✍️ یک شهید؛ یک خاطره...
🌷 پاسدار شهید #محمد_شمخانی
▫️ تولد: 12/ 1/ 1339
▫️ نام پدر: صالح
▫️ برادر دریابان علی شمخانی (دبیرسابق شورای عالی امنیت ملی)
▫️ شهرستان: اهواز
▫️ شهادت: 16 دی 1359– کربلای هویزه
▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف اول- قبر یازدهم
🔹 روایت عاشقی:
تنها توی خانه بودم. پسرها همه جبهه بودند.
می خواستم اَزَشان خبر داشته باشم. نزدیک شان باشم.
بار آخری که محمد آمد، لباس هایم را شست. حمامم کرد.
شام مختصری درست کرد، دو نفری خوردیم.
خروس خوان روز بعد هم، موقع خداحافظی دستم را بوسید.
گفت:«دعا کن شهید بشم بابا.»
چند وقتی گذشت؛ دی ماه بود. رفته بودم مهمانی.
سر سفره ناهار، یکدفعه غذا ماند توی گلویم. پایین نرفت.
انگار راه گلویم بسته شده بود. خیلی ناراحت شدم.
گفتم بِبَریدم خانه.
رسیدم، تلفن زنگ زد.
گفتند: محمد مجروح شده، توی بیمارستان است.
گفتم: بگویید شهید شده است!
نمی دانستم دعایش زود می گیرد...
👤 راوی: پدر شهید شمخانی
📕 منبع: کتاب #آیه_های_سرخ_هویزه
#یک_شهید_یک_خاطره
🇮🇷|دعوت شهدایید|@rahiankhuz|🇵🇸