🔻 #شهیدانه
🔅 وقتی بهم گفت: «ازت راضی نیستم»
انگار دنیا روی سرم خراب شده بود
پرسیدم: «واسه چی؟»
گفت: « چرا مواظب #بیت_المال نیستی؟!
میدونی اینا بیت المال مسلموناس؟!
همش امانته!»
گفتم: «حاجی میگی چیشده یا نه؟»
دستش رو باز کرد
چهار تا حبه قند خاکی توی دستش بود
دم در چادر تدارکات پیدا کرده بود!
#سردار_شهید_مهدی_باکری
#شهدارایادکنیمباصلوات🌹
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
#شهدایی_باشیم
#عاقبت_شهید_میشویم
| محضـر_شهیـــد💗 |
اگر جسارت نباشہ مے خواستم بگم کولری رو ڪہ دادین بہ اون بنـده خدا برای خونہ خودتـون ڪہ خیلے واجب تر بود!
یڪے دیگہ بہ تاییـد حرف او گفت : آره بابا ! بچـہ هاےشما اینجا خیلےبیشتر گرما مےخورن !
عبدالحسین جواب داد:
مےشه اون خانواده ای کہ #شهید دادن، اون مادر شهیدی ڪہ جگرش داغ داره، توی گرما باشہ و بچہ هاے من زیر کولر؟!
کولر سهم مادر شهیده!
خانواده من گرما رو مے تونند تحمل ڪنند!
از این گذشتہ خانواده من توی انقلاب سهمی ندارند کہ بخوان کولر #بیت_المال رو بگیرن!
📚 خاڪ های نرم کوشڪ
#شهید_عبدالحسین_برونسی
➕ راهیان نور👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #سیره_شهدا | #بیت_المال
🔻 زخمی شده بود. پایش را گچ گرفته بودند و توی بیمارستان مریوان بستری بود. بچهها لباسهایش را شسته بودند. خبردار که شد، بلند شد برود لباسهای آنها را بشوید،
گفتم « برادراحمد پاتون رو تازه گچ گرفتن. اگه گچ خیس بشه، پاتون عفونت میکنه.» گفت «هیچی نمیشه.» رفت توی حمام و لباس همهی بچهها را شست. نصف روز طول کشید. گفتم الان تمام گچ نم برداشته و باید عوضش کرد اما یک قطره آب هم روی گچ نریخته بود. میگفت «مال بیتالمال بود، مواظب بودم خیس نشه.»احمد متوسلیان
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🕊#شهیدانه | #بیت_المال
🔻با بیت المال میانه خوبی نداشت. نمی خواست زیر دَین مردم برود.
رفته بودم تدارکات تا یک سری وسایل برای سید حمید بگیرم.
مسئول تدارکات گفت: سید حمید چیزی از ما نمی گیرد. معمولا وسایلش را خودش از شهر تهیه می کند.
خیلی تعجب کردم. رفتم پیشش و گفتم: چرا این کار را می کنی؟
گفت: نمی توانم. می ترسم بروم زیر دین مردم.
🌹 اگر پولی هم از راه جبهبه دست می آورد، در راه خیر مصرفش می کرد.
مادرش می گفت: هر وقت می خواست به جبهه اعزام شود، کرایه راه را هم خودمان به او می دادیم.
"شهید سیدحمید میرافضلی"
✍🏻 پا برهنه در وادی مقدس
➕به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News
🔰 #سیره_شهدا | #بیت_المال
💠شهید در مورد بیتالمال و حقّالناس بسیار حساس و مسئولیتپذیر بود، زمانی که کارمند سپاه بود، صبحها قبل از دیگران به محل کار میرفت و بعدازظهر حدود ساعت سه، به منزل برمیگشت، اغلب مواقع که به خانه میرسید، سردرد شدیدی داشت که مربوط به خستگی و آسیبی بود که در دورهی جنگ به چشمشان وارد شده بود.
🔻پزشک گفته بود نباید زیاد از خودش کار بکشد ولی حاجآقا خستگیناپذیر بود و همچنان به فعالیتهایش ادامه میداد، از طرف سپاه، ماشینی در اختیار حاجآقا قرار داده بودند تا با آن، امور مربوط به کارش را انجام دهد، تا زمانی که ماشین در اختیارمان بود به جز خودشان، آن هم فقط برای انجام کارهای اداره، هیچکدام از ما سوارش نشدیم، همسرم اجازه نمیداد و میگفت این ماشین برای استفاده خانوادگی نیست، آن موقع ما معمولاً با موتوری که داشتیم، بیرون میرفتیم؛ تا زمانی که خودمان توانستیم ماشین بخریم.
🌷 شهید مدافع حرم سردار حاج روزبه هلیسایی🌷
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🆔 @Rahianenoor_News