شکل گیری شخصیت از یکسالگی است و باید از وقتی کودک شروع به چهاردست و پا رفتن می کند به اندازه ی توانش به او مسئولیت بدهیم. بگردید و ببینید کودک یک ساله که دیگر توانایی راه رفتن دارد را چه کاری می توانید به او محول کنید، مسئولیت پذیری از همین جا شروع می شود.
دوستی می گفتند که ما شش تا بچه بودیم هر روز هفته وظیفه ی یکی از ما بود که دستشویی خانه را بشوید و امروز ایشان از افراد موفق جامعه هستند. کار خانه باید تقسیم شود. در مقابل غذایی که می خورم، امکاناتی که دارم و از نعمت ها بهره می برم، من چی در سفره ی خانواده می گذارم.
عالم هستی یک سفره ی بزرگ است ما از آن چی برمی داریم و چی می گذاریم. جامعه ای خوشبخت است که بیشترین آورده را در سفره داشته باشد و کمترین برداشت، بلکه برداشت به اندازه ی نیاز باشد و گذاشتن در سفره به اندازه ی توان باشد. بچه ها این گونه زندگی و عقل معاش را از ما یاد می گیرند.
بچه های امروز سر پدر و مادر منت دارند که ما فرزند شما هستیم و حتی ادعا دارند که شما باید به ما افتخار کنین که بچه دارین و باید دست به سینه باشید. بله ما همه به هم افتخار می کنیم اما هرکسی هم وظیفه ی خودش را دارد و باید انجام دهد.
این آماده خریدن های همه چیز به خانواده ها و تربیت بچه ها آسیب وارد می کند چرا ما سزیجات و حبوبات را آماده و پاک کرده می خرید؟ در حالی که بچه ها هستند و می توانیم به آن ها محول کنیم. مشارکت، همکاری و احساس مسئولیت هرسه جزو ارزش های زندگی هستند.
همه ی خانواده ها درگیر این تفکر هستیم که فرزندمان بزرگ شد چه کاره شود؟ به خصوص خانواده هایی که پسر دارند درگیر تفکر اشتغال هستند. به نظر من ما در ایران مشکلی به نام بیکاری نداریم و این فقط بازی های ذهن ما است که کار نیست. ما مشکلی به نام اشتغال نداریم بلکه ما تفکر اشتباه در مورد اشتغال داریم.
در ایران اشتغال یعنی چی؟ یعنی ما شغل می خواهیم برای درآمد و در کل اشتغال را فقط در درآمد آن می بینیم؛ تحصیل می کنیم برای شغل بهتر و درآمد بیشتر. در حالی که در همه ی جای دنیا و کشورهای پیشرفته،
اولین هدف اشتغال، خدمت است بعد درآمد.
و از بچگی این تفکر را به وجود می آورند که « من چی کار می توانم کنم که در مقابلش دستمزد دریافت کنم» اما ما با این تفکر بزرگ می شویم که « چقدر می تونم بگیرم در مقابلش حالا یه کاری می کنم! چطوری می تونم بخرم یا بفروشم و پول به جیب بزنم» و اسم این تفکر را هم زرنگی گذاشتیم. در حالی که روش درست، اول القاء تفکر خدمت است. من به جامعه چه خدمتی می توانم کنم بعد در مقابل آن پول بگیرم.
وقتی کودک در خانه کار می کند به مسئولیتش در مقابل خانواده عمل می کند و یاد می گیرد و الگو می گیرد و بعدها به مسئولیتش در مقابل جامعه عمل می کند و بزرگ تر که شد به مسئولیتش در مقابل کائنات و جهان هستی عمل می کند. حال وقتی ما نمی گذاریم که فرزندانمان دست به سیاه و سفید بزنند و خودمان را موظف می دانیم که بهترین و بیشترین سرویس را به بچه ها بدهیم در واقع داریم در موردشون خشونت اعمال می کنیم و بدین صورت بچه ها تلاش را یاد نمی گیرند. (ادامه دارد...)
#کودک_و_تفکراقتصادی {قسمت22}
[مباحث کودک متعادل ]
@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده