیتفاوتی نه فقط در سیل نوروز 1398 که قاعده تقریبا همیشگی آن سالها بود! ۲۱ آبان ۱۳۹۶ وقتی حوالی ساعت ۱۰ شب، زلزله کرمانشاه را لرزاند و خانهها و راههای مواصلاتی را تخریب کرد، تا دو روز بعد خبری از وزیر راه و شهرسازی وقت نبود! سید ابراهیم رئیسی این قاعده را هم شکست. خرداد ۱۴۰۱ وقتی مجتمع تجاری متروپل آبادان فروریخت، وزیر کشور دولت او با اولین پرواز راهی آبادان شد، جلسه مدیریت بحران را در ساعت ۳ بامداد تشکیل داد و تا آخرین روز آواربرداری از ساختمان و کشف اجساد و شناسایی قربانیان در آبادان ماند. مرداد 1401 که سیل مناطقی از استان تهران را فراگرفت؛ استاندار تهران همان روز به کانون اصلی سیل در روستای مزداران فیروزکوه رفت و تا پایان عملیات امدادرسانی در منطقه مستقر شد. با این حال سید ابراهیم به همین میزان دلش راضی نمیشد و خودش نیز شخصا به آبادان و فیروزکوه رفت تا از نزدیک در جریان امور قرار گیرد و با مردم منطقه گفتوگو کند. در دولت او نه فقط مدیران ارشد دولتی که حتی شخص رئیسجمهور نیز کاملا در دسترس بود.
🔸سخنگوی دولت سیزدهم در ملتهبترین شرایط در پاییز 1401 نیز حضور در میان دانشجویان را ترک نکرد. او تقریبا به طور متوسط هر ماه در جمعی از جوانان حاضر میشد و به سؤالاتشان پاسخ میداد؛ حتی یکسوم چنین آماری در دولتهای پیش و پس از سید ابراهیم رئیسی رؤیایی دستنیافتنی است!
🔸وقتی سال 1396 رقیب انتخاباتیاش با بدنامترین گروهکهای تروریستی خارج کشور که او را «آیتالله اعدام» میخواندند همصدا شد و گفت: «[ملت] آنهائی که در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند.»؛ وقتی سال 1400 رقیب دیگر انتخاباتیاش به دروغ تحصیلات عالی او را زیر سؤال برد؛ قاعده بازیهای سیاسی این بود که دست به افشاگری علیه آنها بزند و تنها اندکی از آنچه میداند در مقابل دوربینها بگوید ولی رازداری کرد و زبان به ناگفتهها نگشود. برای رئیسی سیاست نزاع قدرت نبود؛ فرصت خدمت و سیر الی الله بود و سرانجام 30 اردیبهشت 1403 به مقصدش رسید.
#یادداشت_روز
eitaa.com/raheamin/56921
🔰 دور باطل مذاکره و درسهایی که نمیگیرند!(۱)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸تاریخ معلم خوبی است اما برخی از دولتمردان ما شاگردان خوبی برای آن نبودهاند. سال 1382 آمریکا پس از اشغال افغانستان؛ بدون اجماع حتی میان متحدان قبلیاش، به بهانه دروغین تسلیحات کشتارجمعی، عراق را هم اشغال کرد. همان ایام بود که برنامه هستهای صلحآمیز ایران با هوچیگری اروپا و آمریکا و رسانههای وابستهشان، در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بحثبرانگیز شد. با مشاهده اوضاع آن روز در غرب آسیا برخی مسئولان جمهوری اسلامی نگران شدند.
