eitaa logo
🦋 "راه روشن" 🦋
383 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
119 فایل
اگر جهاد تبیین بدرستی صورت نگیرد، دنیامداران حتّی دین را هم وسیله‌ی هوسرانی خودشان قرار خواهند داد. کانال #راه_روشن را به دوستان خود معرفی کنید ارتباط با ادمین: 09210876421 @V_sh655
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ ﷽ 🎥 تظاهرات در اردن برای لغو معاهده سازش با اسرائیل 🍃🌹🍃 🔹شهروندان اردنی با برگزاری تظاهرات گسترده در امان در حمایت از و مقاومت، خواستار لغو معاهده ننگین سازش میان حکومت اردن و رژیم صهیونیستی شدند. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ ✌️دکتر پزشکیان پیروز شد 👏 سقوط کرد ✅ سبز شد ☘ عقب کشیدند و.... ❌در حالیکه دولت همچنان در اختیار مخبر هست و حکم تنفیذ دکتر پزشکیان حدود دو هفته دیگر انجام می‌شود ❌ حالا فهمیدید افسار اقتصاد دست چه کسانی هست و دقیقاً چه جاهایی از آن استفاده می‌کنند؟ حالا به فیلم هفت سر اژدهایی که آقای طالبی ساخته بود ایمان آوردید فهمیدید چرا آقای طالبی روز انتخابات گلو پاره کرد گفت حتماً بیاید رای بدید دلیلش چه بوده؟ ❌سال اول ریاست شهید جمهور ایشان گفتند خودرو باید ارزان بشود و دیدید که بعد از حرف شهید رئیسی حدود ۵۰ درصد خودرو گران شد اما با رسانه‌هایشان مقصر را شهید رئیسی جلوه دادند، دیدید مافیای قدرت یعنی برخی اصلاح طلبان چگونه به ملت خیانت کردند... چقدر گفتیم شاه رگ‌های اقتصادی مملکت دست اصلاح طلبان است کسی باور نکرد حدود ۳۳ سال حکومت کردند و مهم‌ترین و حساس‌ترین مراکز اقتصادی را برای خودشان کردند از جمله اکثر کارخانه‌های مهم شخصی که به منافع مردم هم متصل است. ❌ احمدی نژاد فارغ از انحرافاتی که بعدها پیدا کرد، می‌دانید چرا ۲ سال آخر ریاستش خراب شد، دلیلش همین اصلاح‌طلبان بودند که با آنها سر شاخ شد و ۲ ساله کاری کردند ۶ سال زحماتش هم به باد فنا برود.. ❌سه سال بود مافیای ثروت و قدرت با ابزاری که در دست داشتند و دارند با گران کردن، به دولتِ شهید رئیسی فشار می‌آوردند تا امر بر مردم مشتبه شود که گرانی نتیجه عملکرد رئیسی است تا ۴ سال دوم شهید رئیسی رای نیاورد... تا دیگر خود انقلابیونی که به شهید رأی دادند آنها هم خسته شوند و مشارکت روز به روز پایین‌تر آمده و دشمن به هدف اصلی خود برسد. 😔 واقعاً همراه رهبرم من هم خیلی برای رئیسی دلم سوخت... ✖️اگر مثل دولت شهید رئیسی حدود ۸ سال باقی می‌ماند تمام مشکلات کشور و ریشه مافیای قدرت و اقتصاد برای همیشه تار و مار و خشک میشد... ☘دیدید که خود رهبری هم چند وقت پیش گفتند: بعضی از دولت‌ها از ظرفیت‌های فراوان کشور استفاده نکردند. دولت شهید رئیسی از ظرفیت‌های فراوان کشور استفاده کرد ☘ اگر این دولت ادامه پیدا می‌کرد بسیاری از مشکلات کشور و عمدتاً مشکلات اقتصادی حل می‌شد... ❌فریب رسانه‌ای دشمن را خوردیم آمارهای واقعی را دقت نکردیم... نمک خوردیم نمکدان شکستیم... خدا به همه ما رحم کند... شهید رئیسی شبانه روز برای مردم کار کرد... تاوان بدی در انتظارمان هست مگر اینکه با دعا و توبه کردن خدا ما را ببخشد😞 ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بسم الله الرّحمن الرّحیم درس‌های محرم ۷ 