eitaa logo
🦋 "راه روشن" 🦋
380 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
119 فایل
اگر جهاد تبیین بدرستی صورت نگیرد، دنیامداران حتّی دین را هم وسیله‌ی هوسرانی خودشان قرار خواهند داد. کانال #راه_روشن را به دوستان خود معرفی کنید ارتباط با ادمین: 09210876421 @V_sh655
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ ❥❥🍃⬛🍃❥❥ঊ═─ #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #قسمت_سی_و_پنجم -می شناسیش😎 -می شناسم؟ کیه؟! از بچه های
─═ঊ ❥❥🍃⬛🍃❥❥ঊ═─ حرفامو بزنم -گوش میدم فقط سریع تر چون کلی کار دارم😒 -اقای تهرانی😓 اینجا نیومدم درباره نحوه تأمین زندگیم و این چیزها حرف بزنم،😶 صحبت درباره این چیزها جاش توی جلسه خواستگاریه😑 البته اگه اجازه بدید😔. امروز فقط اومدم فقط درباره دلم حرف بزنم، 😢 آقای تهرانی من حق میدم شما نگران اینده دخترتون باشید🥺 ولی… آقای تهرانی من همه جا گفتم که عشق اول من جهاد و شهادته🤗 و همونجور هم که می بینید تو راه این عشقم پاهامو از دست دادم.🙂 قطعا همسر آیندم هم که عشق زندگیم😍 حساب میشه به همین اندازه برام مهمه و پاهام که چیزی نبود، 🥺حاضرم سرم رو هم برای خوشبختیش از دست بدم و چیزی کم نزارم.🥺😍 وقتی صحبت هاشون به اینجا رسید با خودم دل دل میکردم که بیرون برم یا نه،🤔 استرس عجیبی داشتم😣 . پاهام سست شده بود… ولی آخه ریحانه از چی میترسی؟! مرگ یه بار شیون هم یه بار…!😰😐 مگه این همه دعا نخوندی که سالم برگرده از سوریه؟! 😍خوب الان برگشته و پشت در خونت وایساده، چرا این دست و اون دست میکنی.😔 اگه دلش بشکنه و دیگه بر نگرده چی؟! 🥺😢 آب دهنمو قورت دادم و در رو اروم باز کردم…🙄 آقا سید وسط حرفاش بود، یهو بابام گفت: -تو چرا اومدی دختر😠 -بابا منم یه حرف هایی دارم😓 -برو توی خونه شب میام حرف میزنیم😏 -نه…میخوام ایشونم بشنون😌😞 -گفتم برو توی خونه😬 که اقا سید گفت:😍 اقای تهرانی، همونجور که گفتم امروز اومدم فقط نظر ایشونو بشنوم و نظر هیچکسی به جز ایشون برام مهم نیست😍🙄.پس بهتره حرفشونو بزنن😇 -نظر ایشون نظر پدرشه☹️ -بابا… نه…🥺 -چی گفتی؟!😡 -بابا من نمی دونم توی ذهن شما از این آقا چی ساختید،😥 کسی ساختید که که دنبال پول شماست یا هر چیز دیگه. نمی دونم دربارشون چه فکری میکنید و نظرتون چیه🥺😔 . حتما فکر میکنید فقط این آقا خواستار ازدواج با من هست و یکی هست مثل بقیه خواستگارام،☹️ اما باید بهتون بگم که منم…😯 تو تمام اون دقایقی که احسان خواستگاریم اومده بود😐😏 و من جواب رد دادم من توی فکرم این آقا بود. 😍😥🤭🙄 ... ─═ঊ ❥❥🍃⬛🍃❥❥ঊ═─ سروش: 👇👇👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇👇👇 Eitaa.com/@raheroshan_khamenei واتساپ: 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/JFtp3h8hMxj7LYdd4W2tSP ─═ঊ ❥❥🍃⬛🍃❥❥ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ #چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن #قسمت_سی_و_پنجم -می شناسیش😎 -می شناسم؟ کیه؟! از بچه های د
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ حرفامو بزنم -گوش میدم فقط سریع تر چون کلی کار دارم😒 -اقای تهرانی😓 اینجا نیومدم درباره نحوه تأمین زندگیم و این چیزها حرف بزنم،😶 صحبت درباره این چیزها جاش توی جلسه خواستگاریه😑 البته اگه اجازه بدید😔. امروز فقط اومدم فقط درباره دلم حرف بزنم، 😢 آقای تهرانی من حق میدم شما نگران اینده دخترتون باشید🥺 ولی… آقای تهرانی من همه جا گفتم که عشق اول من جهاد و شهادته🤗 و همونجور هم که می بینید تو راه این عشقم پاهامو از دست دادم.🙂 قطعا همسر آیندم هم که عشق زندگیم😍 حساب میشه به همین اندازه برام مهمه و پاهام که چیزی نبود، 🥺حاضرم سرم رو هم برای خوشبختیش از دست بدم و چیزی کم نزارم.🥺😍 وقتی صحبت هاشون به اینجا رسید با خودم دل دل میکردم که بیرون برم یا نه،🤔 استرس عجیبی داشتم😣 . پاهام سست شده بود… ولی آخه ریحانه از چی میترسی؟! مرگ یه بار شیون هم یه بار…!