eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
5.7هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
74 فایل
🕊️این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید🕊️ سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz مدیر⇣ @jamandehazsoada گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃سلام بر ابراهیم 🍃🌹 🍃عملیات‌زین‌العابدین🍃 "قسمت‌شصت‌وپنجم" 🔺راوی:جواد‌مجلسی آذر ماه 1361 بود. معمولا هر جا كه ابراهيم می‌رفت با روی باز از او استقبال می‌كردند. بسياری از فرماندهان، دلاوری‌و شجاعت‌های ابراهيم را شنيده بودند. يكبار هم به گردان ما آمد و با هم صحبت كرديم. صحبت ما طولانی شد. بچه‌ها برای حركت آماده شدند. وقتي برگشتم فرمانده ما پرسيد: كجا بودی؟! گفتم: يكی از رفقا آمده بود با من كار داشــت. الان با ماشــين داره ميره. برگشت و نگاه كرد. پرسيد: اسمش چيه؟ گفتم: ابراهيم هادی. يكدفعه با تعجب گفت: اين آقا ابراهيم كه ميگن همينه؟! گفتم: آره، چطور مگه؟! همينطور كه به حركت ماشــين نگاه می‌كرد گفــت: اينكه از قديمی‌های جنگه چطور با تو رفيق شــده؟! با غرور خاصی گفتم: خب ديگه، بچه محل ماست. بعد برگشت و گفت: يكبار بيارش اينجا براي بچه‌ها صحبت كنه. مــن هم كلاس گذاشــتم و گفتم: ســرش شــلوغه، اما ببينم چی می‌شــه. روز بعــد برای‌ ديدن ابراهيم به مقــر اطلاعات عمليات رفتم. پس از حال و احوالپرسی و كمی صحبت گفت: صبركن برسونمت و با فرمانده شما صحبت كنم. بعد هم با يك تويوتا به سمت مقرگردان رفتيم. در مسير به يک آبراه رسيديم. هميشه هر وقت با ماشين از آنجا رد می‌شديم، گير می‌كرديم. گفتم: آقا ابراهيم برو از بالاتر بيا، اينجا گير ميكنی. گفت: وقتش را ندارم. از همين جا رد می‌شيم. گفتم: اصلا نمی‌خواد بيايی، تا همين جا دستت درد نكنه من بقيه‌اش را خودم می‌رم. گفت: بشين سر جات، من فرمانده شما رو ميخوام ببينم. بعد هم حركت كرد. با خودم گفتم: چه طور ميخواد از اين همه آب رد بشه! تو دلم خنديدم و گفتم: چه حالی ميده گير كنه. يه خورده حالش گرفته بشــه! اما ابراهيم يک‌ الله‌اکبر بلند و يک بسم‌الله گفت. بعد با دنده يک از آنجا رد شد! به طرف مقابل كه رسيديم گفت: ما هنوز قدرت الله‌اكبر رانمی‌دانيم، اگه بدانيم خيلی از مشكلات حل می‌شود. گردان براي عمليات جديد آمادگی لازم را به دســت آورد. چند روز بعد موقع حركت به سمت سومار شد. من رفتم اول سه راهی ايستادم! ابراهيم گفته بود قبل از غروب آفتاب پيش شــما میايم. من هم منتظرش بودم. گردان ما حركت کرد. من مرتب به انتهای جاده خاكی نگاه می‌كردم. تا اينكه چهره زيبای ابراهيم از دور نمايان شد.هميشه با شلوار كُردی و بدون اسلحه می‌آمد. اما اين دفعه برخلاف هميشه، با لباس پلنگی و پيشابند و اسلحه كالش آمد. رفتم جلو و گفتم: آقا ابراهيم اسلحه دست گرفتی!؟ خنديد و گفت: اطاعت ازفرماندهی واجبه. من هم چون فرمانده دستور داده اين طوری‌آمدم. بعد گفتم: آقا ابراهيم اجازه ميدی من هم با شما بيام؟ گفت: نه، شما با بچه‌های خودتان حركت كن. من دنبال شما هستم. همديگر را می‌بينيم. چند كيلومتر راه رفتيم. در تاريكی شــب به مواضع دشــمن رســيديم. من آرپیجی‌زن بودم. برای‌ همين به همراه فرمانده گردان تقريباً جلوتر از بقيه راه بودم. حالت بدی بود. اصلاً آرامش نداشتم! سكوت عجيبی در منطقه حاكم بود. 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ادامه دارد... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز📿خوبان خیلی هنر کنیم، نصفه‌شب دل از رختخواب می کنیم؛ اگر خسته و کوفته نباشیم؛ اما حاجی مثل ما نبود. روز درگیر مبارزه با اشرار شرق بود، دل شب هم بلند می‌شد. از آخر شب به وقت استراحت بود تا اذان صبح چند بار بیدار می شد دو رکعت نافله می خواند و می خوابید. دوباره بلند می شد وضو می گرفت دو رکعت نماز می خواند و می خوابید. یازده رکعت را یکجا نمی‌خواند، بخش بخش می‌کرد مثل پیامبر که نیمه های شب چندین بار برای نماز از خواب برمی‌خاست. 📚 کتاب سلیمانی عزیز، نشر حماسه یاران، صفحه ۳۱. راوی حجت‌الاسلام عسگری امام جمعه رفسنجان ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_937038773.mp3
