eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
4.8هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
74 فایل
🕊️این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید🕊️ سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz مدیر⇣ @jamandehazsoada گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Doaei Ahd Ba Sedaye Ostad Farahmand (128) (1).mp3
9.64M
[✋][ ] [❤️][ 1321]روز به یاد[عزیز زهراییم] [😇][ عزیزان شهدا ! ] [🌹][ دعای عهد به یاد شهدا ] [🤲][ان شاء الله] [🌕][از یاران (عج) باشیم] دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
بهشت دم دست مادر است. کدام دین این تعبیر را در مورد مادر دارد؟ کدام حکومت اینقدر به مقام زن و مادر اهمیت می دهد؟ دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🔰چترنجات طناب‌های چتر سید به هم گره خورده بود. او داشت با سرعت زیاد به سمت پایین می‌آمد. اما در عین حال تلاش میکرد چتر را باز کند. واقعاً ترسیده بودم. نمیدانستم چه کار کنم. خیره‌خیره به سید نگاه میکردم. فریادهای غریبانه سید، سکوت فضا را شکسته بود. هیچ کاری از دست هیچ‌کس بر نمی‌آمد به جز خدا. همین‌طور به او نگاه میکردم. برای سلامتی او نذر صلوات کردم. یکباره سید با دو دست طناب‌ها را گرفت و به حالت شلاق به آنها کوبید. درحالی که فاصله کمی تا زمین مانده بود چتر سید باز شد. سید آرام به زمین نشست. من هم نفسی به راحتی کشیدم. بعد از این ماجرا با او صحبت کردم. میگفت: "من در آن لحظات آماده ملاقات با عزرائیل بودم! اما مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) عنایت کردند." 💠برگرفته از کتاب علمدار 🌷شهید سید مجتبی علمدار دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
توصیه می‌کنم که از راه عفاف و خدا پرستی خارج نشوید و حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها را سر لوحه‌ی زنـدگی خود قرار دهید!💚 ✍فرازی از شهید مدافع‌حرم نیروی ایرانی از لشکر دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🖇 پیامِ شهید ابراهیمِ هادی: اگر خـانم ها حریم رابطه با نامحرم را حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامـش خانواده ها بیشتر می شود! صدای بلند در پیش نامحرم، مقـدمه ی آلـودگی و گنـاه را فراهم می کند. اگـر حریم ها رعایت شود، نامحرم جرأت ندارد کاری انجام دهد...☕️ دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ از کاباره تا شهادت خدا آدمای داش مشتیو دوس داره آدمای با مرام و با معرفتو دوس داره! شهید شاهرخ ضرغام دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
[سالگرد شهادت] [🌹] [مثل امروز پر کشیدند][۲۹][۰۹][..] [🌹] [شهید مدافع حرم فرامرز رضازاده] [۱۳۹۴] [🌹] [ ] دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
اگر خودتان تجربه کرامات شهدا را دارید برای بنده بفرستید @jamandehazsoada
💌 کارامتی از مدتی بود کتاب یاران ابراهیم رو میخوندم تو کتاب داستان شخصی بود که از داداش ابراهیم خواسته بود نماز اول وقت خونش کنه و لطف شهید شامل شده بود.ایشون میگفتن یه حسی ناخودآگاه من رو می‌ کشوند به سمت نماز اول وقتو... منم از داداش ابرام خواستم به منم کمک کنن که نمازم اول وقت باشه که منم حالات همین فرد بهم دست و سعادت داشتم بخونم ولی متأسفانه بخاطر گناهان یا شاید اینکه خودم نخواستم این توفیق از من سلب شد دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
◾️نقل از فرزند شهید مدافع حرم : روی مراسم اباعبدالله علیه‌السلام خیلی حساس بود. می‌گفت محرم و عاشورا باید مراسم سینه‌زنی برای سیدالشهدا باشد؛ حالا چه آدم در خانه‌اش پای تلویزیون سینه بزند چه در مسجد باشد. روی عزاداری در مساجد تا خیابان خیلی تأکید داشت. اینکه به خاطر ظاهر عزاداری نکنیم و از این طریق به خدا نزدیک شویم برایش مهم بود. به مراسم شب احیا هم خیلی علاقه داشت، پیگیری می‌کرد و انجام می‌داد. همه مراسم‌های معنوی و مذهبی را انجام می‌داد. 🗓شهادت ۲۹ آذر ماه ۹۴ 📿شادی روحشان دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