🔸مسئولان وقت تصمیم گرفتند برای «رفع اتهام و دفع خطر» با سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس به مذاکره بنشینند. ترس برادر مرگ است؛ این را سال ۱۳۸۲ به چشم دیدیم وقتی پیش از آنکه اروپاییها درخواست مرگ برنامه هستهای ایران را مطرح کنند؛ مسئولان وقت، خودشان را برای خودکشی آن آماده میکردند. در خوشبینانهترین تفسیر از آن روزها، هراس ناشی از جنگ تیم مذاکراتی ایران را در باتلاق انفعال و وادادگی فرو برد، تا آنجا که معتقد بودند: «اگر اروپاییها گفتند تعلیق برای یک سال، ما باید بگوییم یک سال و نیم، اگر میخواهیم موضوع حل شود. یا اگر میگویند یک سال مذاکره، ما باید بگوییم یک سال و نیم مذاکره، برای اینکه ایجاد اعتماد کنیم.» اعتمادسازی برای اروپایی که دستش به خون هزاران غیرنظامی در افغانستان آلوده بود و علیرغم بازرسیهای متعدد از عراق، حمله آمریکا به این کشور را با ادعای دروغین وجود سلاح کشتار جمعی، تأیید کرد؛ از همان ابتدا لطیفهای مضحک بود. با این حال تیم مذاکراتی ایران تصمیمش را گرفته بود. ریاست این تیم را «حسن روحانی» بر عهده داشت. آنها معتقد بودند: «ما با سعه صدر تعلیق را بپذیریم تا پرونده ما در آژانس بسته شود، گرچه اینکار دو سال هم بهطول بینجامد، در عوض برای همیشه راحت میشویم.»
🔸مذاکرات با سه کشور اروپایی بر سر برنامه هستهای صلحآمیز ایران و تعلیق آن برای اعتمادسازی آغاز شد. مهرماه 1382 در نشست سعدآباد، سه کشور اروپایی با هدف تحمیل خواستهشان، ایران را به ترک میز مذاکرات و بازگشت به کشورشان تهدید کردند. مسئولان وقت ایران باز هم ترسیدند و به خواسته سه کشور اروپایی تن دادند.
🔸آنها یک قول شفاهی از اروپاییها گرفتند و البته در کمال تعجب این قول را به صورت مکتوب در متن نهائی بیانیه مورد توافق نیاوردند. حسن روحانی میگوید: «در جلسه با وزرای اروپایی گفتم که در مقام عمل تعلیق تنها در حد تعلیق گازدهی در نطنز خواهد بود، گرچه عبارت بیانیه کمی متفاوت بود.» شاید مضحک به نظر برسد اما مذاکرهکنندگان ایرانی با قول شفاهی تروئیکای اروپا (سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس) به پذیرفتن «تفسیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تعلیق» در بیانیه نهائی راضی شدند و آژانس درست در زمان اجرای توافق «تعلیق» را نه فقط «توقف گازدهی به سانتریفیوژهای نطنز» بلکه طبق خواست اروپا به «توقف کلیه فعالیتهای هستهای ایران» تفسیر کرد. حسن روحانی در خاطراتش مینویسد: «البرادعی(مدیرکل وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی) بعدا تحت فشار اروپا تخلف کرد و آژانس هم با تفسیر جدیدی علاوهبر نطنز، قطعهسازی و مونتاژ را هم جزء موارد تعلیق اعلام کرد.»
🔸کلیه فعالیتهای هستهای ایران به مدت دو سال تعلیق شد. با وجود اینکه تیم مذاکراتی ایران معتقد بود: «گرچه اینکار دو سال هم بهطول بینجامد، در عوض برای همیشه راحت میشویم.» اما ایران از هیچ چیز راحت نشد. طی این دو سال و تا زمانی که حسن روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ریاست تیم مذاکراتی را بر عهده داشت، شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۷ قطعنامه علیه ایران صادر کرد و در نهایت پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد.
🔸درسی که آن زمان تاریخ به ما داد این بود؛ محاسبات مسئولان وقت ایران غلط است و مذاکرات با سه کشور بدعهد و فریبکار اروپایی نه به «رفع اتهام» منجر میشود و نه به «دفع خطر»؛ بلکه کاملا برعکس «اتهام» و «خطر» را تشدید میکند. حسن روحانی درباره آن روزها میگوید: «[ایران] بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبهرو شد.»
