eitaa logo
راه زلفا
68 دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
11.3هزار ویدیو
69 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرين... هم صفّین و نَهروان نابود شدند، هم منافقینِ و !
. سالگرد است و همه بیاد صیاد و باز به شکل خسته کننده ای کسی می آید و چند کلام از بدی میگوید و چند کلام هم از تاکتیک های صیاد برای تارو مار کردنشان و بعد هم خلاص نه برادرم ، نه خواهرم نشناخته ایم بخدا نه مرصاد را نه صیاد را که اگر میشناختیم، این نبود امروز حال و روزمان این نبود دور شدن هایمان از آن همه آرمان این نبود بی تفاوتی هایمان این نبود نگاه مان به زمین و فراموشی آسمان اگر شناخته بودیم صیاد و مرصاد را رای مان با شام شبی و روغن چربی و وعده ی پوچی عوض نمیشد و چنین بی تفاوت از کنار چهار زِبَر ها رد نمیشدیم. میان کمین ها چنین مردد نمیشدیم به آرمان هایمان چنین بی میل و سرد نمیشدیم اینگونه اسیر مدیران ِ بد عملکرد نمیشدیم مثل شکست خوردگانِ بی برو برگرد نمیشدیم. اگر شناخته بودیم صیاد و مرصاد را چنین اسیر تزویر نمیشدیم «به نام تدبیر ، چنین تحقیر نمیشدیم» گم در پیچ و تاب مسیر نمیشدیم این قدر بی تفاوت به قصور و تقصیر نمیشدیم ترسو به لحظات خطیر نمیشدیم چنین محتاجِ نان شب و فقیر نمیشدیم برای اندکی زندگی چنین اسیر و پاگیر نمیشدیم و اینگونه روبروی هم صف نمیکِشیدیم و چنین دچار تغییر نمیشدیم اگر شناخته بودیم صیاد و مرصاد را امروز منافق تر از مسعود و مریم به ما نزدیک نمیشد قوام زندگی هایمان چنین به مو نمی‌رسید، باریک نمیشد آن مدیر تازه از راه رسیده بر سر سفره ی انقلاب شریک نمیشد خجالت آور است ولی با وجود این همه فقیر، مدیر این مملکت سوار ماشین شیک نمیشد آخ که چه قدر جایت خالیست فرمانده کاش بودی صیاد و‌کاش مرصاد دیگری به راه می انداختی، «نه در غرب ایران، که در قلب ایران » نه علیه منافقین ضد خلق علیه منافقین داخلیِ عاشقِ زرق و برق کاش بودی صیاد و کاش زمان متوقف میشد یکجایی لابلای مرصاد.
بسم ربّ الشّهداء و الصّدیقین . ولادت ١٣٣٣ تهران شهادت ۵ مرداد ۶۷ عملیات مرصاد . هنگامی که عاشقان و شیفتگان امام رئوف پا در حرم منورش می‌گذارند، از کودک و جوان و پیر، همگی چشمشان به گنبد طلایی امام رضا(ع) و کبوترهای حرم می‌افتد، ناخودآگاه بعد از عرض سلام و ادب به ساحت قدسی آن امام همام، این شعر را در زیر لب زمزمه می‌کنند: قربون کبوترای حرمت قربون این همه لطف و کرمت از روزی که با تو آشنا شدم مورد مرحمت خدا شدم گفته‌ایی هر کی بیاد به پا بوسم تو گرفتاری بدادش می‌رسم منم امروز به زیارت اومدم به امیدی در خونه‌ات اومدم گفته‌ایی هر کی بیاد به دیدنم من میام سه جا بهش سر می‌زنم توی قبرم رضا جون منتظرم که بزاری کف پاتو رو سرم از گناه بال و پرم سوخته شده چشم من به حرمت دوخته شده شاعر این اشعار کسی نیست جز یکی از ذاکران و مداحان اهل بیت(ع) که در پنجم مرداد سال 1367 در عملیات «مرصاد» ردای شهادت را پوشید و به دیدار معبودش شتافت، شهید «غلامعلی جندقی» معروف به رجبی در سال 1333 در محله خیابان آذربایجان تهران در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد، پدر وی حاج حسن که از اساتید برجسته اخلاق و عرفان زمان خود بود، اهتمام ویژه‌ای در تربیت فرزندان خود ورزید.  