eitaa logo
•┈••✾ راهِ خُدا ✾••┈•
382 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
10.9هزار ویدیو
88 فایل
فرهنگی ، مذهبی ، اجتماعی 👈انتشار مطالب کانال حتی بدون آیدی کانال بلامانع است...😊ولی اگه مارو هم تبلیغ کنین خوشحال میشیم😅 تماس با مدیر ،انتقادات و پیشنهادات: @Amiratfmahdi تبادل : @Amiratfmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 پیامبرگرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: 🔸حُبُّ عَلّیِ بنِ ابی‌طالبٍ یأکُلُ اُلذّنوبَ کما تَأکُلُ النارُ الحَطَبَ. ‌🔸محبت و دوستی بن ابی‌طالب (آنچنان) گناهان را نابود می‌کند همانند آتش🔥🔥 که (با حرص و وَلَع) هیزم🪵 را می‌خورد و نابود می‌نماید❗ (کنزالعمال، ج ١١، ص ٦٢١ ـ‌ الفردوس، ج ٢، ص ١٤٢ ـ‌ الریاض النضره، ج ٣، ص ١٩٠) 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
3.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سکانسی زیبا از فیلم (ع) عمار: سری به چادر بزن. مالک: میترسم حرفی بزنم و او را مکدر کنم. عمار: مالک، بیش از همه ما تو را دوست دارد. مالک: ای کاش قادر بودم را به روزگاری ببرم که مردمش قدر همچون او را می دانستند. عمار: می رود مالک، می رود، تا دنیا دنیاست، چشم بنی آدم دنبال می گردد. 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
❌جوانی که میخواست سر را مهریه همسرش کند😰😱 جوان کافری عاشق دختر عمویش شد. عمویش پادشاه🤴 حبشه بود . جوان نزد عمو رفت و گفت: عمو جان من عاشق دخترت👩 هستم. آمده ام برای خواستگاری . پادشاه گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است. گفت: هرچه باشد من میپذیرم. شاه گفت: در شهر بدي ها (مدينه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری، آنوقت دختر از آن تو. جوان گفت: عمو جان این دشمن تو نامش چیست⁉️ گفت: بیشتر او را به نام می شناسند. جوان فوراً اسب🐎 را زین کرده با شمشیر⚔ و نیزه و تیر و کمان 🏹و سنان راهی شهر بدی ها شد. به بالای تپه ی شهر که رسید دید در نخلستان جوانی عربی درحال باغبانی و بیل زدن است. نزدیک جوان رفت گفت: ای مرد عرب تو را میشناسی⁉️ گفت: تو را با چکار است؟ گفت: آمده ام سرش را برای عمویم که پادشاه حبشه است ببرم چون مهر دخترش کرده است. گفت: تو حریف نمی شوی. گفت: مگر را میشناسی⁉️ گفت: آری هرروز با او هستم و هرروز او را میبینم. گفت: مگر چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم⁉️ گفت: قدی دارد به اندازه ی قد من، هیکلی هم هیکل من. گفت: اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست. مرد عرب گفت: اول باید بتوانی مرا شکست دهی تا را به تو نشان بدهم. چه برای شکست علی داری⁉️ گفت: شمشیر و تیر و کمان و سنان. گفت: پس آماده باش❗ جوان خنده ای بلند کرد و گفت تو با این بیل میخواهی مرا شکست دهی⁉️ پس آماده باش❗ شمشیر را از نیام کشید. سپس گفت: نام تو چیست⁉️ مرد عرب جواب داد: عبداللّه. پرسید: نام تو چیست⁉️ گفت: فتاح. و با شمشیر به عبداللّه حمله کرد. عبداللّه در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد، به زمین زد و خنجر او را به دست گرفت و بالا بُرد. ناگاه دید از چشمهای جوان اشک می آید. گفت: چرا گریه میکنی⁉️ جوان گفت: من عاشق دختر عمویم بودم. آمده بودم تا سر را برای عمویم ببرم تا دخترش را به من بدهد، حالا دارم به دست تو کشته میشوم... مرد عرب جوان را بلند کرد. گفت: بیا این شمشیر⚔، سر مرا برای عمویت ببر. پرسید: مگر تو که هستی؟⁉️ گفت: منم اسداللّه الغالب، بن ابیطالب. كه اگر من بتوانم دل بنده ای از بندگان خدا را شاد کنم، حاضرم سر من مهر دختر عمویت شود... جوان بلند بلند شروع به گریه کرده به پای مولای دو عالم افتاد و گفت: من میخواهم از امروز غلام تو شوم یا علی... بدین گونه بود که "فتاح" شد "" غلام علی بن ابیطالب. 📚بحارالانوار ج3 ص 211 🌹 ┄┅┅❅💠❅┅┅┄   @rahekhoda 🇮🇷
