─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
بررسی درمانی انواع #تب در طب اسلامی
🤒 #تب_ربعی:
تبی که انسان یک روز مبتلا می شود و دو روز تب بر طرف می شود و روز چهارم بر می گردد.
🤒 #تب_غب:
نوعی تب که یک روز در میان فرد را مبتلا می کند و معلول غلبه صفرا است.
🤒 #تب_ثلث:
نوعی تب که دو روز انسان را مبتلا می کند و روز سوم رها می کند. این نوع تب معلول غلبه سوداست و از تب غب و تب ربع شدیدتر است.
🤒 #تب_مطبق:
نوعی تب که به طور پیوسته انسان را مبتلا می کند و در طب جدید به آن تب تیفوسی می گویند، علت آن غلبه بلغم است و درمان آن نیز غلبه بلغم است.
🤒 #تب_ورد:
نوعی تب که هر روز ساعاتی انسان را مبتلا و رها می کند، درمانش مالیدن قسط است.
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇👇👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇👇👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
اعترافات نفر دوم حادثه تروریستی حرم شاهچراغ
🔹نفر دوم عملیات تروریستی حرم مطهر شاهچراغ: برای انجام عملیات در چند نقطه از ایران برنامه داشتیم و اصلا فکرش را نمیکردیم که دستگیر شویم.
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇👇👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇👇👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
امیرالمؤمنین #امام_علی_علیهالسلام:
💠 توَقَّوُا الْبَرْدَ فِي أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِي آخِرِهِ، فَإِنَّهُ يَفْعَلُ فِي الْأَبْدَانِ كَفِعْلِهِ فِي الْأَشْجَارِ، أَوَّلُهُ يُحْرِقُ وَ آخِرُهُ يُورِقُ
❇️ در آغاز سردی هوا خود را از سرما حفظ کنید و در پایان آن از آن استقبال کنید؛ زیرا سرما با بدنها همان میکند که با درختان میکند؛ در آغاز [برگ درختان را] میسوزاند و در پایان میرویاند.
📚 حکمت ۱۲۸ نهج البلاغه
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇👇👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇👇👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
Parhyzgar (Tartyl)1_1762488101.mp3
زمان:
حجم:
295.5K
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
🔊 روزمان را با #قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۳۷۲ قرآن کریم ( آیات ۱۱۲ تا ۱۳۶ سوره مبارکه شعراء )
🍃🌹🍃
🌺 پیامبر (صلیالله علیه وآله) میفرمایند:
«اَلقُرآنُ غِنًی لاغِنی دونَهُ وَ لا فَقرَ بَعدَهُ»
قرآن، توانمندی است که هیچ توانی جایگزین آن نمیشود و پس از آن هیچ فقری باقی نمیماند.
📚 تفسیرابی الفتوح ۱/۱۰
🎙 استاد پرهیزگار
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇👇👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇👇👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─
✍️ هویت و ریشهات را فراموش نکن
🔹چمدانش را بسته بودیم. با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود. کلا یک ساک داشت با یک قرآن کوچک، کمی نان روغنی، آبنات، کشمش و چیزهای شیرین برای شروع آشنایی.
🔸گفت:
مادر جون! من که چیز زیادی نمیخورم. یک گوشه هم که نشستم. نمیشه بمونم، دلم واسه نوههام تنگ میشه؟
🔹گفتم:
مادر من! دیر میشه، چادرتون هم آمادهست، منتظرن.
🔸گفت:
کیا منتظرن؟ اونا که اصلا منو نمیشناسن! آخه اونجا مادرجون، آدم دق میکنه هاااا. من که اینجا به کسی کار ندارم. اصلا دیگه حرف هم نمیزنم، خوبه؟ حالا میشه بمونم؟
🔹گفتم:
آخه مادر من! شما داری آلزایمر میگیری. همه چیزو فراموش میکنی!
🔸گفت:
مادر جون! این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول. اما تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی دخترم؟!
🔹خجالت کشیدم. حقیقت داشت، همه کودکی و جوانیام و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود، فراموش کرده بودم. او بخشی از هویت و ریشه و هستیام بود. راست میگفت، من همه را فراموش کرده بودم!
🔸زنگ زدم خانه سالمندان و گفتم که نمیرویم. توان نگاهکردن به خنده نشسته بر لبهای چروکیدهاش را نداشتم.
🔹ساکش را باز کردم. قرآن و نان روغنی و... همه چیزهای شیرین دوباره در خانه بودند!
🔸آبنات را برداشت و گفت:
بخور مادر جون، خسته شدی هی بستی و باز کردی.
🔹دستهای چروکیدهاش را بوسیدم و گفتم:
مادرجون ببخش، حلالم کن، فراموش کن.
🔸اشکش را با گوشه روسریاش پاک کرد و گفت:
چی رو ببخشم مادر؟ من که چیزی یادم نمیاد. شاید فراموش میکنم! گفتی چی گرفتم؟ آلمیزر؟!
🔹در حالی که با دستهای لرزانش، موهای دخترم را شانه میکرد، زیر لب میگفت:
گاهی چه نعمتیه این آلمیزر.
─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─
سروش: 👇👇👇
sapp.ir/raheroshan_khamenei
ایتا: 👇👇👇
Eitaa.com/raheroshan_khamenei
─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─