غلامعلی بنابر راهنمایی‌ها و تربیت پدر بزرگوارش مداحی اهل بیت(ع) را از همان سنین نوجوانی آغاز و به دلیل آشنایی با معارف قرآنی و اسلامی استعداد در حفظ شعر و سوز صدای وی توانست در این عرصه سریع رشد کند تا بدان جا که از سبک‌ها و اشعار او مداحان برجسته بسیاری استفاده می‌کردند. درباره ماجرای شعر «قربون کبوترای حرمت امام رضا» این گونه تعریف می‌کنند که یک شب توی صحن توسل کرد که 14 قدم به سمت ضریح بردارد و با هر قدم یک بیت برای آقا امام رضا(ع) بگوید، قدم بر می‌داشت، اشک‌هایش می‌ریخت و زیر لب زمزمه می‌کرد: «قربون کبوترای حرمت، قربون این همه لطف و کرمت». با این وجود شهید غلامعلی رجبی اهل ریا و خودنمایی نبود، برای خدا کار می‌کرد، نیت‌اش برای اهل بیت(ع) بود، یک بار به او گفته بودند «این کلید ماشین و خانه را بگیر به شرط اینکه قول بدهی مداح ثابت جلسات هفتگی ما بشوی»، به بهانه مشورت با پدرش بیرون شده بود. گفته بود: «چون در مجلس امام حسین(ع) حرف پول وسط آوردند دیگر اگر کلاهمم آن سمت بیفتد برنمی‌گردم».
•° تا مغز استخوانمان تیر میکشد از اینهمه جهل آمیخته با خباثت!! آقای شوت زن! جادوگر ساکن برج عاج!! توییت کرده ای که "عده ای سال 67 فهمیدند!!" (یعنی حقیقت را فهمیدند و از نظام اسلامی تبری جستند) اگر توییتت را کپی کرده‌ای و نفهمیده ای سال 67 یعنی چه ، بگذار برایت بگویم!! تابستان داغ 67بود درست بعد از عملیات فروغ‌جاویدان😏 که نظام اسلامی عده ای جلاد را به جوخه اعدام سپرد جلاد که میگویم، نه جلاد به معنای ساده اش!! جلادانی که داعش، شاگرد نوآموز مکتب شان بود! جلادانی که زنده‌زنده پوست سر می‌کندند! با میله‌ سربی بیهوش می‌کردند! با هُویه لحیم‌کاری پوست می‌سوزانند! کودک سه ساله ماهشهری را در آتش کباب میکردند...! جنین زن باردار را میدریدند! جماعتی که غواصان دست بسته کربلای چهار با گرای همان‌ها زنده به گور شدند! مردمان نجیب دهه‌شصت هنوز زنده‌اند! هنوز نفس میکشند! هنوز در حافظه تاریخی‌شان بوی دود وخون و انفجار جاریست... دلم میسوزد برای جوانان و نوجوانانی که اطلاعات سیاسی و تاریخی شان را از پستها و توییت های امثال تو می‌گیرند!! دلم میسوزد برای ده میلیون دنبال کننده ای که فکر میکنند چون توپ را خوب پرتاب میکنی، لابد تاریخ و سیاست را هم خوب میفهمی!! راستی رونوشتی از توییتت را برای "مریم قجر عضدانلو" هم بفرست! حتما ذوق مرگ می‌شود!! . هموطن! ما از گردنه‌های سختی گذشته‌ایم، تکه‌های جانمان را این جماعت جلاد، پاره پاره کرده‌اند! مبادا در هیاهوی مطالبات به حق مردمی جای و جلاد و منجی و سفاک را برایمان عوض کنند!! کلید واژه" عملیات مهندسی" را سرچ کنید، دقیتتر متوجه بغض نهفته در متن میشوید...😞 إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَاد
12.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 تولد در پاریس، شهادت در ⭕️ می‌دانید تنها شهید اروپایی دفاع مقدس کیست و مزارش کجاست؟ 🦋 روایتی از مسیر پر پیچ‌و‌خم ۷ ساله‌ای که از ژروم ایمانوئل کورسِل فرانسوی‌الاصل، شهید «کمال کورسِل» ساخت ... ☝️☝️