سر چهارراه منتظر تاکسی بودم، یکی از دوستان قدیمی مسجدی را دیدم که با ماشین شخصی در حال عبور بود، توقف کرد و مرا سوار نمود‌. نمی دانستم کجاست و چه میکند اما متوجه شدم روی صندلی های عقب بسته های مشروب قرار دارد!! از این ماجرا چند وقتی گذشت. یکی از بزرگترهای مسجد مرا صدا زد و در مورد همان دوست راننده از من سوالاتی پرسید. گفتم: چرا از من سوال می کنید؟ گفت: ایشان از دختر من خواستگاری کرده و... من یاد بسته های مشروب افتادم و گفتم: من چیزی از او دیدم که باورم نمیشد، اما برو از کسی دیگه تحقیق کن. همین حرف من کافی بود تا آن ازدواج سر نگیرد. حالا در آن سوی هستی و در بررسی اعمالم، همان روز را با جزئیات می دیدم. این دوست من در اطلاعات نیروی انتظامی مشغول شده بود و آن روز بسته های مشروب را از متهم گرفته بود و به پاسگاه می رفت اما من ندانسته قضاوت کردم. او خیلی علاقه داشت که با آن دختر ازدواج کند و زمانی که جواب منفی شنید زندگی اش دچار مشکل شد... 📙برگرفته از کتاب تقاص. حق الناس در تجربه های نزدیک به مرگ دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
دوست داشتنِ آدمھاۍ بزرگ انسـان را بزرگ مـےکند و دوست داشتن آدمھاےِ نورانـے بـھ انسان نورانیت مـےدهد!✨ اثر وضعـےِ محبوب آنقدر زیاد است ڪھ آدم باید مراقب باشد مبـٰادا بـھ افراد بــےارزش علاقـھ پیدا کند چـھ دوستـے بھتر از شُھدا؟ رفیقت ڪھ شُهدایۍ باشد تو هم شھید خواهـے شد'! هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید آنها شما را نزد سیدالشهدا یاد میکنند. 🌹بیاد 🌹 دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
062.mp3
2.21M
: - هر کس این سوره را در هر شب جمعه بخواند کفاره گناهان ما بین دو جمعه خواهد بود. متن سوره جمعه ؟! دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🌹🍃' "بـسم‌الله‌الࢪحمن‌الࢪحـیم" السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 💚! دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Doaei Ahd Ba Sedaye Ostad Farahmand (128) (1).mp3
9.64M
[✋][ ] [❤️][ 1322]روز به یاد[عزیز زهراییم] [😇][ عزیزان شهدا ! ] [🌹][ دعای عهد به یاد شهدا ] [🤲][ان شاء الله] [🌕][از یاران (عج) باشیم] دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
شب یلدا سال پیش💔 دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
ماییم و هوایِ بغض آلود فقط دلواپسۍ و غصّۂ مشھود فقط والله کہ آسان شود این سختۍها با آمدنِ حضرتِ موعودﷻ فقط دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
اگر خودتان تجربه کرامات شهدا را دارید برای بنده بفرستید @jamandehazsoada
💌 سلام وقتتون بخیر من دختری بودم مذهبی اما خوب نماز هامو زیاد بهشون توجه نمی کردم یا گناه هایی مثل غیبت و مسخره واسم عادی شده بود که یه روز تو مدرسه گفتن‌ که قراره اردو راهیان نور ببرن من و چند تا از دوستام اسم هامون رو نوشتیم و رفتیم خیلی بهمون خوش گذشت ولی خوب زیاد از لحاظ معنوی اونجا رو درک نکرده بودم چند ماه از اومدنمون‌ گذشته بود که دیدم حالم‌ واقعا خیلی بده و دلم اون گریه های شلمچه رو میخواد به دوستم پیام دادم و گفتم من دیگه نمیتونم دیگه طاقت‌ ندارم فرداش‌ عصری دوستم زنگ زد گفت که از طرف بسیج میبرن‌ راهیان‌ نور اصلا باورم نمیشد‌ دوباره اسم هامون و نوشتیم و رفتیم این سری دیگه اوضاع خیلی فرق کرده بود به هر یادمانی که می رسیدیم اشک های من جاری میشد و اصلا دست خودم نبود اونجا از شهدا خواستم