😰😐 مگه این همه دعا نخوندی که سالم برگرده از سوریه؟! 😍خوب الان برگشته و پشت در خونت وایساده، چرا این دست و اون دست میکنی.😔 اگه دلش بشکنه و دیگه بر نگرده چی؟! 🥺😢 آب دهنمو قورت دادم و در رو اروم باز کردم…🙄 آقا سید وسط حرفاش بود، یهو بابام گفت: -تو چرا اومدی دختر😠 -بابا منم یه حرف هایی دارم😓 -برو توی خونه شب میام حرف میزنیم😏 -نه…میخوام ایشونم بشنون😌😞 -گفتم برو توی خونه😬 که اقا سید گفت:😍 اقای تهرانی، همونجور که گفتم امروز اومدم فقط نظر ایشونو بشنوم و نظر هیچکسی به جز ایشون برام مهم نیست😍🙄.پس بهتره حرفشونو بزنن😇 -نظر ایشون نظر پدرشه☹️ -بابا… نه…🥺 -چی گفتی؟!😡 -بابا من نمی دونم توی ذهن شما از این آقا چی ساختید،😥 کسی ساختید که که دنبال پول شماست یا هر چیز دیگه. نمی دونم دربارشون چه فکری میکنید و نظرتون چیه🥺😔 . حتما فکر میکنید فقط این آقا خواستار ازدواج با من هست و یکی هست مثل بقیه خواستگارام،☹️ اما باید بهتون بگم که منم…😯 تو تمام اون دقایقی که احسان خواستگاریم اومده بود😐😏 و من جواب رد دادم من توی فکرم این آقا بود. 😍😥🤭🙄 ... ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─
🦋 "راه روشن" 🦋
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 😈 دام شیطانی 😈 #قسمت_سی_و‌_پنجم 🎬 بالآخره معینی تماس گرفت و پاسپورت را می‌خواست تا ب
─═ঊ 🦋🍃🔮🍃🦋ঊ═─ 😈 دام شیطانی 😈 🎬 این که استاد فروخته‌ی خودمونه، باورم نمیشد مهرابیان از مهره‌های اصلی انجمن باشه، مرتیکه‌ی ...... حقوق از بیت المال مسلمانان میگیره و علیه مملکت جاسوسی میکنه... در همین حین یک هایس سفید رنگ از راه رسید، من فکر می‌کردم قاهره آخر خطته، اما اشتباه می‌کردم معینی اشاره کرد سوار شیم، بدون تعارف ، سریع اولین نفر، ردیف آخر کنار پنجره نشستم، دوست نداشتم هیچ کدوم از مردها کنارم بنشینن، پشت سر من ، مهرابیان باکمال پررویی نشست کنارم!!!! هنوز تو بهت کارش بودم، سرش را آورد پایین وگفت (آینده از آن ماست دختر آقا محسن)... من چشام قد دوتا گردو شد، یعنی مهرابیان..... تمام کینه‌ی قبل تبدیل به مهر و احساس امنیت شد، امنیتی ناشی از بودن، کنار یک دوست. مهرابیان ، آهسته طوری اطرافیان متوجه نشوند تو گوشم گفت: خانم سعادت برای در امان ماندن از گزند مردان ، من باید نقش عاشق دلسوخته شما را بازی کنم تا هیچ کس به فکر (دور از جون) تصاحب شما نباشد. سرخ شدم و سرم راتکان دادم. هایس حرکت کرد.... معینی نزدیک راننده نشست، هرچی صبر کردیم، یک ساعت، دوساعت و...، هایس نایستاد، نمیدونم مقصدشون کجا بود. تو راه یه خورده، خوردنی تعارفمون کردند ، مهرابیان همچی برام ناز و کرشمه می‌آورد که خودمم باورم شده بود دوستم داره. معینی، برخوردهای مهرابیان را با من می‌دید، اخم‌هاش تو هم می‌رفت. دو تا زن دیگه هم با مردا می‌گفتن و می‌خندیدند از هفت دولت آزاد بودند. شب شده بود و ما هنوز تو راه بودیم، هر از چند گاهی می‌ایستاد مثل این بود که به پلیسی، چیزی برخورد می‌کرد اما بدون هیچ مزاحمتی راهش را ادامه میداد. سرم را آوردم پایین و آهسته از، مهرابیان سوال کردم، به نظرت مقصدشون کجاست؟ مهرابیان گفت: اینکه معلومه، یکی از شهرهای اسراییل.. وااای یعنی ما میریم تو دل ..... بالاخره طرف صبح رسیدیم، ما را به اقامتگاهمون بردند و به هرکس یک اتاق دادند. سفارش کردند که خوب استراحت کنید، چون عصر جلسه‌ی مهمی در پیش داشتیم. منگ بودم، اصلأ نمی‌دونستم تو کدوم شهریم، مهرابیان هم که مدام تذکر می‌داد سوال نکنم، حرکت مشکوکی نکنم و... گیج و منگ خودم را انداختم روی تختم... ...‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎💦⛈💦 ─═ঊ 🦋🍃🌺🍃🦋ঊ═─ سروش: 👇 sapp.ir/raheroshan_khamenei ایتا: 👇 Eitaa.com/raheroshan_khamenei روبیکا: 👇 rubika.ir/Raheroshan_khamenei ─═ঊ 🔮🍃🌺🍃🔮ঊ═─