eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
4.6هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
7هزار ویدیو
75 فایل
🕊️این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید🕊️ سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz مدیر⇣ @jamandehazsoada گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
برادرِ شهیدِ بزرگوار حمزه اباذری نقل می کند: «در زمین کشاورزی نزدیک روستا مشغول کار بودیم. می خواستیم هر چه زودتر کار تمام شود تا برگردیم به خانه که ناگهان حمزه دست از کار کشید و به طرف شیر آب رفت. با تعجب به او گفتم: کجا می روی؟ گفت: مگر صدای اذان را نمی شنوی؟ وقت نماز است. گفتم: بیا کار را تمام کنیم، بعد می رویم می خوانیم. با حالت عجیبی به من گفت: چطور این قدر به نفْسِ خودت اهمیت می دهی، اما به خدای خودت نه؟ و بعد رفت تا نماز را در اول وقت به جا آورد». اذان ظهر به افق اهواز 13:14 _______________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz
از این لینک شهدای روزانه ناجا را ببینید خون ها پای برقراری امنیت ریخته شده است https://shohadanaja.com/today-shohada ___________________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت مادر شهید حدادیان از مشاهده صحنه‌ای عجیب هنگام دفن فرزندش سوی حسین رفتن با چهره خونین😭 این سان بود زیبا معراج انسانی ___________________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz
شهدا آیت الله میرداماد استادِ میگه: به شهید تورجی زاده ارادت خاصی داشتم. یه شب به خوابم اومد بهش گفتم: محمدرضا این همه از سلام الله علیها گفتی و خوندی ثمری برات داشت؟ شهید تورجی زاده هم بلافاصله گفت: همین که توی آغوش فرزندش جان دادم برام کافیه...🌷 آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانهٔ تو هر دو جهان را چه کند؟! _______________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz
اگه برگردیم ائمه به برگشت ما مشتاق تر از خود ما هستند😭 _____ شهید یه نوجوان 16 ساله بود از محله های پایین شهر تهران، چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود، خودش می گفت: گناهی نشد که من انجام ندم😞 تا اینکه یه نوار روضه حضرت زهرا سلام الله علیها زیر و رویش کرد، بلند شد اومد جبهه یه روز به فرمانده مون گفت: من از بچگی حرم امام رضا علیه السلام نرفتم می ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم! یک 48 ساعت به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه السلام زیارت کنم و برگردم ... اجازه گرفت و  رفت مشهد دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه توی وصیت نامه اش نوشته بود: در راه برگشت از حرم امام رضا علیه السلام ، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت... 😭 ...یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود، نیمه شبا تا سحر می خوابید داخل قبر، گریه می کرد و می گفت:یا امام رضا علیه السلام منتظر وعده ام، آقا جان چشم به راهم نذار...😭 توی وصیتنامه ساعت شهادت ، روز شهادت و مکان شهادتش رو هم نوشته بود شهید که شد ، دیدیم حرفاش درست بوده دقیقا توی روز ، ساعت و مکانی شهیـد شد که تو وصیت نامه اش نوشته بود...                             خاطره ای از زندگی حمید محمودی : حاج مهدی سلحشور همرزم شهید ___________________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz
😂لبخند های خاکی 😂 خیلی هیجان داشت😃. در حالی‌که نوک گلوله‌ی آرپی‌جی را می‌بوسید 😘گفت:«همین یک دونه را داریم، اگر درست نشونه بگیری و به خدا توکل کنی، برجکش را بردی هوا😇.» گفتم: «آمدیم، زدیم و نخورد. آن وقت چه؟☹️» اخم‌هایش را تو هم کرد و گفت: «مگه الکیه پسر😒؟ خود خدا گفته شما منو یاری کنید، من هم شما رو یاری می‌کنم😇. تازه اگر هم نخورد، جر می‌زنیم😳، می‌گیم قبول نیست، از اول.😎 من می‌روم روی خاکریز می‌گویم: جاسم هو...ی! اون گلوله‌ی آرپی‌جی ما رو بیندازید این ور😎🤩.» خنده‌ام گرفته 🙂بود. بیشتر خنده‌ام از قیافه و لحن کاملاً جدی او بود.🤣😂😆 منبع : کتاب فرهنگ جبهه (شوخی طبعی ها) - صفحه: 178 ___________________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz
🕊⚘ ◽️گریه می‌کرد و اصرار داشت که به جبهه برود. پدرش گفت: تو هنوز بچه‌ای! جبهه هم جای بازی نیست که تومی‌خواهی بروی.😔 ◽️حسن گفت: مگر کربلا قاسم نداشت؟ من هم قاسم می‌شوم.✨ 🕊⚘ ___________________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خَدِيجَةُ وَ أَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَة... "خدیجه و کجاست مثل خدیجه... سالروز عروج خانم ام الفاطمه (س) حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها تسلیت باد _______________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz
شهدا است برای ما که اسیران خاک هستیم خیراتی بفرستید _______________ کانال راهیان نور خوزستان @rahiankhuz