🏴🏴🏴 : ادامه خباثت ابن زیاد با بست آب بر روی اهل بیت پیامبر صلوات الله علیهم ۱_ غمبارترین مصیبت کربلا شب و روز هفتم در یاد و خاطره و توسل شیعیان به طفل شیرخوار سیدالشهدا ، حضرت علی اصغر باب الحوائج گره خورده است روز عاشورا در خیمه گاه امام تنها دو مرد مانده بود: اباعبدالله الحسين(علیه السلام) و امام سجاد(علیه السلام) كه به اراده الهي بيمار بود تا پس از امام حسين(علیه السلام) زمین از حجت خدا خالی نماند امام(علیه السلام) چون تنها و بي ياور شد، حجت را بر مردم تمام كرد و بانگ برآورد: «آيا مدافعی هست كه از حريم رسول خدا دفاع كند؟ آيا يكتاپرستي هست كه از خدا بترسد و ما را ياري دهد؟ آيا فريادرسي هست كه به خاطر خدا ما را ياري رساند؟ آيا كسي هست كه به خاطر روضه و رضوان الهي به نصرت ما بشتابد؟». صداي اين كمك‏خواهي امام كه به خيمه‌ها رسيد و بانوان دريافتند كه حسين ديگر ياوري ندارد، صدايشان به شيون و گريه بلند شد. امام به سوي خيمه‌ها رفت، شايد كه بانوان با ديدن او اندكي آرام گيرند؛ كه ناگاه صداي فرزند شش ماهه‌اش «عبدالله بن الحسين» ـ كه به علي اصغر معروف بود ـ را شنيد كه از شدت تشنگي مي‌گريست. امام(علیه السلام) قنداقه‌ي علي اصغر را در دست گرفت و به سوي دشمن رفت؛ در مقابل لشكر يزيد ايستاد و فرمود:«اي مردم! اگر به من رحم نمي‌كنيد بر اين طفل ترحم نماييد ... » اما تيراندازي از بني‌اسد (كه گفته شده است «حرملة بن كاهل» بود) تيري در كمان نهاد و گلوي طفل را نشانه گرفت. ناگاه دستان و سينه امام(علیه السلام) به خون رنگين شد... سر كوچك و گردن ظريف طفل شيرخواره از بدن جدا شده بود ۲_ وفاداری تا لحظه شهادت مسلم بن عوسجه پیرمردی بزرگوار از طایفه بنی‌اسد و از ‏بزرگان كوفه و از هواداران اهل بیت (علیهم‌السلام) بود. او از اصحاب پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) و از ‏مسلمانان به نام بود وی پس از ورود مسلم بن عقیل به کوفه، به یاری او شتافت و از مردم برای حمایت از امام حسین (علیه السلام) بیعت گرفت. او همچنین، کار خرید سلاح، دریافت کمک‌های مردمی و فرماندهی جنگجویان طایفه مذحج و بنی اسد را بر عهده داشت. مسلم پس از پراکنده شدن کوفیان و شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، خود را از دید سربازان عبیدالله مخفی کرد و شبانه همراه خانواده خود از کوفه خارج شد و روز هفتم محرم به سپاه امام حسین(علیه السلام) پیوست. در روز عاشورا مسلم بن عوسجه سرسختانه به نبرد با آنها پرداخت. بنا بر گزارش‌های تاریخی وی حدود ۵۰ تن از جنگجویان ابن سعد را به خاک افکند و همچنان با شمشیر خود به قلب سپاه دشمن می‌زد. تا اینکه به عنوان اولین نفر در روز عاشورا به شهادت رسید ۳_ آبی که از آن هم دریغ کردند هفتم و شاید ششم محرم ، ابن زیاد در نامه ای دستور داد تا اجازه دسترسی به آب را به امام و همراهانش ندهند. عبدالله بن حصین ازدی که از قبیله بجیله بود فریاد برداشت که:‌ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید، به خدا سوگند که قطره‏‌ای از آن را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی. امام حسین (علیه السلام) فرمودند: خدایا او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده. حمید