هدایت شده از 🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
AUD-20210304-WA0015.
6.56M
#دعای —ندبه👌
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
در عزاداریها معیار ستاد ملی کرونا است
#محرم
#کرونا
#ماسک_بزنیم
#رهبر_انقلاب_اسلامی
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🍃:
👌#نماز مثل لیمو شیرین است،
هرچه از اول وقت دور شود تلخ تر مےشود.
✨هر که عادت به تاخیر #نمازها کرده، خود را برای تاخیر در امور زدگی آماده کند!!
˝آیت الله #بهجت ره ˝
التماس دعا
اذان ظهر به افق اهواز
13:20
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با چادر خاکی اومدم بدم قَسَمِت
جوونای من بشن مدافع حرمت ...
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
#بدن_تازه_داماد_را_بریدند_و_دوختند...!!
🌷چهل – چهل پنج روز از ازدواج سید على میگذشت. هرچه بچه ها اصرار میکردند که حالا وقت براى تفحص هست، قبول نمیکرد و میخواست خودش در عملیات جستجو و کشف شهدا شرکت داشته باشد. سید که تخریبچى گروه بود، در جلو حرکت میکرد و بقیه پشت سرش. وارد میدان مین شدند. چند شهیدى را که در اطراف افتاده بود، جمع کردند، در کنارى قرار دادند. بچه ها مشغول جستجوى پلاک شهدا بودند. سید على موسوى رفت تا در سمت چپ مسیر، راهى باز کند تا چند شهیدى را که آن طرفتر افتاده بودند، بیاورند.
🌷سید بالاى سر مین والمرى نشسته و در حال خنثى سازى آن بود، علیرضا حیدرى متوجه پیکر شهیدى در انتهاى معبر شد، از سید گذشت و به طرف او رفت. ده – پانزده مترى از سید دور شده بود که ناگهان صداى انفجار همه جا را پر کرد. پاى حیدرى به تله مین والمرى گرفته بود. پاهاى حیدرى متلاشى شده و در دم به شهادت رسیده بود. پس از انفجار، نیروهایى که آن طرفتر بودند، سراسیمه به طرفشان دویدند. ظاهراً سید على خیز رفته بود روى زمین. ولى هیچ حرکتى از او دیده نمیشد.
🌷حواس همه به بدن متلاشى حیدرى بود. او را بلند کردند تا به شیار ببرند. متوجه شدند که سید على بلند نمیشود، یکى دو تا از بچه ها رفتند بالاى سرش، هیچ حرکتى در او دیده نمیشد. با زحمت زیاد او را هم از داخل میدان مین بلند کردند و به بالا بردند. با صداى انفجار، دو گروه دیگر خود را به آنجا رساندند. در بدن سید آثار جراحت دیده نمیشد. بچه ها احتمال دادند که موج انفجار او را بیهوش کرده باشد. سوار بر آمبولانس، هر دویشان را به اورژانس فکه رساندند.
🌷لبان سید در اورژانس باز شد. میخواست چیزى بگوید. همه متعجب بودند. یا زهراى آرامى گفت و دیگر هیچ. بدن بىجانش را که روى تخت گذاشتند، دکتر به کمر او که کمى خونى شده بود نگاه کرد پیراهن را بالا زد و در برابر زخم کوچکى که در کمرش دیده میشد، گفت: فقط یک ترکش کوچک از اینجا وارد ریه اش شده و ریه هم هوا کشیده و او به شهادت رسیده است. پیکرها به تهران منتقل شدند. بدن سید على باید کالبد شکافى میشد.
🌷....هرچه بچه ها گزارش سپاه و لشکر را ارائه دادند. حضرات نپذیرفتند. خیلى صریح میگفتند: "از کجا معلوم این جاى ترکش باشد؟ شاید با پیچ گوشتى بدن او را سوراخ کرده باشند؟" حالا چه کسى سوراخ کرده باشد؟ الله اعلم. کار خودشان را کردند. بدن مظلوم سید على در زیر تیغ پزشک قانونى باز و بسته شد. بریدند و دوختند. دست آخر، بر روى گواهى فوت این گونه نوشتند: ان شاءالله که شهید است...!!
