🖤زیارت نامه حضرت رقیه (س)👇
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْری اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّی اللهُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِی الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ، وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
چگونه صدای حضرت رقیه از خرابه شام به یزید رسید؟
🔻معاویه در حال ساخت قصری به نام کاخ خضرا بود. به همین منظور خانههایی را خرید تا قصر را بنا کند. یکی از این خانهها، متعلق به پیرزنی بود که حاضر به فروش خانۀ خود نبود و میگفت می خواهم در همین جا زندگی کنم و بعد از مرگم نیز قبرم درون خانه ام باشد.
🔻معاویه دستور داد خانه را خراب کنند؛ اما عمرو عاص گفت: تو میتوانی از این فرصت استفادۀ تبلیغاتی کنی؛ به این صورت که قصر را بسازی و آن خانه را خراب نکنی! آن وقت هر که از درب قصر وارد شود، اولین سوالی که برایش پیش می آید این است که این خانۀ خرابه در وسط قصر چه می کند و ما به او پاسخ می دهیم که عدالت ما به ما اجازۀ خراب کردن خانۀ پیرزن را نمی دهد...!
🔻این جریان اتفاق میافتد. بعد از مدتی پیرزن از دنیا می رود و معاویه هم آن خانه را خراب نمیکند. در زمانِ یزید، با وجودی که این خانه به خرابه تبدیل شده است، باز هم این نیرنگ ادامه پیدا می کند...
🔻 و زمانی که اسرا را به شام می آورند، در آن خرابه قرار می دهند که آن خرابه نیز داخل حیاط قصر بوده است/سعداء
#رهبر_معظم_انقلاب
🔹 یک شرط مهم برای ایجاد تحوّل، نترسیدن از دشمن و دشمنیها است. خدای متعال به پیغمبرش میفرماید که «وَ تَخشَى النّاسَ وَاللهُ أَحَقُّ أَن تَخشاهُ»؛ از مردم نباید بترسی؛ از حرف این و آن نباید بترسی. بالاخره هر اقدام مثبتی، هر کار مهمّی ممکن است یک عدّهای مخالف داشته باشد؛ مخالف، مخالفت میکند.
۱۳۹۹/۰۳/۱۴
#تحول
"يا أبَتاهُ،
مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ"
پدر جآن ؛
كۍ تو را با خونتـــــ خضاب کرد . . !
.
با دست های کوچکش سر را بلند کرد و
به سینه چسبانید. گفت:
بابا! دلم برایت تنگ شده.
بابا! چرا ابروهایت خون آلود است؟
بابا! محاسن تو چرا اینقدر آشفته است؟
سر بابا را گذاشت زمین،
خم شد لب ها را گذاشت رو لب های بابا.
دیدند سر از بغل جدا شد افتاد،
بچه هم افتاد.
گفتند خواب رفت بچه،
سر را می بریم بعد که بیدار شد
می گوییم خواب دیدی.
بچه های کوچک خواب و بیداری را
قاطی می کنند.
وقتی که رقیه ساکت شد و
سر به یک طرف افتاد و
دختر به یک طرف؛
بی بی یک قدری خوشحال شد.
همین که زینب (س) آمد بچه را بغل کند،
دیدند صدای ناله بی بی بلند شد.
ام کلثوم گفت: خواهر چه شده؟
گفت: عزیزم! رقیه جان داد.😭
استادسیدعلینجفی؛شرحدعایعرفه🌿!
2.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا رقیه💔
من گرفتارم ولی یارم گره وا میکند
یک رقیه گویم و صد مشکلم حل میشود...
آغوش باز کن خورشید،
ستاره ات روی زمین ماندنی نیست.
اینجا فروغش را در خرابه ها کور کردند.
اینجا گرمای وجودش را به سرمای شبها کشاندند.
اینجا حتی از کوچکترین ستاره هم
انتقام می گیرند که چرا به روی نی
هم آسمان از آن توست؟
این سحر را خورشید،
آغوش باز کن که ستاره ات برای
شام غربت عمه هایش ماندنی نیست.
ستاره ها که روی زمین نمی مانند...
ستاره دلش آسمان می خواهد.
ماه می خواهد
تو را می خواهد...
امشب دلهای بی تاب منجم بودند و خوب می دانند؛ ستاره اگر دردانه خورشید باشد آسمان این زمین که هیچ، کائنات هم تحت تابش اوست.
سفرت بخیر ستاره کوچک کاروان عشق
#سلام این خسته دلان را به آن آغوش پدرانه برسان.
❤️❤️❤️
این چند روز هرکس غمزده و دلشکسته سر حرف رو با من باز میکنه، که نظرت چیه
اقدام کنیم؟
نکنیم؟
بریم اصلا درسته توی این شرایط
یا دل سوزاندن بقیه است؟
پولش چی.... واکسن چی.... ؟؟؟
در پاسخ همه گفتم:
"باید به این باور برسیم که اگر ارباب اراده کنه حتما چشم باز کنید،
خودتون رو وسط هوای شرجی عراق و جاده و شلوغی موکب ها میبینید،
اما اگر نخواد... اگر بصلاحمون باشه این
دوری... اگر یه امتحانه... اگر حتی یک ابتلاست... اگه یه تلنگره....فقط اینو بگم که
حتی اگر مرز باز باشه و خبری از کرونا نباشه ولی
مولا نخواد
اراده نکنه...
اسمتو ننویسه...
نمیتونی بری رفیق. قدم از قدم نمیتونی برداری...
و گاهی این نرفتن به معنای بدبخت بودن
نیست... شاید کربلا نرفتن،
امتحانی
باشد برای کربلایی شدن...
برای سنجش عیار مشتاق بودن...
که اون ملائک کارگزار عالم ثبت کنن
کیا میرفتن و از خودشون
به خیمه خود ارباب میرسیدن،
کیا میرفتن که رفته باشن و
فقط هوس اربعین رفتن رو داشتن...
یعنی فقط برم چون دلم میخواد!!!
و گاهی نمیبرند تا هرکجا هستی
همانجا را کربلا بدانی و بهترین اصحاب امام زمانت شوی، و اجر دلتنگی و دلشکستگی را هم بگیری...
و گاهی نشانمان میدهند که دل نباید
بخواهد... مولا باید بخواهد...
و گاهی مسلم بودن، یعنی همین تسلیم
بودن به چیزی که دلم میخواهد، اما انگار قسمت به وصلش نیست...
کسی چه میداند روز اربعین واقعا کجاست؟؟؟
یک عده زیرخاک
یک عده روی تخت بیمارستان
یک عده چشم دوخته به عمود آخر
یک عده کنج خانه، کنج حسینیه
و دل وسط بین الحرمین...
کسی چه میداند روز اربعین واقعا کجاست؟؟؟
زینب کنار مزار برادر
و رقیه کنارِ خود پدر...
کسی چه میداند روز #اربعین واقعا کجاست؟؟؟
#سحر_شهریاری