🔸دولتمردان وقت ایران اما نتوانستند همین درس ساده را فرا بگیرند و محاسبات غلطشان را اصلاح کنند، آنها در عوض به این نتیجه رسیدند که به جای اروپا باید با آمریکا مذاکره کرد: «اروپاییها بدون چراغ سبز آمریکا قادر به انجام هیچ کار مهمی نبودند.» «مذاکره با اینها(اروپا) فایدهای ندارد، باید با رئیس اینها(آمريكا) مذاکره کنیم.» 8 سال بعد وقتی آنها باز هم قدرت اجرائی کشور را در دست گرفتند، تجربه شکستخوردهشان را دوباره از همین نقطه ادامه دادند. مذاکره با آمریکا آغاز شد.
🔻ادامه دارد...
eitaa.com/raheamin/57898
🔰 دور باطل مذاکره و درسهایی که نمیگیرند!(۲)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸رؤسای جمهور دو کشور با یکدیگر گفتوگوی تلفنی کردند، وزرای خارجه دو کشور در خیابانهای سوئیس دوستانه قدم زدند و حتی وزیرخارجه وقت با رئیسجمهور آمریکا در سازمان ملل دیدار کرد. نتیجه همه این دلسپردنها توافقی به نام برجام شد. توافقی که در همان اولین روزها و تنها 8 ماه پس از اجرایش نقض شد و وزیر خارجه وقت ایران درباره آن نوشت: «قریب هشت ماه بعد از روز اجرا، مهمترین تعهدات ایالات متحده و برخی از طرفهای اروپایی در رابطه با رفع تحریمها هنوز ایفا نگردیده است.»
🔸محمد جواد ظریف در نامه خود به فدریکا موگرینی، نماینده وقت اتحادیه اروپا در سیاست خارجی تأیید کرد که به دلیل نقض عهد آمریکا و تهدیدهایش: «بانکها در عمل اعتصاب کرده و از تعامل مجدد با ایران خودداری میکنند.» این روند تا آخرین روزهای حضور آمریکا در برجام ادامه داشت و معاون وقت وزیر خارجه اسفند 1396 درباره آن گفت: «آمریکا تقریبا هر روز تعهداتش در برجام را نقض میکند.» دو ماه بعد در اردیبهشت 1397 آمریکا با پاره کردن برجام کار را یکسره کرد.
🔸تاریخ این بار درس تکراری دیگری به دولتمردان داد و آن اینکه اروپا و آمریکا به یک اندازه عهدشکن و غیرقابل اعتمادند؛ اما آنها از فهم این درس ساده هم ناتوان بودند. اینکه دولتمردان وقت تصمیم گرفتند در غیاب آمریکا مسیر خود را با اروپا ادامه دهند اگر چه مثل شوخی به نظر میرسید اما اتفاقی بود که کاملا جدی رخ داد. آنها مسیری را انتخاب کردند که سال 1382 بنبست بودنش را به چشم دیده بودند. حسن روحانی که پس از چشیدن طعم بدعهدی اروپا در مذاکرات 1382 تا 1384 گفته بود: «کاملا روشن شد که اروپا نمیتواند در برابر فشار آمریکا بایستد.» و بر همین اساس آمریکا را کدخدا و رئیس اروپا لقب داده بود در تناقضی آشکار کدخدای دیروز را مزاحم امروز خواند و گفت: «یک موجود مزاحم از برجام رفت... برجام منهای آمریکا را با دیگر اعضای 1+5 و از جمله اروپا ادامه میدهیم.» دو سال دیگر گذشت تا محمدجواد ظریف وزیر خارجه وقت ایران پس از مشاهده کارشکنی و نقض عهد کشورهای اروپایی، آذرماه 1399 خطاب به آنها بنویسد: «به تعهداتتان ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل پایبند باشید و نقض برجام را متوقف کنید.» اروپا حتی در سختترین روزهایی که مردم ایران درگیر همهگیری کرونا بودند برای واردات واکسن از طریق کانال مالی مشترکی(SPV-اینستکس) که خودشان راه انداخته بودند، کارشکنی کرد و جان مردم ایران را به بازی گرفت.
