🧠💦مرگ هویت در فرقهها با شستشوی مغزی
✍️تهی شدن فرد از خود و هویتش در فرقهها بیش از هر چیز، طی فرایندی موسوم به «#شستشوی_مغزی» رخ میدهد که موضوع محوری بخش عمدهای از مطالعات فرقهشناسانه را به خود اختصاص دادهاست. این فرآیند را میتوان پایه و اساس کنار گذاشتن #هویت فرد قلمداد کرد. «در فرقههای مخرب، قبل از شروع شستشوی مغزی، قربانی با بهکارگیری شیوههای مختلف «#کنترل_ذهن» و «تأثیرگذاری» به نقطهای رسیده که قبول کرده شخصیت و ویژگیهای فردی او «بد»، «ناپسند» حتی«شیطانی» هستند و باید به شخصیتی «خوب»، «از جنس #پرولتاریا»، «مجاهدگونه» یا «خداگونه» تبدیل شود.
⏪تا این نقطه، وی قدم به قدم بیآنکه متوجه باشد چه اتفاقی در حال رخ دادن است و دارد تبدیل به چه کسی میشود، تغییر کردهاست. وقتی قربانیان به این مرحله از شستشوی مغزی میرسند، بسیاری از عقاید شخصی و هویتشان ذره ذره تغییر کرده و آنها پذیرفتهاند که در گذشته به وسیله «#جامعه_فاسد»، «#شیطان»، «#امپریالیسم» و «سرمایهداری»، شستشوی مغزی شدهاند...
🔚در نتیجه شستشوی مغزی، #قربانی در کنار شستشوکننده #مغز قرار میگیرد و در تغییر خود با وی، علیه شخصیت، افکار و احساسات گذشتهاش همکاری مینماید تا در نهایت به کسی تبدیل شود که از او خواسته شدهاست...قربانی بختبرگشته با نفی یا گم کردن شخصیت گذشتهاش، مجبور میشود به طور روزمره تمامی حرکات و رفتار خود را با تقلید از بقیه و احتمالاً رهبر #فرقه شکل دهد، لذا فرد قدم به قدم، هویت خود را از دست داده، هویتی جانشین را هم پیدا نمیکند و بهعبارتی، تبدیل به موریانهای دنبالهروی #غریزه ملکه کندو، عروسک یا برده رهبر میگردد. شستشوی مغزی، شیوه یک رؤیا هم هست؛ رؤیایی که در آن، علاوه بر جسم و رفتار، میتوان افکار و احساسات افراد را به طور کامل کنترل کرد.»
@Feraghvaadyan
🔺کنترل ذهن و مغزشویی در فرقهها
✍یکی از مهمترین شگردهای #جذب در فرقهها #کنترل_ذهن است. «مارگارت تالر سینگر» و «استیون حسن»، محققان جریانهای فرقهای در کتابهای خود(به ترتیب، «فرقهها در میان ما» و «مبارزه با کنترل ذهن فرقهها)، قائل به تفکیک میان کنترل ذهن و #مغزشویی هستند اما در بسیاری از دیگر آثار مرتبط با این حوزه، ایندو مقوله، یکی انگاشته شدهاند.
👈معتقدان به تفکیک، مغزشویی را عملی اجباری شمرده و بعضاً نوعی #شکنجه را در تحقق عمل مغزشویی دخیل میدانند اما تکنیک کنترل ذهن را عملی بهظاهر، اختیاری قلمداد میکنند که هدف با عامل کنترل ذهن، همکاری داشته و مقاومتی از خود نشان نمیدهد. در مغزشویی و #کنترل_ذهن، هدف، تغییر ارزشها و باورهای ذهنی گذشته فرد و جایگزین ساختن ارزشهای تازه در ضمیر شخص است.
☢همچنین در هر دو روش، هدف اصلی، منطبق ساختن فرد با شرایط جدید و اهداف #فرقه میباشد. تغییر #شخصیت و ایجاد فرمانبرداری در هر دو شیوه، صورت میگیرد اما تفاوت عمده در راهکارهای تحقق هدف است؛ اجبار شبهاختیاری یا اختیار ناخودآگاه.
⭕️#شستشوی_مغزی، پروسهای است که میتوان آن را یک قدم کوچک برای تأثیرگذاری در هر زمان نامید. بنابراین فرد، ذره ذره بیآنکه متوجه باشد، تغییر میکند. این درست، مانند مثال پختن یک قورباغه در یک دیگ است. اگر بهتدریج، دیگ را از حالت سرد به جوش برسانیم، #قورباغه بههیچوجه متوجه نمیشود چه اتفاقی در حال رخ دادن است و وقتی هم دریابد قضیه از چه قرار است، دیگر دیر شده، چراکه عضلاتش پخته شدهاند و دیگر برای جهیدن قابل استفاده نیستند..
⚠️نکته قابل تأمل آنکه، امر رایج در فرقهها، کنترل ذهن است نه مغزشویی، مگر اینکه ویژگی اجبار را در عمل مغزشویی نادیده بگیریم که در این صورت، تفاوتی با #کنترل_ذهن نخواهدداشت.
@Feraghvaadyan