بن مسلم از مورخین حادثه کربلا می‌گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آن‌قدر آب می‏ آشامید تا شکمش بالا می‏ آمد و آن را بالا می‏ آورد، و باز فریاد می‏ زد: العطش! باز آب می‏ خورد تا شکمش آماس می‏ کرد، ولی سیراب نمی‌شد، و چنین بود تا جان داد ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 💢نرخ‌های جدید جرائم رانندگی 🔹سبقت غیر مجاز در راه‌های دو طرفه: ۷۰۰ هزار تومان 🔸عبور از چراغ قرمز راهنمایی و رانندگی: ۴۰۰ هزار تومان 🔹حركت با دنده عقب در آزادراه‌ها و بزرگراه‌ها: ۵۰۰ هزار تومان 🔸رانندگی در حالت بی‌ارادگی و مصرف داروهای روان گردان و يا افيونی: یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان 🔹رانندگی در حالت مستی: یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان 🔸تجاوز از سرعت مجاز بیش از ۳۰ تا ۴۰ کیلومتر: ۲۵۰ هزار تومان 🔹عبور از ورود ممنوع: ۲۵۰ هزار تومان 🔸توقف در محل مطلقا ممنوع: ۱۰۰ هزار تومان 🔹دورزدن در محل ممنوع: ۳۰۰ هزار تومان 🔸استفاده از تلفن همراه در سرعت بیش از ۶۰ کیلومتر: ۴۰۰ هزار تومان 🔹پوشاندن یا مخدوش کردن پلاک وسائل نقلیه: ۷۰۰ هزار تومان 🔹نبستن کمربند ایمنی در بزرگراه‌ها: ۱۵۰ هزار تومان 🔸بوق زدن نامتعارف که موجب سلب آرامش شود: یک میلیون تومان ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ #کنترل_ذهن برای تقرب ۱۲۴ 🚨 بسیاری از مشکلات خانوادگی و روابط حرام از همین عدم کنترل چش
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ برای تقرب ۱۲۵ 🚨 خصوصا مادرا جلوی فرزندانشون باید خیلی مراقب باشن که حرفای بیخود نزنن بعضی از خانم ها هستن که از صبح که بیدار میشن هی غر میزنن تا شب! خب معلومه که اون بچه هم راحت طلب و عجول و هواپرست بار میاد! اصلا نمیشه یه کلمه هم باهاش حرف زد!😒 کی اینو اینطوری تربیت کرده؟ 📛 مادری که نتونسته روی زبانش کنترل داشته باشه... ✅ یه مدت تمرین کنید که زبانتون رو به هر حرفی نچرخونید. کلا تا خواستی حرف بزنی یه مقدار صبر کن. یکمی بسنج حرفات رو. کم کم میبینی که قدرت کنترل ذهنت رو هم پیدا کردی👌 🔶 از مرحوم علامه قاضی پرسیدن که شما چرا زبانتون یه قسمتش سُرخه؟ فرمود: بیست سال یه سنگ گذاشتم روی زبانم.... 👈 که هر موقع بخوام حرف بزنم یه دفعه ای این بیاد جلو و نذاره هر حرفی رو بزنم... الکی کسی به جایی نمیرسه... 🔵هر کسی به جایی میرسه در اثر کنترل ذهنه که یه اثرش هست. 🌹اگه دقت کرده باشید امام خمینی و امام خامنه ای و سایر بزرگان معمولا توی حرفاشون اشتباه نمیکنن. کم و بجا حرف میزنن ✅ برای همین هم همیشه حرفای دقیق و صحیح و رشد دهنده میزنن معلومه که کنترل ذهن بالایی هم دارن... ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🦋 #پروانه‌ای_در_دام_عنکبوت 🕷 #قسمت_صد_و_سی‌_و_ششم 🎬 انور روی زمین افتاد انگاری توخواب