که کمکم‌ کنن که گفتم کمک کنید بتونم‌ کسی بشم که شما میخواید وقتی که برگشتیم اصلا خود به خود نماز هام اول وقت شد زیارت عاشورا و دعای توسلم‌ تا به الان هر روز خوندم و یه روزم ترک نکردم به فکر خادمی شهدا افتادم قبل این خیلی تلاش کرده بودم که خادم الشهدا بشم‌‌ اما اصلا نمی شد یه شب با شهید حمید سیاهکالی مرادی حرف زدم‌ گفتم تو رو خدا کمکم‌ کنید یه جوری یه طوری جور کنید من خادم الشهدا بشم همون شب دوباره به اقایی‌ که مسئول راهیان نور بود زنگ زدم اصلا به صورت خیلی عجیبی‌ قبول کردن و همون ماه من و دوستم رو به عنوان خادم عازم جنوب کردند و اینکه این همه نوشتم‌ تا بگم که اگه از شهدا کمک بخواید حتما نظری به تو خواهند‌ کرد و عاقبت بخیر میشید‌ . یا علی 😊 دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
اگر خودتان تجربه کرامات شهدا را دارید برای بنده بفرستید @jamandehazsoada
داستان جالب مبینا خانم رو هم بخونید 💌 من اوایل مذهبی نبودم. نه بی حجاب بودم نه باحجاب! همین قدر که موهام بیرون بود. نماز به زور می خوندم که مامانم چیزی نگن، خدا رو هم قبول نداشتم، اهل بیت رو هم همین طور. محرم که شد مامانم گفتن زشته دیگه تو بزرگ شدی موهاتو بپوشون. نمی دونم چی شد که بی دلیل قبول کردم. پنج روز محرم گذشت، برای اولین بار توی روضه امام حسین علیه السلام گریه کردم. بعد از این پنج روز تصمیم گرفتم لباس سیامو تا روز آخر اربعین در نیارم. هرجا می رفتیم مانتو، شلوار و شال سیاه میذاشتم و موهامو می پوشوندم. (قبل از تحولم گاهی ممکن بود اگه پسری رو میدیدم نگاش میکردم؛ اما از همون روزی روضه ها شروع شده بود به هیچ نامحرمی نگاه نکردم.) نمازمو جدی گرفته بودم و به موقع می خوندم و هنوزم همین طوره، یهو یه چیزی جرقه زد توی ذهنم."برو یه سجاده پیداکن برا خودت" پاشدم رفتم توی اتاق، یه سجاده بنفش داشتیم اونو برداشتم با یه چادر رنگی. هر شب و روزم این بود که از موقع اذان بشینم پای سجاده تا یه ساعت بعد. فکر میکردم. یه جایی درباره امام زمان عج خوندم. احساس گناه میکردم. چرا من این همه دلشو شکستم؟ چرا کاری کردم که به خاطر منه بی ارزش گریه کنه؟ توبه کردم. یه دفتر برداشتم هربار بعد نماز می نشستم می نوشتم. با حضرت مهدی عج درد و دل میکردم. می گفتن حضرت مهدی بابای ماست. منم بعد یه مدت بهشون گفتم بابامهدی. یه روز گوشیم دستم بود داشتم تحقیق میکردم درباره دین و خدا،چشمم خورد به یه رمان! رفتم داخل لینک و شروع کردم. رمان رو خوندم اخر سر رسیدم به این اسم "شهید مدافع حرم محمد دهقان فرد"* کنجکاو شدم. گفتم شاید واقعا یه شهیدی به این نام هست. رفتم توی گوگل و اسم شهید رو زدم عکس "شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری" اومد برام. جذبش شدم ناخواسته... از اون روز شدن برادر شهیدم. چند وقتی که گذشت، چادر خواستم بابام میگفتن حجاب داشته باش ولی چادر نه. دلم چادر می خواست. هرچی به بابام گفتم مخالفت کردن. متوسل شدم به داداش محمدرضا! بهش گفتم داداش من چادر می خوام، چیکار کنم؟ تو رو خدا حاجتم و بده! من کسیو جز تو ندارم:( چند روز بعد وقت ناهار بود، غذا که تموم شد کنار بابام نشستم و باز گفتم: بابا من چادر می خوام میشه بگیرین برام؟ یه جمله ای گفتن که باورش خیلی سخت بود برام با اون همه مخالفت و دست به دامن مامان شدن و... حالا بابام میگفتن "چرا از من می پرسی اگه چادر می خوای برو با مامان بگیر!" از همون روزا تا الان شهید دهقان امیری شده داداشم. تازگیا کتابی که زندگینامه داستانی ش هست رو هم پیدا کردم.* *نام رمان ناحله می باشد. *زندگینامه شهید محمد رضا دهقان امیری کتاب "یک روز بعد از حیرانی" است. شهید محمد رضا دهقان امیری🌷 (مدافع حرم) نام پدر: علی ولادت: 1374/1/26 شهادت:1394/8/21 محل شهادت: حلب / سوریه دعـ @rahiankhuz ✉️ـوت شهدایید