eitaa logo
🦋 "راه روشن" 🦋
370 دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
127 فایل
اگر جهاد تبیین بدرستی صورت نگیرد، دنیامداران حتّی دین را هم وسیله‌ی هوسرانی خودشان قرار خواهند داد. کانال #راه_روشن را به دوستان خود معرفی کنید ارتباط با ادمین: 09210876421 @V_sh655
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ #حلیمه تو همین لحظه که دلگیرم ازت از همیشه به تو وابسته‌ترم ... #قسمت_شانزدهم اضطرا
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ تو همین لحظه که دلگیرم ازت از همیشه به تو وابسته‌ترم ... مزون لباس عروس!😍 چه ایده ی محشری!😇😃 ازش پرسیدم چندنفر باهاش کار میکنن. گفت ما یه گروه سه نفره ی طراحیم به علاوه ی مامان امیر که مدیر داخلی مزون هست و تعدادی کارگاه هم هستن که سفارشهامون رو میدوزن. گفتم یعنی کارگاه ما هم می تونه ….🤔 گفت: چرا که نه!  فقط من باید یه چند تا نمونه کار ازتون ببینم و تصمیم بگیریم.🤗 یه بار دیگه انگار رو ابرها بودم…🤗🤩 گاهی فکر میکردم یه دست پنهونی از اون روزی که حیدر باعث شد تا حرفهای خان دادشم به گوشم برسه، داشت من رو با خودش می کشید…😍 حتی شاید من رو از اون بی حسی و رخوت با اون سیلی های محکم بیدار کرد تا به یه جایی برسوندم! اما کجا؟🤔😳 شایدم به قول بردیا به اون گنج پنهون!🙄 انگار این افسانه ی شخصی که برام از کیمیاگر تعریف کرده بود دور از واقعیت نبود…😯 وای که چقدر باید کتاب می خوندم. دلم می خواست همه ی غفلت های زندگیم رو یکباره جبران میکردم. آخه حس میکردم شاید بازم دیر بشه…🤭🤗 با کمک بردیا خیلی زود جاموندگی های مدرسه رو جبران کردم. 😍امتحانها رو با موفقیت گذروندم.👌 بعد از جاگیر شدن تو محیط تازه، رفت و آمدهام به مزون هر روز بیشتر و بیشتر شد.🙂 سوسن جون مهربون رو هم خیلی دوست داشتم.🥰 مامان امیر رو می گم.😇 دست های هنرمندش به پارچه های بیرنگ و سرد جون میداد…🙃😇 لباسهایی که ظریف دوزیشون رو انجام میداد حتی قبل از اینکه تو تن یه نو عروس بشینن نوید خوشبختی می دادن…😍🤗👏 میون اون سفیدی مطلق خیلی آسون و بدون زحمت، تو خیال هم می شد خودت رو شبیه به یه ملکه تصور کنی.🧖‍♀ یه روز که چشمهام گرم تماشای سفیدی تورهای رقصان لباس های آماده بود،  بهم گفت: چرا تو هم طراحی لباس رو برای ادامه تحصیل انتخاب نمی کنی!؟🤔 (انقدر موقع درس خوندن با بردیا راجع به انتخاب رشته حرف زده بودیم که همه تو مزون با دغدغه هام آشنا بودن ) طراحی لباس !!! حتی هرگز به ذهنم نرسیده بود! با حوصله ی خوبی نشست و باهم در موردش حرف زدیم. حرف های دوستانش به دلم می نشست…🤩😍 ولی چرا خودم بهش فکر نکرده بودم!؟ شاید چون هنوز هم وابسته ی عادت بودم….🙃 شاید چون هنوز باور نداشتم کاری به جز تکرارهای دیکته شده ی سرنوشت ازم ساخته باشه…🙃 حتی با وجودیکه مدتها بود آغشته ی این فضا بودم اما نمی تونستم یه جور دیگه بهش نگاه کنم. هنوز می ترسیدم پام رو از جای پای محمود دورتر بذارم و هنوز به حاشیه ی آشنا و امن گذشته چسبیده بودم، 🙂🙃اما انگار این همراهان جدید چشمهای دیگه ی من بودن… شاید اصلا اومده بودن تا ندیدن های من رو پوشش بدن..🙃 آب و هوای تازه ی اون روزهام رو خیلی دوست داشتم. دیگه فصل تازه ای از زندگیم شروع شده بود، هدف تازه ای داشتم که باعث میشد هر روز خون تو رگهام ریخته بشه. جوش و خروش درونم از من آدم زنده ای ساخته بود که به تمامی بوی زندگی میداد….😌☺️ قطعا سهم این دوستهای تازه و معجزه ی بودن بردیا، 😍تو پیشرفت رو به جلوی مسیر زندگیم سهم قابل توجهی بود. اما شاید تنها یه مشکل خاص وجود داشت!😕 احساس خیلی خوبی که به بردیا داشتم داشت فراتر از اون حدی میرفت که حتی میشد تصور کنم،😍☺️ امنیت و آرامشی که تو حضورش داشتم و دلتنگیهای بزرگی که از نبودنهای کوتاه مدتش بهم دست میداد حال عجیبی بود. چیزی شبیه به دلشوره های بی پایان…..😍☺️🤭 ... ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ #ولایت قسمت ۴۸ 🌺 در روایت معروفی از امام حسن عسکری علیه السلام اومده که: ✨«پس هر فق