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🦋 🕷 🎬 تا در باز شد محکم در را کوبیدم به طرف و اونی که پشت در بود با صدای بلندی به بیرون از اتاق افتاد. سریع رفتم بیرون، هوا تاریک بود تو تاریکی یه چی شکل شبح می‌دیدم که بهم اشاره میکرد. رفتم طرفش که گفت: خواهر مبارز خداقوت، حرفاتون را شنیدیم الآن مثلاً من را بزن لت و پار کن و ماشین را بردار و ببر، امیدوارم این پیرمرد جنایتکار دوباره فریب بخورد... برو ما هوات را داریم خدا هم حواسش بهت هست. با حالتی که وانمود می‌کردم نفس نفس میزنم خودم را به انور رساندم این سوسک له شده مثل کرمی به دیوار چسپیده بود. کتش را گرفتم و بلندش کردم: زود باش استاد... یک نفر بود با چاقو حسابش را رسیدم الان بیهوشه تا به هوش نیامده یا کسی دیگه نرسیده باید فرار کنیم. اسحاق انور با حالتی که انگار باورش نمی‌شد نگاهم کرد و گفت: تو اعجوبه‌ای هانیه.... دنیا را به پات می‌ریزم، بریم بنیامین منتظر ماست. و لخ لخ کنان در حالی که انگار یک پایش آسیب دیده بود و لنگ میزد حرکت کرد و با هم رفتیم طرف ماشین. نشستم پشتش، طبق گفته‌ی اون مبارز باید از، سمت راست می‌رفتیم، همه جا تاریک تاریک بود و هیچ نوری به چشم نمی‌آمد به نظر می‌رسید در برهوتی گیر افتادیم. بالاخره بعد از تلاش بسیار رسیدیم اورشلیم و از آن‌جا یک راست حرکت کردیم طرف تل اویو.... نیمه شب بود که به تل اویو رسیدیم. جلوی خانه انور ایستادم و گفتم: خوب استاد می‌خوایین ببرمتان بیمارستان آخه وضع ظاهریتون خوب نیست به نظر میاد به شدت آسیب دیدین. انور: نه نه بریم خانه، تو خودت پزشکی زخم‌هام را ببند، در ضمن سر خودت هم شکسته.... آه تازه یاد زخم سرم افتادم، زخمی که یادگار روز ذبح پدر و مادرم بود، زخمی که التیام نیافته و دوباره دهن باز کرده بود. مصلحت ندیدم باحرفش مخالفت کنم، باهم پیاده شدیم من: استاد، کلید نداریم. انور نگاهی بهم کرد و دست خونینش را نشانم داد و گفت: کلید خانه همیشه همراهم است، اثر انگشتم.... از ترس به خودم لرزیدم... نکنه، برم داخل خطرناک باشه؟ بازم توکل کردم و وارد خانه شدیم. من باید کارهای بزرگتری انجام بدهم... ...💦🌧💦 ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بر بال حکمت ۴۲۷ نهج‌البلاغه درخواست از مومنان، نه کافران... جايگاه شكوه كردن (اخلاقى،
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بر بال حکمت ۴۲۸ نهج‌البلاغه روز عید واقعی... شناخت روز عيد (اجتماعى، اخلاقى): وَ قَالَ علی(عليه السلام)فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ: إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ؛ وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ. و درود خدا بر او، فرمود: (در يكى از روزهاى عيد) اين عيد كسى است كه خدا روزه اش را پذيرفته، و نماز او را ستوده است، و هر روز كه خدا را نافرمانى نكنند، آن روز عيد است. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ ﷽ 🎥 روزمان را با آغاز کنیم | تلاوت ترتیل صفحه ۳۵۰ قرآن کریم شامل آیات ۱ تا ۱۰ سوره مبارکه نور 🍃🌹🍃 🌺 در وصیت پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) به امام علی (علیه السلام) آمده است: «وَعَلَیکَ بِتِلاوَةِالقُرآنِ عَلی کُلِّ حالٍ» یاعلی! برتو باد که در همه حال قرآن تلاوت کنی. 📚 اصول کافی ۷/۷۹ 🎙استاد: پرهیزگار ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ وَ قَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیاهُ وَ بِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا 📚 سوره اسرا آیه ۲۳ ترجمه:«و پروردگارت حکم قطعی کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر ( خود ) نیکی کنید» 💠 اگر این رابطه و احترام به پدر و مادر نباشد خانواده از هم می‌پاشد. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ 🔅 ✍ مثل یک مداد زندگی کن 🔹پسرک پدربزرگش را تماشا کرد که نامه‌ای می‌نوشت. 🔸 بالاخره پرسید: ماجرای کارهای خودمان را می‌نویسید؟ درباره من می‌نویسید؟ 🔹 پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخندزنان به نوه‌اش گفت: درسته درباره تو می‌نویسم اما مهم‌تر از نوشته‌هایم مدادی است که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی. 🔸 پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید. پرسید: اما این هم مثل بقیه مدادهایی است که دیده‌ام. 🔹 پدربزرگ پاسخ داد: بستگی داره چطور به آن نگاه کنی. در این مداد پنج خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری، تا آخر عمرت با آرامش زندگی می‌کنی. 🔸 : می‌توانی کارهای بزرگ کنی اما نباید هرگز فراموش کنی که دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می‌کند. اسم این دست خداست. او همیشه باید تو را در مسیر اراده‌اش حرکت دهد. 🔹 : گاهی باید از آنچه می‌نویسی دست بکشی و از مدادتراش استفاده کنی. این باعث می‌شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار، نوکش تیزتر می‌شود. 🔸پس بدان که باید رنج‌هایی را تحمل کنی چراکه این رنج باعث می‌شود انسان بهتری شوی. 🔹 : مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک‌کردن یک اشتباه از پاک‌کن استفاده کنیم. 🔸بدان که تصحیح یک کار خطا، کار بدی نیست. در واقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگه داری مهم است. 🔹 : چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است.‌ پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است. 🔸 : همیشه اثری از خود به‌جا می‌گذارد. بدان هر کار در زندگی‌ات می‌کنی ردی به‌جا می‌گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری که می‌کنی هوشیار باشی و بدانی چه می‌کنی. ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─
─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ بسم الله الرّحمن الرّحیم 🏴درس‌های محرم ۸ 🏴 : آنگاه که حب جاه ، حب مال و حب زن و فرزند ، مانع از رستگاری می شود شب و روز هشتم محرم در نزد شیعیان و دلباختگان اهل بیت علیهم السلام به حضرت علی اکبر(علیه السلام) اختصاص دارد و همچنین حوادثی در این روز رخ داده که خواندنی است: ۱_ علی اکبر آقازاده ای که آقا بود حضرت علی اکبر(علیه السّلام) در زمان شهادت بیست و هفت ساله بود. آن حضرت ازدواج کرده بود، اما در کتب تاریخی فرزندی برایشان ذکر نکرده اند. حضرت علی اکبر اولین کسی از بنی هاشم بود که به شهادت رسید. امام حسین علیه‌السلام زمانی که علی اکبر به میدان نبرد رفت، گریستند و فرمودند: «خدایا، تو بر این قوم شاهد باش. همانا جوانی به سویشان رفت که شبیه ترین مردم به رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله) در سیما و رفتار و گفتار است.» در میدان جنگ مردی از اهل کوفه او را صدا زد و گفت: «تو با امیرالمؤمنین