✅فرق السلام با معاویه از دید عقیل برادر امام روزي (عقيل ) برادر عليه السلام از حضرتش درخواست كمك مالي كرد و گفت : من تنگدستم مرا چيزي بده 🙏 حضرت فرمود : صبر داشته باش تا ميان مسلمين تقسيم كنم ، سهميه تورا خواهم داد . عقيل اصرار ورزيد ، امام به مردي گفت : دست عقيل را بگير و ببر در ميان بازار ، بگو قفل🔒 دكاني را بشكند و آنچه در ميان دكان است بردارد . عقيل در جواب گفت : مي خواهي مرا به عنوان دزدي بگيرند ⁉️ امام فرمود : پس تو مي خواهي مرا سارق قرار دهي كه از بيت المال مسلمين بردارم و به تو بدهم ⁉️ عقيل گفت : پيش معاويه مي رويم ، فرمود : خود داني عقيل پيش معاويه رفت و از او تقاضاي كمك كرد . معاويه او را صد هزار درهم داد و گفت : بالاي منبر برو بگو عليه السلام با تو چگونه رفتار كرد و من چه كردم ❗  عقيل بر منبر رفت و پس از سپاس و حمد خدا گفت : مردم من از عليه السلام دينش را طلب كردم مرا كه برادرش بود رها كرد و دينش را گرفت ، ولي از معاويه درخواست نمودم مرا بر دينش مقدم داشت ❗   📚پند تاریخ ج 1 ص 180 @rahekhoda
22.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حجت الاسلام دارستانی 🔸قطره ای از دریای فضائل امیرالمومنین علیه السلام @rahekhoda
- اسم پسرتو چی میذاری؟ + - پسر بعدیت؟ + امیر - بعدیش؟ + محمد - چهارمیش چی؟ + اصغر - ای بابا، بعدش؟ + اکبر - یه چیز بذار توش نباشه + حیدر 💚 ❤❤😍😍😍😍😍😍 🌱@RAHEKHODA 🌱
❒✨ نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده می‌شد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او بودند نگاهی از سر غرور انداخت.🤨 ❒✨ عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بی‌دلیل مغرور نشو! این‌ها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمی‌آمدند و «» را انتخاب می‌کردند. معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نماز‌گزاران را ثابت می‌کند. پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخن‌رانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود‌ را به نوک بینی‌اش برساند، خدا بهشت را بر او واجب می‌نماید و بلافاصله مشاهده‌کرد که همه تلاش می‌کنند نوک‌ زبان‌ِشان را به نوک بینی‌ِشان برسانند تا ببینند بهشتی‌اند یا جهنمی؟ عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش می‌کند و سعی می‌کند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود. ✨ از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو می‌خواهند. """"برای این جماعت حیف است... ‌‌‌🌱@RAHEKHODA 🌱
4.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅باز هم اشهد ان علی ولی الله و خنده ی نوزادی👶 دیگر❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 مهر از ازل در دل ماست 🌱🍃@RAHEKHODA 🌿🍂
‏گَردِ غَـم از چهره ی ایرانِ ما برداشتی... اَجـرِ تو با مادرِ سادات، ‎، گل کاشتی🔥 خدا حفظت کنه سردار عزیز❤️ .❤️❤️
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راز برتری امام علیه السلام نسبت به پیامبران الهی ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA
1.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدبار قربانت شوم، بازم بدهکارم آه بابا ، دنبال رزق آخر سالم.. ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA
18.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شفیع روز محشر بوده و هست شفاعت بی معنا ندارد به وقت مرگ دستم را بگیرد ضمانت بی معنا ندارد چو فردا نامه ی ما را بخوانند قیامت بی معنا ندارد ┄┄┅┅┅❅راه خدا❅┅┅┅┄┄ @RAHEKHODA