eitaa logo
راه زلفا
69 دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
11.2هزار ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹قرآن کتاب زندگی است، کتاب آخرت است، کتاب اخلاق است. هرچه بخواهید در این دریا هست و با توسل به قرآن و اهل بیت علیهم السلام به سعادت برسید. "شهید مجید پازوکی"
🌹مسلم علاقه زیادی به قرآن داشت و هر شب پس از نماز عشاء، سوره واقعه را تلاوت می‌کرد و پس از نماز صبح زیارت عاشورا و سوره حشر را می‌خواند همچنین پس از هر نماز، آیة الکرسی، تسبیحات حضرت زهرا، سه بار سوره توحید، صلوات و آیات دو و سه سوره طلاق را حتماً تلاوت می‌کرد 🌹تاکید ویژه‌ای به نماز شب داشت و اگر نماز شبش قضا می‌شد می‌گفت: شاید در روز گناهی مرتکب شده‌ام که برای نماز شب بیدار نشدم. "شهید مسلم خیزاب"
🌹عاشق قرآن بود و برای قرآن سر از پا نمی‌شناخت. برای قرآن هر کاری که حس می‌کرد خوب است، انجام می‌داد. هر وقت برای مأموریت می‌رفت، ابتدا دقایقی قرآن می‌خواند. 🌹هر وقت می‌خواستیم خطرناک‌ترین عملیات‌ها را به خلبان‌ها بدهیم، او یکی از کسانی بود که فوراً داوطلب می‌شد و هیچ وقت کار را زمین نمی‌گذاشت. عاشق این بود که برای قرآن و انقلاب و کشور عزیزمان خدمت کند. "شهید خسرو عبدالکریمی"
🌹حسنعلی شاکری در دوران کودکی به دنبال فعالیت‌های مذهبی بود و مدرسه را در نیمه راه رها کرد به حوزه علمیه رفت با آغاز جنگ درست در زمان عمامه‌گذاری حوزه را رها و به جبهه رفت. به او گفتم: چرا لباس امام حسین(ع) را به تن نکردی گفت: مادر جان اکنون زمان دفاع از دین، میهن و ناموس است. 🌹شهید حسنعلی شاکری علاقه زیادی به قرآن کریم داشت و در محل برای بچه‌ها جلسه قرآن برپا می‌کرد. در مسجد هم کارهای فرهنگی و قرآنی می‌کرد. او هیأتی راه‌اندازی کرده بود و در مسجد محل به بچه‌ها درس قرآن می‌داد. در منطقه هم جلسه قرآن برپا می‌کرد. و با جعبه مهمات رحل قرآن درست کرده بود و به رزمندگان آموزش می‌داد. 🌹پدر این شهید عزیز کاسب بود و همیشه توجه زیادی به لقمه حلال داشت. و اهل خمس و زکات بود و اگر می‌فهمید کسی از اقوام خمس مالش را نمی‌دهد به منزل او نمی‌رفت و نمی‌گذاشت بچه‌ها از لقمه چنین افرادی بخورند. باید بگویم لقمه حلال این پدر سبب شد تا فرزندانش گام در راه اسلام بگذارند و به شهادت برسند. 🌹حسنعلی سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. "شهید حسنعلی شاکری"
🌹شهید حسین هوشیار در سال ۱۳۴۳ در خانواده‌ای مذهبی در تهران متولد شد و از همان دوران کودکی با حضور در مسجد و جلسات قرآن فعالیت‌های مذهبی را آغاز کرد. 🌹این شهید بزرگوار در محضر شهید جوانبخت تلاوت و تجوید قرآن کریم را فرا گرفت و از دوران راهنمایی برای بچه‌ها جلسه قرآن برپا می‌کرد. و از همان دوران به مبارزه با رژیم ستم‌شاهی پرداخت و در این راه خطراتی را تجربه کرد. 🌹در کنار برپایی جلسه با تهیه اقلام مورد نیاز خصوصاً لوازم‌التحریر از بچه‌های مستضعف دستگیری می‌کرد. و در این راه تلاش‌های فراوانی داشت و برای کمک به نیازمندان از دیگر خیران هم مدد می‌گرفت. در وصیت‌نامه‌اش هم به توجه به فقرا تأکید کرده است. 🌹به دلیل مهربانی، دستگیری و اخلاق خوش محبوبیت زیادی بین بچه‌ها داشت و در کنار آموزش آیات الهی آنها را به عمل به قرآن دعوت می‌کرد. نماز را در اول وقت به جا می‌آورد و همواره به آن تأکید داشت. 🌹با آغاز جنگ به جمع مجاهدان فی سبیل‌الله پیوست و در عملیات بیت‌المقدس و در جریان آزاد‌سازی خرمشهر به خیل شهدای اسلام پیوست. "شهید حسین هوشیار"
