#خاطرات_طنز 😁
#اجازه☝️
توی یکی از عملیات ها انگشت سباسه اسحاق قطع شده بود
بعد از عملیات می پرسند: اسحق، انگشتت چی شده؟😟
لبخند می زند😊 و می گوید: من می خواستم از برادران عراقی اجازه بگیرم☝️ که این اتفاق افتاد.😂😁
___________________
کانال راهیان نور خوزستان
@rahiankhuz