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ قسمت ۴۹ 🔷 یه حرف درِ گوشی هم بهتون بگم: روزِ قیامت میگی مبارزه با نفس سخت بود و من نتونستم...! 😓😢 🌺 اونوقت امام حسین علیه السلام رو میذارن روبروت بهت میگن: این آقا رو هم نمیتونستی توی قلبت زیاد کنی؟ این دیگه کاری داشت؟ 😒 ❤️ اینو که مجانی بهت داده بودن... مزه اش رو هم که بهت چشونده بودن؟!😒 ⭕️ تو دیگه کی هستی....! ⁉️چرا قلبت رو "سرشار از محبت امام" نکردی...؟ 💓🌹 ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ بر بال حکمت ۶۲ نهج‌البلاغه پاسخ نیکو به نیکی دیگران... روش پاسخ دادن به ستايش ها و
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ بر بال حکمت ۶۳ نهج‌البلاغه اهمیت شفاعت... ارزش شفاعت (اخلاقى اجتماعى) وَ قَالَ علی(علیه السلام): الشَّفِيعُ جَنَاحُ الطَّالِبِ. و درود خدا بر او، فرمود: شفاعت كننده چونان بال و پر درخواست كننده است ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
3.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 🎥 روزمان را با آغاز کنیم/ ترتیل ۵۶۱ قرآن کریم ( آیات ۸ تا ۱۲ سوره مبارکه تحریم ) 🍃🌹🍃 🌺 پیامبر اعظم (صلی‌الله علیه وآله) می‌فرمایند: «نَوِّروا بُیوتَکُم بِتِلاوَةِ القُرآنِ» خانه‌های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید. 📚 اصول کافی ۲/۶۱۰ 🎙 استاد پرهیزگار ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 🔅امیرالمؤمنین : ✍️ مَن يَكتَسِبْ مالاً مِن غَيرِ حِلِّهِ يَصرِفْهُ في غَيرِ حَقِّهِ؛ 💠 كسى كه مالى را از راه ناروايش به دست آورد، آن را به ناروا خرج كند. 📚 غرر الحكم، ح ۸۸۸۳ ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 🔅 ✍ کور خود و بینای مردم 🔹روزی از روزهای بهاری باران به‌شدت در حال باریدن بود. خب در این حالت هرکسی دوست دارد، زودتر خود را به جایی برساند که کمتر خیس شود. 🔸رندی از پنجره به بیرون نگاه کرد و همسایه خودش را دید. او می‌دوید تا زودتر خودش را به خانه برساند. 🔹رند پنجره را باز کرد و فریاد زد: آهای همسایه! چیکار می‌کنی؟ خجالت نمی‌کشی از رحمت خدا فرار می‌کنی؟ 🔸مرد همسایه وقتی این حرف رند را شنید، دست از دویدن کشید و آرام‌آرام به‌سمت خانه رفت. در حالی که کاملا موش آب‌کشیده شده بود. 🔹چند روز گذشت. این بار رند خود در میانه باران گرفتار شد. 🔸به‌سرعت در حال دویدن به‌سوی خانه بود که همسایه سرش را از پنجره بیرون آورد و گفت: آهای! خجالت نمی‌کشی از رحمت خدا فرار می‌کنی!؟ چند روز قبل را یادت هست به من می‌گفتی چرا از رحمت خدا فرار می‌کنی؟ حال خودت همان کار را می‌کنی؟ 🔹رند در حالی که سرعت خودش را زیادتر کرده بود، گفت: چرا یادم هست. به همین خاطر تندتر می‌دوم که زیادتر رحمت خدا را زیر پایم نکنم. 🔸هستند کسانی که از زمین و زمان ایراد می‌گیرند، اما برای رفتارهای خودشان هزار و صد توجیه ذکر می‌کنند. ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ ❇️ به فرزندتان اين جملات را هرگز نگوييد: «خدا منو بكشه از دست تو راحت بشم» «تو منو پير كردی » «آخر از دست تو می‌ميرم» «تقصير تو بود خواهرت خورد زمين، حواست كجاست؟» ✍ همه اینهارو کودک باور می‌کنه 👈 تاثیر منفی بر روح و روانش می‌گذاره ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ ❇️ 💠 دیدید نوجوان گاهی کفشش رو در نمیاره، شوت میکنه لباس را روی جالباسی نمیزاره، پرت میکنه از کنار خواهر یا برادرش رد میشه، شاید یه چک بهش بزنه نمیتونه خودشو نگه داره بدنش می‌جنبه تو مدرسه داره میره، میز هول میده دوستش داره کتاب می‌خونه، کتاب دوستش می‌بنده مادرش میگه این دائماً با خواهرش درگیره این درگیری نداره این نوجوان باید تکان بخورد، اما شرایط تکانش را فراهم نمی‌کنید این به خواهر، برادرش ور میره تو سر اون میزنه مداد رو از دست اون میکشه تو خونه دارن تلویزیون میبینن، تلویزیون خاموش میکنه. 👈 این باید فعالیت کنه که انرژیش تخلیه بشه. 🔹 فردی رفت پیش روانشناس و گفت: من پسر و دختری دارم دائم باهم درگیرن. 🔸 روانشناس گفت: تقصیر خودته تو خونه چادر را بیار وسط، بگو من و خواهرت این طرف، مامان و تو اون طرف، خط قالی هم خط مسابقه است. شروع شد، مسابقه، بکشیم، مامان بکش!!!! بابا بکش!!!! یه بازی با شور و نشاط انجام بدید، خونه میشه نشاط، رابطه میشه عالی 🔺 می‌خوای با پسر نوجوان صحبت کنی؟ 🔺 می‌خوای بگی که اونجا وایساده، برای من یک لیوان آب بریز، همینجوری نگو، مثلا لیوان پلاستیکی رو روی هوا براش بنداز، اونم رو هوا بگیره و برای تو آب بیاره. وقتی این لیوان رو روی هوا میزنه، این با بابا، عشق می‌کنه و این انرژی داره تخلیه میشه و تامین میشه باید این خونه رو پر از شور و نشاط و هیجان کنید تا کن فیکون کنید. ما نشاط و هیجان برقرار نمی‌کنیم دائم هم غر می‌زنیم مثلا چرا اتاقت نامرتبه تو می‌خوای فردا عروس بشی... ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 🍞 😋 🔸دولیوان آرد و با دو قاشق روغن مایع یک قاشق شکر و نصف قاشق نمک و یک قاشق خمیر مایه رو داخل ظرف می ریزم وسطشو گود می کنیم و یه لیوان آب ولرم و تا جایی که خمیر بدست نچسبه آروم آروم می ریزیم ۵ دقیقه ورز می دیم و می زاریم یک ساعت جای گرم تا عمل بیاد بعد به چونه های کوچیک تقسیم می کنیم و با وردنه باز می کنیم داخل تابه ی بدون روغن که تفلون باشه می زاریم وقتی حباب زد نون و بر می گردونیم تا طرف دیگه اشم بپزه امیدوارم درست کنین و از خوردنش کنار غذاتون لذت ببرین. ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 🥗 😋 : سینه مرغ ، کره ، آب پیاز ، آبلیمو ، پودر زیره سبز ، پودر فلفل سبز ، پودر گشنیز ، سیر ، زرده تخم مرغ ، زعفران ، نمک ، فلفل سیاه 🔸مرغ و زرده تخم مرغ. نمک .فلفل .پودر فلفل سبز و گشنیر و زیره و آب پیاز و لیمو و سیر له شده رو خوب مخلوط می‌کنیم تا حالت چسبندگی پیدا کنه حدود یک ساعت تو یخچال میزاریم بعد روی سینی فر می‌چینیم و با قلمو روش کره آب شده و زعفران مالیده و حدود ۱۵ دقیقه روی دما ۱۸۰ درجه فر قرار میدیم تا آماده بشه. مرغ به همراه تکه هایی از پنیر فتا یا سفید صبحانه گوجه گیلاسی ذرت بخارپز شده کلم بروکلی سرکه سیب و سس فلفل. ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 🥯 😋 ▫️۳ سیب قرمز ▫️۲ بسته بیسکویت جو دوسر ▫️۱ فنجان فندق خرد شده ▫️۱ قاشق چایخوری دارچین ▫️ ۱۰۰ گرم شکلات سفید 🔸ابتدا سیب ها رو پوست گرفته و رنده می کنیم. بیسکوییتو آسیاب و با سیب مخلوطش میکنیم. آجیل و دارچین رو اضافه و خوب مخلوط می کنیم. شکلات ذوب شده رو داخل قالب و مخلوط سیب رو داخلش میریزیم. ۱۵ دقیقه میزاریمش توی یخچال ، بعدش راحت از قالب جدا میشه و بیرون میاد. اگر قالب سیلیکونی ندارید ، می توانید مخلوط سیبو با دستتون دایره ای کنید بعد شکلاو بن ماری و شیرینی رو داخلش غرو کنید. بعد ۲ ساعت بزارینش توی یخچال تا آماده ی سرو بشه. ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─