🔸تاریخ معلم خوبی است. آنقدر خوب که یک درس را چند بار تکرار میکند اما اینکه برخی از دولتمردان ما درسهای صریح، ساده و تکراری تاریخ را باز هم متوجه نمیشوند، تأسفآور است. کمتر از 4 سال بعد همان جریان بار دیگر قدرت اجرائی را در دست گرفت. آنها تجربههای شکستخورده قبلی خود را اصلا به روی مبارکشان هم نیاوردند و یک بار دیگر اصرار کردند با مذاکره با آمریکا به اعتمادسازی و رفع تحریم بپردازند! مذاکره با آمریکا دوباره آغاز شد. پنج دور مذاکره غیرمستقیم با آمریکا نه تنها هیچ تحریمی را رفع و یا تعلیق نکرد بلکه حتی مانع از اعمال تحریمهای جدید هم نشد! پس از پنج دور مذاکره با آمریکا در دولت چهاردهم، واشنگتن بیش از 313 تحریم علیه اصلیترین شریان اقتصادی ایران یعنی فروش نفت اعمال کرد. این بار مذاکره با آمریکا تحفه دیگری هم برایمان آورد و آن حمله مشترک نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران بود.
🔻ادامه دارد...
eitaa.com/raheamin/57899
🔰 دور باطل مذاکره و درسهایی که نمیگیرند!(۳)
👤 #سید_محمدعماد_اعرابی
🔸حالا فکر میکنید پس از این تجربه تلخ، دولتمردان ما چه نتیجهای گرفتهاند؟! هیچ چیز از طنز این ماجرا نمیکاهد که آنها به این نتیجه رسیدهاند که باید با اروپا مذاکره کنند! آنها برای بار سوم مسیری را انتخاب کردهاند که پیشتر تا انتهایش را رفته و سرشکسته بازگشته بودند. این انتخاب با هیچ تعریفی از عقلانیت و واقعبینی سازگاری ندارد و این زیبنده نظام جمهوری اسلامی ایران نیست که دولتمردانش به امید واهی، سالها هرولهکنان بین اروپا و آمریکا در رفت و آمد باشند. درسی که در تمام این سالها باید میگرفتیم خیلی ساده است؛ دور باطل مذاکره با اروپا و آمریکا صد بار دیگر هم که تکرار شود، نتیجهاش همان است که رهبر انقلاب فرمود: «همه بدانند- مذاکره با رژیم زورگو و پُرتوقّعی مثل آمریکا، وسیلهای برای رفع دشمنی نیست؛ مذاکره، وسیلهای برای رفع دشمنیِ آمریکا نیست بلکه مذاکره، ابزاری در دست او برای اعمال دشمنی است... بعضی میگویند مذاکره کنیم تا دشمنی کم بشود؛ نه، مذاکره دشمنی را کم نمیکند، مذاکره یک وسیلهای به او میدهد تا اعمالِ دشمنیِ بیشتری بکند.» (22 مرداد 1397) «از اروپا قطع امید بکنید.
🔸اروپا جایی نیست که ما بتوانیم برای مسائل گوناگون خودمان از جمله همین مسئله برجام و مسائل اقتصادی و مانند اینها به آنها امید ببندیم؛ نه، اینها کاری نخواهند کرد؛ قطع امید [بکنید].» (7 شهریور 1397)«اگر هدف از مذاکره رفع تحریم است، مذاکره با این دولت آمریکا رفع تحریم نخواهد کرد؛ یعنی تحریمها را برنمیدارد، [بلکه] گره تحریمها را کورتر خواهد کرد؛ فشار را افزایش خواهد داد. مذاکره با این دولت، فشار را افزایش خواهد داد.» (22 اسفند 1403) تاریخ باز هم به ما درس میدهد اما کوتاهی دولتمردان ما در عبرت گرفتن از این درسها، هزینه تحمیل شده به ایران را هر بار بیشتر میکند. آخرین هزینهای که ما پرداختیم، شهادت فرماندهان ارشد نظامی، دانشمندان برجسته هستهای، نزدیک به 1000 غیرنظامی و تخریب بخشی از تأسیسات نظامی و هستهایمان بود.
#یادداشت_روز
eitaa.com/raheamin/57900