eitaa logo
شهید عباس دانشگر۴۷(ابرکوه)
66 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
107 فایل
﷽ کانال۴۷ کانون شهیدعباس دانشگر مشخصات‌شهید: 🍃تولد:۱۸/ ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠/ ۰۳ /۱۳۹۵ 🌹محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه لقب: جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل خادم کانال: @H_rastegar83 برای آشنایی بیشتردرکانال زیرعضوشوید: @kanoon_shahiddaneshgar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 ۳ دی ماه سالروز عملیات تاریخی کربلای ۴ گرامی باد. 🔸غواصان غریب و دریا دل سپاه اسلام با رمز «یا محمد رسول الله» به دل رودخانه‌ وحشی اروند زدند و با سختی فراوان و پیکرهای خون آلود و با ذکر یا حسین خود را به جزایر ام الرصاص، ابوالخصیب، بوارین، بلجانیه، ابوفلوس و ام الطویله رساندند. 🌹به یاد ۱۷۵ شهید غواص ┄┅┅┅┅❀ 💠💠 ❀┅┅┅┅┄ 📌کانال در پیامرسانهای ایتا، تلگرام و روبیکا 👉 @shohadapaytakht
رفیق شهیدم آماده سازی روزنامه دیواری و پژوهش در مورد شهید عباس دانشگر مدرسه طالقانی(طلوع دانش) شهرستان جهرم توسط دانش آموزان مربی :مهدی ابتهاج شهید مدافع حرم عباس دانشگر شهرستان جهرم خادم الشهدا شهرستان جهرم ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ ♡﴿ قرارگاه خادم الشهدا شهرستان جهرم🕊⃟✨」 ╭═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╮ @khademoshohadajahrom ╰═━⊰🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃⊱━═╯
|✍🏻🌿 💠 نصب تراکت های عبادی و وصیت نامه هایی از شهید عباس دانشگر در دانشگاه صنعتی ارومیه 📅 سه شنبه۴ دی ماه ۱۴۰۳ 📍 دانشگاه صنعتی ارومیه 🔹️باهمکاری : مرکز نیکوکاری و فرهنگی دانشگاه که توسط یکی از دانشجویان فعال عرصه فرهنگی که ساکن در شهرستان آذرشهر هستند این تراکت ها در فضای دانشگاه نصب شد. ✨کانال گروه ۶۱ استان آذربایجان شرقیکانال گروه ۷۵ استان آذربایجان شرقی 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ محمد 🌱کانون شهید عباس دانشگر استان آذربایجان شرقی۶۱ ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌️ یمن قهرمان 🔻 این پیامی قدرتمند به تمامی طاغوت‌های جهان است؛ یمن سرزمین ایمان، حکمت، صبر، استقامت، جهاد و پیروزی‌هاست. شهید سید حسن نصرالله ‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐  🇮🇷🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪🇮🇶 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshga
👓 امروز صبح بازهم یمن قهرمان تل‌آویو را زیر آتش برد و بازهم خواب از چشم‌تلاویویها ربوده 🇮🇷🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪🇮🇶 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshga
✨️به نام خدا✨️ 📢 فراخوان مسابقه نخبگانی 🔀یک مسابقه با کلی جایزه نقدی و غیر نقدی شما عزیزان موضوع( مهمترین درسی که از اتفاقات اخیر سوریه گرفتید را بیان کنید )را در قالب های زیر برای ما ارسال کنید. 📝متن یک پاراگراف ضریب ۱× 🔊صوت حداکثر ۱دقیقه ضریب ۲× 📱ویدئو حداکثر ۲دقیقه به صورت افقی ضریب ۳× ️🎊جوائز : ⌚️ساعت مچی هوشمند 💵یک جایزه ۵۰۰هزارتومانی 💶دو جایزه ۲۰۰ هزارتومانی 💷چهار جایزه ۵۰ هزارتومانی 😬و یک جایزه ۵۰ هزار تومانی به بدترین! اثر 🔰برای شرکت در مسابقه و مطلع شدن از جزئیات بیشتر در کانال زیر عضو شوید https://eitaa.com/javan_nokhbe 📌آثار خود را به نشانی زیر در پیام رسان ایتا ارسال کنید @Jtabean 🗓مهلت ارسال آثار تا ۹دی 🔰اعلام برندگان ۱۶دی جبهه مردمی جهاد تبیین پاکدشت