یزید، خویشاوندی؛ اگر بخواهی، تو را امان می دهیم!» و حضرت علی اکبر پاسخ داد: «وای بر تو! خویشاوندی رسول خدا سزاوارتر است که رعایت شود» و آنگاه بر آنان تاخت، در حالی که چنین رجز می خواند: «من علی بن حسین بن علی هستم، قسم به کعبه، ما به پیامبر سزاوارتریم از شَبَث و شمر پست فطرت! من آنقدر به شما ضربه می زنم تا شمشیرم کج شود، ضربه ای می زنم که لایق یک جوان علوی هاشمی باشد. امروز تا جان دارم، از پدرم دفاع می کنم. به خدا سوگند اجازه نخواهم داد (یزیدِ) حرام زاده بر ما حکومت کند.» علی اکبر همچنان به دشمن یورش می برد و سپس نزد پدر بازمی گشت و می گفت: «پدرجان، العطش! (تشنگی)» امام حسين(علیه السلام) پاسخ می داد: «محبوب من، شکیبا باش. تو به شب نخواهی رسید مگر آنکه از جام رسول خدا(ص) سیراب شوی!» پس چند بار بر آنان تاخت تا عاقبت تیری به گلویش اصابت کرد و آن را درید. و درس آموز آن است که یکی از رزمندگان سپاه امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ صفین به نام مُرّة بن منقذ بن نعمان عبدی که پرچمدار عبد القيس در جنگ صفین بود در سپاه عمرسعد به جنگ حضرت علی اکبر آمد و به اطرافیان خود گفت: «تمام گناهان عرب بر دوش من باشد اگر این جوان حمله کنان سوی من بیاید و من پدرش را به عزایش ننشانم!» علی اکبر با شمشیر بر لشکر حمله می کرد که مُرّة جلوی راهش را گرفت و با نیزه به او زد. علی بر اثر این ضربت بر زمین افتاد و در حالی که در خون خود می غلتید، صدا زد: «پدر جان، خدا نگهدار، رسول خدا به تو سلام می رساند و می گوید: زودتر نزد ما بیا.» لشکر احاطه اش کردند و با شمشیرهای خود او را بریده بریده نمودند تا آنجا که نفسی برآورد و به شهادت رسید. امام حسین(علیه السلام) بر پیکر علی اکبرحاضر شد و گفت: «پسرم! خدا بکشد مردمانی را که تو را کشتند! چه وقیحانه بر خدا گستاخی کردند و حرمت پیغمبر را زیر پا گذاشتند!» آنگاه اشک از چشمش جاری شد و فرمود: «علی جان، پس از تو دنیا نابود باد!» زینب(سلام الله علیها) شتابان در حالی که فریاد می زد: «وای برادرم! وای برادرزاده ام!» خود را بر پیکر علی اکبر انداخت. امام حسین(علیه السلام) دست او را گرفت و به خیمه بازگرداند و به سوی علی اکبر برگشت. جوانان (بنی هاشم) به سرعت به سوی او رفتند. امام(علیه السلام) به ایشان فرمود: «برادرتان را بردارید.» آنگاه او را از قتلگاه برداشتند و در خیمه ای که رو به میدان نبرد بود، گذاشتند. ۲_ تحریم سلاحی تکراری اما ناکارآمد در روز هشتم محرم و بعد از دستور ابن زیاد در روز قبل مبنی بر تحریم آب برای امام و اصحابش ، تشنگی در نزد حضرت و یاران و خاندانش آغاز شد و لذا بنا به نقلی تعدادی از یاران امام اقدام به حفر چاه کرده بودند و به نقلی دیگر امام حسین علیه‌السلام شخصاً با روشی اعجاز گونه چشمه آبی با نیزه ایجاد کردند و همگی آب نوشیدند ولی خبر این ماجرا به عبیدالله ین زیاد رسید و او به عمر بن سعد دستور داد که فوراً جلوی حفر چاه را بگیرند تا امام حسین علیه السلام در تشنگی بمانند. عمر بن سعد هم یاران آن حضرت را تهدید کرد که چاه را از خاک پر کنند، در غیر این صورت به آن‌ها حمله خواهد کرد. ...👇 ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ🥀🕯🖤🕯🥀ঊ═─