🌹خاطره ای به یاد شهیدان سید على موسوی و علیرضا حیدرى
📚 کتاب " تفحص"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙صوت شهید حسین معز غلامی
🏴محرم حسین(ع) رسید
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #روایتگری | #روایت_شهدا
🔻 شهادتی که به روضه "امان از دل زینب" عینیت بخشید
🎙راوی: آقای محمد احمدیان
#شهید_محمد_پناهی🌷
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🔰 #وصیت_شهید | #پیام_شهیدان
🔻 مرگ پلی است به سوی جهان ابدیت و ان شاءالله این پل با شهادت رقم بخورد.
صبر در مصیبت اجر عظیم الهی را دارد در مصیبت ها فقط برای #امام_حسین (ع) گریه کنید .
رهبر عزیزم را که راه امام عصر را ادامه میدهد فراموش نکید و یاریش نمائید....
مدافع حرم
#شهیدسجاد_مرادی🌷
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
گفتم: دارم از استرس میمیرم..
گفت: یہ ذڪر بهت میگم هر بار گیر ڪردی
بگو، من خیلی قبولش دارم:
گرهیڪار ِمنم همین باز ڪرد
(آخہ خودشم بہ سختـی اجازهی خروج گرفت) گفتم: باشہ داداش بگو، گفت: تسبیح داری؟
گفتم: آره، گفت: بگو
"الهی بالرقیہ سلام الله علیها"...
حتمـا سہ سـالہی ارباب نظر میڪنہ،
منتظرتم و قطع ڪردم
چشممو بستم شروع ڪردم:
الهی بالرقیہ سلاماللهعلیها
الهی بالرقیہ سلاماللهعلیها...
۱۰تا نگفتم ڪہ یهو گفتن:
این پنج نفـر آخرین لیستہ، بقیہاش فـردا
توجہ نڪردم همینجور ذڪر میگفتم ڪہ
یهو اسمم رو خوندن، بغضم ترڪید
با گریہ رفتم سمت خونہ حاضرشم،
وقتی حسین رو دیدم گفتم: درستشد..!
اشڪ تو چشمش حلقہ زد و گفت:
"الهی بالرقیہ سلام الله علیها"...
#شهیـدحسینمعزغلامـی
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
#نماز_اول_وقت
خوب گوش کنی
صدای اذان عشقشان
به گوش میرسد
باید وضوی معرفت ساخت
و در محراب راهشان
به نماز وصل ایستاد ... ای عاشقان بسمالله✨🕊
اذان مغــرب بہ افق اهــواز
20:18
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
『💚͜͡🌹』
#هر_شب
لباس پدرش را بہ تن میڪند و مے خوابد
بلڪه بوے پدر
جواب دلتنگے هایش باشد...
⚠️حال و روز فرزندان شهداے مدافع حرم این چنین است
#محمد_مهدی_خیزاب
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
#شهيدي_كه_با_خدا_نقد_معامله_كرد!!
🌷یک شهیدی بود به نام محمودرضا استادنظری. او و برادرش که دو برادر دو قلو بودند، در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمده بودند، پدرشان میخواست که آنها را در زمان جنگ به سوئد بفرستد ولی آنها از دست پدر خود فرار کردند و به جبهه آمدند. یکی از آنها در یکی از عملیات ها زخمی شد و محمودرضا در دسته یک گردان حمزه لشکر ۲۷ محمد رسول الله بود که شهید شد.
🌷این بچه ۱۶ ساله در وصیتنامه خود نوشته بود: «خدایا شیطون با آدم نقد معامله میکنه میگه تو گناه کن و من همین الان مزش رو بهت میچشونم ولی تو نسیه معامله میکنی. میگی الان گناه نکن و پاداشش رو بعداً بهت میدم. خدایا بیا و این دفعه با من نقد معامله کن.» که البته این اتفاق هم افتاد و در عملیات بعدی شهید شد.
راوی: رزمنده دلاور حمید داودآبادی که در شانزده سالگی به جبهه رفت. (یکی از نویسندگان فعال در عرصه خاطره نگاری و تاریخ نگاری دفاع مقدس.)
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
➕ به راهیان نور بپیوندید👇
[🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]