اطلاعیه بدینوسیله به اطلاع علاقه مندان و رهروان مسیر نورانی شهدا می رساند همزمان با ایّام ولادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) انتشار مجموعه جدید خاطرات و محبّت های شهید عباس دانشگر با نظارت خانواده شهید آغاز خواهد شد و طی هفته یک روز در میان در کانال های زیر بارگذاری می گردد و بعد از ویرایش نهایی، در قالب کتاب جدید چاپ می شود. مؤسسه شهید عباس دانشگر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 @shahiddaneshgar کانون شهید عباس دانشگر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 @kanoon_shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱ ✅ مجموعه جدید خاطرات و محبّت های شهید عباس دانشگر 💠 خانم فاطمه طهورا طباطبایی از استان سمنان : ✍ هر گاه مي خواستم براي خريد به مركز شهر سمنان بروم، به خاطر فاصله زیاد باید با سواری مي رفتم ، در مسير از دور تصوير شهدا را مي ديديم و تصوير چهره خندان شهيد عباس دانشگر بود كه من را نگاه مي كرد. گويا شهيد به من لبخند مي زد و محو لبخند و چهره زيبايش مي شدم و ناخودآگاه به شهيد سلام مي كردم. در خیال خودم فکر می کردم اون فقط یک عکس است که من با لبخندهای زيبايش اُنس گرفته ام. ولی خبر نداشتم همین لبخند، روزي من را با خودش به وادي عشق و نور هدايت خواهد كرد. يك روز برای ديد و بازديد از اقوام به شهر فيروزكوه رفتیم، بعد از احوال پرسي، فرصتي ايجاد شد تا براي اینکه حال و هوای مان را عوض کنیم، به پارك برويم. يك ساعتي تا غروب آفتاب مانده بود. همراه مادر شوهرم و فرزندم كه فقط دو سالش بيشتر نبود، در پارك حسابي خوش گذرانديم. مدتی که گذشت صداي اذان که بسیار دلنشین و آرامش بخش بود و دل هر مؤمنی را نوازش می داد از مسجد كنار پارك به گوشم رسيد. مادر شوهرم تا صداي اذان را شنيد، رو به من كرد و گفت: بریم نماز بخونیم.من هم با اكراه قبول كردم. سال هاي قبل نمازهایم را بهتر می خواندم، ولی چند وقتي بود نسبت به خواندن نماز بي توجه شده بودم. امّا خدا خواست صدای اذان و گنبد و مناره هاي مسجد که با نور سبزی می درخشیدند؛ منو به سمت اون جا کشاند. با همان مانتویي كه پوشيده بودم و مناسب مسجد رفتن هم نبود؛ دست فرزندم را گرفتم و راهي مسجد شديم. از پله هاي حیاط مسجد که بالا می رفتم، با خودم فكر مي كردم نکنه با این سرو وضع نشه نماز خوند و اصلاً من رو به مسجد راه ندهند. همينطور در فكر بودم تا اینکه وقتی آخرین پله را آمدم بالا، یک دفعه سرم را كه بلند کردم عکس یک شهید با لبخند يك سمت در و تصوير شهید ديگري با لبخند را سمت ديگر دیدم، ناگهان پاهايم بي حس شد. آنقدر محو تصوير لبخند دو شهید شدم كه با خود گفتم: من با این سر و وضع اومدم مسجد و شهدا به من لبخند می زنند! حس عجیبی بود، انگار دو شهید به استقبال من آمده بودند تا به من خوش آمد بگويند. شهید محسن حججی و شهید عباس دانشگر بودند. ... 📗 نویسنده: مصطفی مطهری نژاد ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجموعه جدید خاطرات و محبّت های شهید عباس دانشگر ۲ 💠 ادامه خاطره خانم فاطمه طهورا طباطبایی از استان سمنان ... ✍ ... دو شهید مدافع حرمی که به خواست خدا نگاهشون درمان دردم شد. سریع رفتم آرایشم را پاک کردم، چادر نماز را برداشتم و با گریه به نماز ايستادم. در نماز همش در اين فكر بودم كه شهدا آمده اند تا دست من را بگيرند و به سمت نور هدايتم كنند. تصوير دو شهيد در نماز مدام جلوي چشمانم بود. عجیب بود، حضورشان را كنارم حس مي كردم. انگار روي آسمان سير مي كردم و در اين دنيا نبودم. حال و هوای غریبی بود که تا به حال هیچ وقت آن را تجربه نکرده بودم. قلب من مي تپيد و سرشار از بيم و اميد بود. از خاطرم گذشت، شهيد عباس دانشگر، همان شهيدي كه هر روز از داخل خودرو سواری به او سلام مي كردم. شهيد دانشگر اينجا هم همراهم است. خیلی گریه کردم و از دو شهيد خواستم به دورانی برگردم که چادر سر مي کردم. آن شب تصميم مهمي گرفتم، با خود عهد کردم كه بنده خوب خدا باشم. مثل روز برايم روشن است كه به لطف خدا و عنايت حضرت زهرا(سلام‌الله علیها) و با نگاه لبخند دو شهيد، به سمت قلّه سعادت و معنویت و رحمت الهي حرکت کردم و الان حدود پنج سال است كه چادر سر می کنم و تلاش مي كنم كه نمازهايم را به موقع بخوانم. هر جا تصوير هر شهیدي را که مي بينم به او سلام می کنم. تصوير دو شهيد را در خانه روي ديوار نصب كردم و هر روز با لبخندشان، به زندگي لبخند مي زنم. هر موقع محبت شهدا را در آن شب تاريخي زندگي ام مرور مي كنم، خوب مي دانم كه لبخند دو شهید من را نجات داد و تحولي در مسير زندگي ام ايجاد شد، امیدوارم لبخند شهیدان روزی همه بشود و زندگی شان همواره پر از طراوت حضور شهدا باشد. 📗 نویسنده: مصطفی مطهری نژاد ✨️ ╭─┅•🍃🌺🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