1.82M
روز 187 ام عزیزان شهدا ! 😊 🌹 دعای عهد فراموش نشه اگه نخوندی تا قبل ظهر وقت داری ________________ اگر چهل روز 0⃣4⃣خوندی ان شاء الله از یاران امام زمان🌹 عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهی بود و ان شاء الله حضرت رو زیارت😍 خواهی کرد ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.000.000 صلوات نذر تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 برای شرکت در این نذر و ختم صلوات بر روی لینک زیر کلیک کنید و تعداد صلوات های خود را روزانه تا 14000 صلوات ثبت کنید. اینجا کلیک کنید و ثبت کنید در صورتی که امکان مشاهده ندارید حداقل تعداد 500 عدد را به خادم الشهید @jamandehazsoada اطلاع دهید. لطفا به اشتراک بگذارید... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
‍ ‍ آب را گِل نکنید ...! شاید یک مادر ... با چشمانِ کم سو ... در زلالی رود ... در پی فرزندِ مفقودش ... طی طریق می کند ... . . ... ... ... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘☘🌱🌱☘☘🌱🌱 ✨یاقاضِیَ‌الْحاجات✨ (ای‌برآورنده‌‌حاجات) 0⃣ 0⃣ 1⃣ مرتبه ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷دعا ، نردبان ترقي🌷 قال رسول الله - 🌹صلي الله عليه و آله -🌹 كاءنه قداستغني غني خذوا صلاته فاضربوا بها وجهه ✅بنده مرا بنگريد كه نماز به جاي آورد ، ولي درخواست حاجت نكرد و گويا از من بي نياز است نمازش رابرگردانيد و برچهره اش بکوبید 📖(بحارالانوار ، ج 82 ص 325) اذان ظهر به افق اهـواز 12:00 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
اکنون اذان ظهر به افق اهـواز التمـاس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ دورم اگر ز صحن و سرای بقیع تو چشمم بوَد به پنجره‌های بقیع تو هر روز، مرغ دلم ز آشیان خود پرواز می‌کند به هوای بقیع تو ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
🕊امروز سالروز شهادت مدافع حرم است، این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد. 💐شادی روح پرفتوح شهید ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی بی‌خیــال؛ او سهمش پرواز بود ... علی جوانی بود که تمام اعضا و جوارحش را در کنترل خود داشت او دفترچه ای داشت که نامش را «طریق پرواز » گذاشته بود و اعمال روزانه خود را در انتهای روز با امتیاز مثبت و منفی مشخص می‌کرد و اینگونه به حسابرسی اعمالش می‌پرداخت و به خود تذکر می‌داد ... او از شاگردان آیت‌الله‌ حق‌شناس بود در بخشی از وصیت‌نامه‌اش آمده است : من خیلی کمتر عطر خریده‌ام زیرا هر وقت بوی عطـر می خواستم از ته دلم می‌ گفتم : "حسین‌ جان" آن وقت فضا معطر می‌‌ شد.  علی در ۱۹سالگی در عملیات بدر به فیض شهادت رسید و به خاک سپرده شد. 📙برگرفته ازکتاب « بی‌خیال » . ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🔻 طعم نماز🔻🌸 اذان مغرب به افق اهواز 17:50 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 همان روز خواستگاری یاروز عقد بود که مادرم گفت:قول میدهد که سیگار هم نکشد. خانمش هم گفت:مجاهد فی سبیل الله که نباید سیگار بکشد،دور ازشأن شماست وقتی برگشتیم خانه،رفت جیب هایش را گشت؛سیگارهایش را درآورد، برد ریخت توی سطل آشغال. گفت:تمام شد،دیگر هیچ کس دست من سیگار نمی بیند. همین هم شد. خانمش می گفت: یکی دو سال از ازدواجمون می گذشت،رفتم پیشش گفتم:این بچه گوشش درد می کنه؛این سیگار را بگیر یه پک بزن،دودش را فوت کن توی گوشش. گفت:نمی تونم.قول دادم دیگه سیگار نکشم. گفتم:بچه داره درد میکشه! گفت:بده همسایه توی گوشش فوت کنه. دیگه هم به من نگو. 📚به مجنون گفتم زنده بمان(شهید همت) ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 [🌹] [ @rahiankhuz ] [🌹]