eitaa logo
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
4.2هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
102 فایل
[🕊️این کانال دلی است و شما دعوت شهدایید.] سروش ، شاد ، روبیکا ، ویراستی⇣ @rahiankhuz مدیر⇣ @Rahyan_noor گروه مطالب ارزشی⇣ https://yun.ir/t1vozb کانال فاتحان نُبُل و الزهرا⇣ @fatehan94 برای تبادل⇣ @Rahyan_noor
مشاهده در ایتا
دانلود
🇵🇸راهیـان نــور مـجازی🇮🇷
#خاطره_شیرین♥️ #رفیق_آسمانی_من♥️ #پویش_حال_خوش_رفاقت♥️ سلام علیکم عزیزان شهدا #پویشی راه انداختیم ب
سلام علیکم🌹 خاطره ی بنده از پیدا کردن برادر شهیدم مربوط میشه به ... مؤسس های کانال راهیان نور خوزستان در شاد که همیشه هم براشون دعا می کنم باعث شدند که بنده بیشتر با شهدا آشنا بشم.🙂 نه اینکه آشنا نبودم؛ نه ، ولی به شهدا به چشم رفیق و برادر هیچ وقت نگاه نکرده بودم . حتی وقتی برای دیدار خانواده ی شهدا هم رفتم ، درباره ی رفیق شهید فکر نکرده بودم. خلاصه ما اطلاعات مون درباره ی شهدا و رفیق شهید داشتن بیشتر شد ، اما هنوز نمی تونستم فرد خاصی رو رفیق شهیدم قرار بدم...😕 تا اینکه یک بار من عکس شهید محمد هادی ذوالفقاری رو دیدم؛ دیدید میگن که یکی از محدود دفعاتی که قیافه و ظاهر توی انتخاب نقش داره ، انتخاب برادر شهید هست ؛ دقیقا همون طوری بود . چهره ی ایشون برای من یک گیرایی و آرامش خاصی داشت؛ یک جورایی انگار قبلا ایشون رو دیده بودم... وقتی لبخند ایشون رو دیدم شرمنده شدم؛ مثل یه وقتایی هست که کار بدی می کنی و پدر و مادرت با لبخند شون شرمنده ات می کنن ؛ دقیقا همون طور شرمنده شدم . نه اینکه آدم بدی بودم ، نه ولی با خودم گفتم: *خیلی نماز ها رو می تونستم آرام تر و اول وقت تر بخونم* *خیلی از اخلاق های نادرست و عادت های غلط رو بزارم کنار* *خیلی از عادت های خوب رو جایگزین عادات بد کنم* و... طوری که توی چند ماه اول تغییرم برای خانواده ام مشهود بود😅 می دیدن که نماز اول وقت می خونم و زیارت عاشورا و قرآن و... خانواده ی من هم نماز هاشون اول وقت تر شد و روزانه مثل من زیارت عاشورا و قرآن و... رو سعی می کردند بخونند و من از این بابت خیلی خوشحال شدم.😊 چند ماه بعد از رفاقت ما با شهید ذوالفقاری، به بهانه ی کتاب خریدن رفتیم کتاب خونه و من کتاب پسرک فلافل فروش مربوط به شهید ذوالفقاری رو خریدم . خیلی خوشحال بودم . خیلی زیاد ... بعد از اون هم کتاب های مربوط به شهدا ، مذهبی ، دینی ، علمی و... رو زیاد می خریدم و مطالعه ی ما شروع شد و من توی خانواده و اعضای فامیل کتاب خون شدم😁 جالب اینجاست بعد از اینکه دیدند من کتاب می خونم خانواده ی خودم هم از کتاب هایم می خوندن و اعضای فامیل هم کتاب هایم رو امانت می گرفتند تا بخونند...🙂 هیچ وقت هم فراموش نمی کنم که اولین کتاب شهدایی که خریدم کتاب پسرک فلافل فروش بود. خیلی جا ها داداش هادی کمکم کرد خیلی جاها به ایشون متوسل شدم و حتی جاهایی که احتمال می رفت مذهبی بودنم رو مسخره کنند من از ایشون کمک می خواستم که هر چیزی شنیدم نذارم ایمانم کم و کاسته بشه و واقعا که خوب برادری بودند☺️ به همه ی دوستان و بزرگواران هم پیشنهاد میدم که رفیق شهید داشته باشند چون خیلی رفاقت شیرین و تأثیر گذاری هست ... رفاقت با یک شهید آسمانی😍 ان شاءالله که شهدا شفیع همه مون باشند🍃🌹 التماس دعا ، یا علی🌼