🌹حمیدرضا متولد سال ۱۳۳۸ و قاری قرآن بود و در مسجدانصارالحسین تلاوت را نزد آقای فلاحتی یاد گرفت و همان زمان او به عنوان هدیه ۱۰ تومان در یک حساب پس‌انداز به حمیدرضا هدیه داد که دفترچه این حساب را هنوز داریم. او در جلسات استاد مولایی و استاد موسوی‌بلده هم شرکت می‌کرد و صدای تلاوت او برای ما به یادگار مانده است. 🌹حمیدرضا بعد از انقلاب در آموزش و پرورش مشغول تدریس درس قرآن شد و حدود یک سال هم تدریس کرد اما حقوق دریافت نمی‌کرد زیرا عقیده داشت که برای کار قرآنی نباید پول گرفت. حتی بعد از شهادت فیش حقوقی وی را برای ما آوردند اما ما هم نپذیرفتیم و گفتیم: این مبلغ را برای بچه‌های مدرسه هزینه کنید. 🌹حمیدرضا در ۱۳ آبان سال ۶۲ در عملیات والفجر ۴ و در منطقه پنجوین عراق به شهادت رسید و پس از ۱۰ سال در تاریخ ۲۹ مهرماه سال ۷۲ پیکرش به میهن اسلامی بازگردانده شد. "شهید حمیدرضا مزینی"
🌹شهید احمد ملایی ۲۵ مهرماه سال ۱۳۴۵ در تهران متولد شد. از کودکی با قرآن و اهل بیت (ع) مأنوس بود و در جلسات قرآن اساتید مختلف شرکت می‌کرد. این راهی بود که پدر جلوی پای احمد گذاشته بود و خودش هم قاری و هم مداح اهل بیت (ع) بود. 🌹شغل پدرم آهنگری بود، او با سختی برای ما رزق و روزی حلال تهیه می‌کرد و شاید یکی از عوامل موفقیت ما و حتی عاقبت به خیری احمد همین نان حلال پدر و تلاش او و مادرمان برای تربیت قرآنی فرزندان بود. 🌹مجید زکی‌لو از جمله اساتیدی است که شهید احمد ملایی در جلسه قرآنش شرکت می‌کرد. او درباره احمد می‌گوید: شهید ملایی نوجوان عزیزی بود که در جلسات قرآن شاگرد من بود، اما به درجاتی رسید که استاد من شد و از او درس می‌گرفتم. او به قدری از ما جلو رفت که امروز نیاز داریم از او مدد بگیریم. 🌹احمد در منطقه تک‌ تیرانداز بود و یک اسلحه قناصه داشت به من می‌گفت: هر گاه می‌خواهم هدفی را بزنم که زدنش سخت است آیه «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ قَتَلَهُمْ وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللّهَ رَمَى وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاء حَسَنًا إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» را می‌خوانم و تیرم درست به هدف می‌خورد. اینها نشانه این بود که او تا چه حدی از قرآن بهره برده بود. سرانجام در سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر چهار برای نجات یکی از همرزمان که گلوله خورده بود خاکریز را ترک می‌کند و از هر دو پا مورد اصابت گلوله دشمن قرار می‌گیرد و به شهادت می‌رسد. "شهید احمد ملایی"
🌹شهید حسین آسایش ۶ خرداد ۱۳۴۰ در تهران متولد شد. حسین در سال‌های پس از انقلاب در کمیته انقلاب اسلامی فعالیت می‌کرد اما کار اصلی او تدریس قرآن کریم در دو مدرسه بود، البته او مسئولیت‌های دیگری هم داشت، اما مهم‌ترین کارش تدریس قرآن بود. 🌹این شهید بزرگوار در کنارتدریس، قاری قرآن هم بود و پس ازشهادتش نام مدرسه‌ای که در آن تدریس می‌کرد به نام مدرسه شهید «حسین آسایش» تغییر کرد. 🌹در اوایل دهه ۶۰ ما به شهرک نفت حوالی شهرک شهید محلاتی نقل مکان کردیم. در آن زمان این منطقه امکانات چندانی نداشت و یکی از کارهای حسین خدمت‌رسانی به مردم محل بود. به یاد دارم او با گالن از نهری که در نزدیکی محل قرار داشت برای مردم آب می‌آورد و همین کارها باعث شده بود که حسین زبانزد اهالی محل شود. 🌹این شهید بزرگوار تعصب خاصی به انقلاب و اسلام داشت و همواره در صحبت‌هایش ما را به حمایت از انقلاب اسلامی دعوت می‌کرد. 🌹حسین فردی آرام و متواضع بود و بسیار به حق‌الناس تأکید می‌کرد. او با دوستانش به کوه می‌رفت و آنجا برای دوستان قرآن می‌خواند. به یاد دارم یک بار مادرم از حسین خواست برایش قرآن بخواند، اما او در پاسخ گفت: مادر جان ممکن است تلاوت قرآن در منزل باعث ناراحتی همسایه‌ها شود، اگر می‌خواهید برای شما قرآن بخوانم بیایید به بیرون برویم تا برای شما تلاوت کنم. 🌹سرانجام در روز ۱۵ آذر‌ماه ۱۳۶۵ در مرحله مقدماتی عملیات کربلای ۵ به درجه رفیع شهادت نائل شد. "شهید حسین آسایش"