میدونیدتباهیعنۍچی؟!
یعنۍوقتۍتوموقعیتگناهقرارمیگیری
هیآقاجانمهدیمیگه...💕
نهاینبندمگناهنمیکنه . . :)
نهاینفرقدارهوسوسهنمیشه!
نهاین . . .
اماتهشماپامونوبہگناهمیدیمو
آقاجانسرشوپایینمیندازهودورمیشه(:
#گمنام 🥥
•🤍↱𝐣𝐨𝐢𝐧↲📞•
@raheyan_nor
اگه از خودت شروع کنی
مطمئن باش اونی که هر بار میبینیش
بهش میگی عوض شو مذهبی شو
عوض میشه!
فقط به حرفی که به اون میگی خودت عمل کن
#گمنام 🥥
چیزی نمیگم فقط
چند تا کلمه ؛
ضربه ! .
پهلو ،
مادر[ 💔 ]
دیوار ..
کوچه
بابا ..
:) التماس
چادر ! .
غیرت ،
#گمنام 🥥
من دیگه مادر نیستم!
نفس زنان داشت خیابون رو طی میکرد
دخترِ تازه عروس راهی تا خونهی پدر نداشت
تنها یه کوچه مونده بود
اضطراب در چشماش پیدا بود
مدام پشت سرشو نیگا میکرد
به سختی نفس میکشید
بارِ شیشه داشت؛ اونم دوقلو!
اومد نبش خیابون رو بپیچه و وارد کوچه بشه که ناگهان چند جوون معلوم الحال سر راهش سبز شدن
دلش هُرّی ریخت!
نگاهی به خیابون انداخت
حالا هیچکی رد نمیشد از این خیابون لعنتی ...
ناگهان یکی شون چادرش رو کشید
خورد زمین ...اومد بگه نکنید؛
با مشت به سرش کوبیدن
چشاش سیاهی رفت ولی نگرانِ بار شیشهش بود
دو دستی طفلهایی که شش ماه بود همراش بودن رو تو آغوشش گرفت
با خودش گفت:
شاید اگه بفهمن طفل دارم، اونم دوتا، بالاخره رحم کنن!
وقتی اینو گفت، تازه فهمید که نباید میگفت!حالا که فهمیدن بچه داره
شروع کردن لگد زدن به ...
روی زمین به خودش میپیچید
اشک از گوشه چشماش سیلاب شده بود
فهمید اونی که نباید، شده ...
آره، یه جمله رو زمزمه میکرد
«من دیگه مادر نیستم!»
زمان حادثه: ۲۹/آبانماه/۱۴۰۱
مکان: خوزستان-اهواز
یا زهرا ...
#گمنام 🥥
@raheyan_nor
خۅابشࢪادیدۅگفٺ:چگۅنھ↓
ٺۅفیقشہادٺپیداڪرد؎؟!
گفٺ:ازآنچھدلممیخواسٺگذشتم💔:)!
#گمنام