eitaa logo
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
381 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
11.1هزار ویدیو
88 فایل
فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی 👈انتشار مطالب کانال حتی بدون آیدی کانال بلامانع است...😊ولی اگه مارو هم تبلیغ کنین خوشحال میشیم😅 تماس با مدیر ،انتقادات و پیشنهادات: @Amiratfmahdi تبادل : @Amiratfmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃 🔴 حتما این را بخوانید! 💠 اَصمَعی (وزیر مامون) می‌گوید: روزی برای شکار به سوی بیابان روانه شدیم. من از جمع دور شدم و در بیابان گم شدم، در حالی که تشنه و گرسنه بودم. چشمم به خیمه‌ای افتاد. به سوی خیمه رفتم، دیدم زنی و باحجاب در خیمه نشسته. به او سلام کردم او جواب سلامم را داد و تعارف کرد و گفت بفرمایید. بالای خیمه نشستم و آن زن هم در گوشه دیگر خیمه نشست. من خیلی تشنه بودم، به او گفتم: یک مقدار آب به من بده: دیدم رنگش تغییر کرد، رنگش زرد شد. گفت: ای مرد، من از شوهرم اجاره ندارم که به شما آب دهم (یکی از حقوقی که مرد بر زن دارد این است که بدون اجازه‌اش در مال تصرف نکند) اما مقداری دارم. این شیر برای نهار خودم است و این شیر را به شما می‌دهم. شما بخورید، من نهار نمی‌خورم. شیر را آورد و من خوردم. یکی دو ساعت نشستم دیدم یک سیاهی از دور پیدا شد. زن، آب را برداشت و رفت خارج از خیمه. پیرمردی سوار بر شتر آمد. پاها و دست و صورتش را شست و او را برداشت و آورد در بالای خیمه نشانید. پیرمرد، بداخلاقی می‌کرد و نق می‌زد، ولی زن می‌خندید و تبسم می‌کرد و با او حرف می‌زد. این مرد از بس به این زن بداخلاقی کرد من دیگر نتوانستم در خیمه بمانم و آفتاب داغ را ترجیح دادم. بلند شدم و خداحافظی کردم. مرد خیلی اعتنا نکرد، با روی ترشی جواب خداحافظی را داد، اما زن به مشایعت من آمد. وقتی آمد مرا کند، مرا شناخت که اصمعی وزیر مامون هستم. من به او گفتم: خانم، حیف تو نیست که جمال و زیبایی و خود را به پای این پیرمرد سیاه فنا کردی؟ آخر به چه چیز او دل خوش کردی، به جمال و جوانیش؟! ثروتش؟! تا این جملات را از من شنید، دیدم رنگش تغییر کرد. این زنی که این همه با اخلاق بود با عصبانیت به من گفت: حیف تو نیست می‌خواهی بین من و اختلاف بیندازی. "هُنَّ لِباس لَکم وَ اَنتُم لباس لَهُنَّ» چون زن دید من خیلی جا خوردم و ناراحت شدم، خواست مرا دلداری دهد گفت: اصمعی! دنیا می‌گذرد، خواه وسط بیابان باشم، خواه در قصر. اصمعی! امروز گذشت. من که دربیابان بودم گذشت و اگر وسط قصر هم می‌بودم باز می‌گذشت. اصمعی! یک چیز نمی‌گذرد و آن است. من یک روایت از پیامبر اکرم شنیدم و می‌خواهم به آن عمل کنم. آن حضرت فرمود: ایمان نیمی از ایمان، و نیم دیگرش است. اصمعی! من در بیابان به بداخلاقی و تند خویی و شوهرم صبر می‌کنم و به جمال و جوانی و سلامتی که خدا به من عنایت فرمود، به این مرد می‌کنم که ایمانم شود. 📕کتاب ازدواج‌ و پند‌های زندگی . @Rahekhoda •┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
@ostad_shojaeشکرانه 09.mp3
زمان: حجم: 17.31M
🎤استاد شــادی و آرامـش؛ بیشتر به قلب کسانی نازل میشه: که اهل تشکـ🙏ـرند! اگه کسی بهت محبـ💞ـتی کرد؛ حتی خیلی کوچیک.... به بهترین نحـــو ازش تشکر کن ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA
@ostad_shojaeشکرانه 11.mp3
زمان: حجم: 18.97M
🎤استاد ریشه بیماری "حسـادت" ؛ 👈۱_ندیـدن نعمت ها 👈۲_و نداشتن روح تشکره❗️ باید یاد بگیریم: از بندگان خدا تشکـ🙏ـر کنیم، تا زبانمون به شکری که لایق خداست، باز بشه ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA
@ostad_shojaeشکرانه 12.mp3
زمان: حجم: 8.14M
🔹شکرانه (۱۲) 🎤استاد ✍روزهای سخت؛ خــدا رو گم میکنی؟ یا بهش نزدیکتر میشی و بیشتر کمک میگیری؟ ❌یادت باشه؛ اگه امروزنتونی نعمتها رو ببینی، روزهای سخت، محاله بتونی روی پای خدا بایستی ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA
@ostad_shojaeشکرانه 15.mp3
زمان: حجم: 7.33M
🔹شکرانه (۱۵) 🎤استاد چشماتو بـ🔎ــاز کن؛ تا نعمت ها رو ببینی! چشمانی که به دیدن نعمتـ🌸ـها عادت میکنند؛ عیبها و کاستی ها رو کمتر میبینند. و این: از نشانه های بارزِ اهلِ شُکــره ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA
@ostad_shojaeشکرانه 17.mp3
زمان: حجم: 6.72M
🔹شکرانه (۱۷) 🎤استاد از خودت سـ❓ــؤال کن: آیا من در طول روز؛ خلوتی کوتاه، برای تشکّر از خدا دارم؟ من، در روز چقدر مشتاقم تسبیحمو بردارم، و شرابِ ناب الحمــدلله رو سر بکشم؟ ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA
@ostad_shojaeشکرانه 43.mp3
زمان: حجم: 6.43M
🎙استاد ✍از نگـاه اهل آسمان اوج حقـــــارت یک انسان، زمانهایی‌است که؛ نعمتهایی که دارد را، اصلاً نمی بیند، و نمیتواند شکر کند! یک ســ❓ـؤال ما چقدر به این حقارت، نزدیکیـم ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA